به گزارش مازند اصناف؛ مهدی رازجویان معاون هماهنگی امور عمرانی استانداری مازندران مهمان این هفته پایگاه اطلاع رسانی بلاغ بود و ضمن بازدید از این رسانه با حضور در اتاق گفتوگو، به سوالات خبرنگار ما پاسخ داد که متن این گفتوگو را با محوریت موضوع پروژههای عمرانی را میخوانید:
*چه تعداد پروژههای نیمه تمام عمرانی در مازندران داریم؟
در بحث پروژههای عمرانی ما نزدیک به 5 هزار پروژه نیمه تمام عمرانی در استان مازندران داریم؛ این پروژهها از پروژههای خرد شروع میشوند و به پروژههای کلان میرسند و اینکه چه میزان ریال برای به سرانجام رسیدن این پروژهها نیاز است باید بگویم که خوب در حال حاضر و در سالهای اخیر، دچار یک تغییر و تحولات قیمتی شدیم که این رقم ریالی پروژهها را بالا میبرد؛ اگر پروژهای را با چند میلیارد تومان میتوانستیم به سرانجام برسانیم حالا باید چندین میلیارد تومان برای آن هزینه کنیم تا به فرجام برسد، چرا که سالها این پروژه در رکود بوده است.
متاسفانه منبع درآمدی ما بر اساس فروش نفت است و چون این درامد تک بعدی است و باید نفت بفروشیم تا مخارج دولت را تامین کنیم، لذا در شرایط کنونی که فروش نفت ما جزیی و به اندک رسیده است، درآمدهای نفتی ما کاهش یافته است و دولت را در تمشیت امور با موانعی مواجه ساخته است؛ اما از سویی دیگر بنا به فرمایشات مقام معظم رهبری در خصوص اقتصاد مقاومتی، باید اقتصاد کشور که بر پایه فروش نفت استوار است، خارج شود و تغییر پیدا کند و به موارد دیگر اقتصادی توجه داشته باشیم و این یعنی محصولات دیگرمان را صادرات کنیم؛ یعنی بیاییم بودجه کشور را روی مالیات سالیانهای که از مردم میگیریم، پایه ریزی کنیم و یا اینکه بیاییم جذب توریسم و گردشگر داشته باشیم و از این طریق ارزآوری داشته باشیم.
در همین راستا طی روزهای اخیر صادرات مرکبات در سر تیتر اغلب رسانههای ما قرار گرفته و ما تا چه میزان در این بخش توانستیم موفق عمل کنیم؟ چه میزان توانستیم در بازار کشورهای هدف حضور داشته باشیم؟ حضور فقط نباید حضور مقطعی باشد، حضور سالیانه، ممتد و مستمری باشد؛ چقدر توانستیم برندسازی کنیم؟ با چه برندی محصولات کشاورزی و باغی ما در بازارهای بین المللی حضور دارند؟ آیا میتوانیم در هر 12 ماه سال در بازار این کشورها حضور داشته باشیم؟ و آیا آن چیزی که مد نظر کشورهای هدف است را توانستیم تولید کنیم؟
از سوی دیگر ما همواره کشاورز را به تولید بیشتر ترغیب میکنیم، خوب کشاورز تولید بیشتری کرد، بعد چه کند؟ در خیابان رها کند، در مزارع ریخته شود، رها کند در آب بندانها؟چه میشود آخر کار؟ سرنوشت تولیداتش چه میشود؟ اگر بگوییم دو روز دیگر یخبندان داریم، آیا میتوانیم همه سر درختیها را بچینیم و تبدیلش کنیم به کنسانتره؟ ما صنایع تبدیلی متناسب با محصولات و نیاز بخش کشاورزی و باغی را نداریم؛ پس ما اگر بیاییم برای کشاورزی مان افقی را تعریف کنیم و یک برنامه ریزی داشته باشیم چه در تولیداتمان، چه در نوع تولیداتمان، چه در بازارهای هدفمان و اینکه چه کمکی میتوانیم به کشاورز کنیم قطع به یقین میتواند ما را از این مشکلی که در ان هستیم، خارج کند.
نمیخواهم از بحث اصلیمان خارج شوم و اگر ما از تک محوری بودن فروش نفت در کسب درآمدهای اقتصادی خارج میشدیم، قطع به یقین اکنون با این مشکلات مواجه نبودیم که با رکود پروژههای عمرانی مواجه شویم و با کمبود یا نبود اعتبار دست و پنجه نرم کنیم.
* استراتژی مدیریتی شما برای پوشش کسری بودجه و اتمام پروژههای در دست اجرا چیست؟
پروژههای عمرانی را فقط دستگاههای اجرایی انجام نمیدهند، به طور نمونه شهرداریها هم پروژههای عمرانی را انجام میدهند و این پروژهها معطوف به دستگاههای اجرایی که از سوی دولت برایشان اعتبار میآید، نمیشود. هر چند پروژههای شهرداریها برای مردم ملموستر است و کارهای زیرساختی دستگاههای اجرایی که پروژههای کلان استانی را استارت میزنند، کمتر به چشم میآیند. درست است که در حال حاضر پروژههای شهرداریها هم با رکود مواجه شده است به جهت اینکه مردم در مضیقه مالی هستند و درآمدهای شهرداریهای ما که ناشی از صدور پروانههای ساخت است تقلیل یافته است، اما آن افتی که ما در پروژههای عمرانی دستگاههای اجرایی داشتیم در شهرداریها نداشتیم.
*اعتبارات قطره چکانی را مدیریت کنیم
پس توجه و چرخاندن نگاه به سمت شهرداریها و دهیاریهای ما میتواند کمک کند به فعال کردن پروژههای عمرانی، البته دستگاههای اجرایی ما یک سری امکاناتی دارند که ما میتوانیم این امکانات را به صورت امانی و توسط نیروهای خودشان به سمت جلو ببریم؛ به طور مثال بخشی از اعتبارات تخصیص یافته برای سیل اخیر در مازندران به بنیاد مسکن انقلاب اسلامی داده شد چرا که این سازمان با توجه به تخصص و امکاناتی که دارد میتواند این پروژهها را به صورت امانی به جلو ببرد؛ مثلا اگر قرار باشد با یک اعتباری، دستگاه دولتی 100 متر کار را جلو ببرد، بنیاد مسکن 150 متر میبرد، یا بسیج سازندگی 170 متر جلو میبرد؛ اینها به خاطر ظرفیت و امکاناتی است که دارند و میتوانند کار را جلو ببرند.
در هر صورت همان طور که مطرح کردید اعتبارات قطره چکانی است ولی باید این قطره چکانی را مدیریت کنیم و اگر مدیریت نکنیم این حداقلهایی که هم میبینیم دیگر شاهدش نخواهیم بود و ممکن است این اعتبارات سر از جاهایی در بیاورد که هیچ پروژه عمرانی به سرانجام نرسد.
* علت طولانی شدن پروژههایی مانند پروژههای دوگانه ماهفروجک، پروژه جاده ساری به تاکام، زیرگذر شهید مهدوی در قائمشهر، جاده جویبار به قائمشهر و سیکا پل جویبار چیست؟
هر یک از این پروژههایی که شما نام بردید برای خودش، یک معضلی دارد. اما باید این نکته را باور داشته باشیم که در یک مقطع زمانی نه در مازندران بلکه در کشور، کلنگ زدن پروژههای متعدد جزو افتخارات بود، بدون اینکه در نظر بگیرند چه میزان اعتباری برای افتتاح این پروژه لازم است و چه اهمیتی دارد، پروژههایی را کلنگ میزدند و با نبود اعتبارات یا عدم تخصیص مناسب اعتبارات این پروژهها به درازا کشیده میشد.
*سند آمایش مازندران تهیه شود
ما باید سند آمایش استانمان را به طور دقیق داشته باشیم و اجرایی کنیم. تا زمانی که سند آمایش استان تهیه نشود نمیتوانیم بگوییم کدام پروژه اهمیت دارد.
تمامی پروژههایی که اسم بردید نظیر سیکاپل اهمیت بسیار بالایی دارد بخاطر اینکه مردم متعددی از این نقطه عبور میکنند و وقتی بارندگی آغاز میشود، راه بسته میشود و مردم را با مشکلاتی مواجه میکند، البته اعتباراتی در ستاد بحران برای این پروژه در نظر گرفته شد اما کافی نبود؛ یعنی آمدند و به جای اینکه 10 تا پروژه را شروع کنند و به سرانجام برسانند، آمدند 30 تا پروژه را استارت زدند و خوب اینگونه متاسفانه هم اینکه هیچ یک به نتیجه مطلوب نمیرسد و هم اینکه هزینهها را افزایش میدهد؛ و هر چه یک پروژه را به درازا بکشانیم، قیمت تمام شده برای دولت بیشتر میشود؛ چرا چون پیمانکار سود خودش را میبرد و کارگر و ماشینآلاتی که در این پروژه بکارگیری شدهاند استهلاک دارند و باید استهلاکش پرداخت شود، ضمن اینکه قراردادی هم دارد و نمیشود برابر پیمان به آن توجهی نشود.
*دلایل طولانیشدن پروژهها
اما اینکه یک سری پروژههای دیگر به چه علت به درازا کشیده شده است، البته پروژه ساری به تاکام یک سالی است که تحرک خوبی پیدا کرده است؛ ماهفروجک هم اعتباراتش استانی نیست و ملی است و ما در انتخاب پیمانکار و تزریق اعتباراتش هیچ نقشی نداریم و طی بازدید اخیر از این پروژه خوب یک سری تحرکات در حال انجام است و هر دو ساختمان در این پروژه هم محرک توسعه هستند و هم میتوانند نشاط اجتماعی را در استان رقم بزنند و یا در پروژههای مرکز استان در خصوص مجتمع فرهنگی هنری وزارت ارشاد، که سالیان سال است به اتمام نرسیده است نیز به این دلیل که اعتبارات ان یک اعتبارات ملی است باید ادارات کل ما در سطح استان این موضوع را به صورت شبانه روزی پیگیری کنند تا سهم استان را از اعتبارات ملی اخذ کنند؛ نقش نمایندگان هم در این میان خیلی موثر است. ممکن است مدیر کل ما ممکن است از سمت وزیرش، یک سری ملاحظات و معذوریتهایی داشته باشد اما نمایندگان ما این ملاحظات را ندارند و بهتر میتوانند رایزنی کنند و هر چه فعال تر باشند، سهم بری بیشتری از اعتبارات ملی خواهیم داشت.
* نظارت معاونت عمرانی بر پروژههایی که توسط شهرداریها اجرا میشود چگونه است؟
خوب معاونت عمرانی در این پروژهها نقش دارد، اما باید پر رنگتر باشد؛ این را قبول دارم؛ شهرداران ما در هر صورت بودجه و هزینه کرد پروژهها را باید از تصویب شورای شهر بگذرانند و اینکه تعیین اهمیت پروژه با چه کسی باشد هم با شورای شهر است؛ یعنی ما در استانداری متولی آن نیستیم که چه پروژهای در شهرداریها باید اهمیت داشته باشد؛ میتوانیم پیشنهاد بدهیم اما تصویبش با شوراهای اسلامی شهری است، حضور شوراهای اسلامی هم باید هر چه جلوتر میرویم باید دقت نظرمان بیشتر شود تا مشکلی هم برای خودشان و هم شهرداریها پیش نیاید و این نقش دستگاههای نظارتی و امنیتی را پر رنگتر میکند و استانداری هم یک دستگاه نظارتی است و باید پر رنگتر حضور داشته باشد؛ اما تشخیص اهمیت پروژهها با شوراهای شهری است اما در نحوه اجرا اگر نیاز به احداث پل یا زیرگذر باشد، همه موارد در شورای ترافیک شهرستان و به تبع آن در شورای ترافیک استان مورد تایید قرار بگیرد و تمام موارد ساخته شده در استان در موعد مقرر با نظارتها و بررسیهایی که انجام شد، مهر تایید پروژهها را از شورای ترافیک دریافت کردند و حالا شاید در آن زمان، یا دقت کافی نداشتند و یا اینکه پروژه اهمیتی نداشت و یا به هر دلیل دیگری شاید نتوانستند آن طور که باید و شاید، مکانش یا نوع تصمیمی که باید گرفته شود، دقت نظر داشته باشند.
در مجموع باید بگوییم تعیین اهمیت پروژهها با شوراها است و نظارت بر اجرا بر عهده استانداری به عنوان ناظر عالی است، ولی بهرهبرداری با شهرداریها است؛ گاه پیش میآید با یک بارندگی، برگی یا چیزی جلوی منافذ خروجی عبور آب را میگیرد و این اشکال در اصول فنی نیست بلکه این اصول خدمات شهری است؛ یعنی باید نظافت شهری هر روزه در این مکانها صورت بگیرد تا به هنگام بارندگی موجب آبگرفتگی زیرگذرها نشود و همین چیز ساده، یک آبگرفتگی آن چنانی را رقم میزند و یا در بعد بزرگتر همین آبگرفتگی، مرگ یک انسان را در یکی از آبراههای استان رقم میزند و یا خسارتهای دیگری را به بار میآورد.
*بسیاری از مردم سیلزده از تخصیص اعتبار برای جبران خسارت گلایهمند هستند؛ مشکل کار کجاست؟
اعتبارات دولت بسیار محدود است و در سیل سالجاری، در بحث زیر ساختها نزدیک به 800 میلیارد تومان برآورد خسارتها در سیل اسفند و فروردینماه بوده است و مبلغی که دولت برای آن در نظر گرفته بود نزدیک به 167 میلیارد تومان بود که با این مبلغ نمیتوان آن خسارت 800 میلیارد تومانی را به سرانجام رساند. لذا باید پروژهها را بسته به اهمیتشان اولویت میدادیم و برابر اولویتی که تشخیص داده میشد برایش اعتبار در نظر میگرفتیم. بر این اساس، در ستاد بحران، تمامی پروژهها مورد ارزیابی و رسیدگی قرار گرفت، به همه پروژهها توجه شد، اهمیت سنجی شد و بر اساس اهمیت، اعتبارات میان پروژهها توزیع شد.
*تخصیص اعتبارات به پروژههای اولویتدار
مطمئن هستیم که در بعضی از نقاط نتوانستیم آن پروژهها را ببینیم و قصد هم نداشتیم مثل گذشته فقط کار را زخمی کنیم و بعد هم رها کنیم و بر تعداد پروژههای نیمه تمام ما اضافه شود؛ سعی بر این بود که تا انجایی که نیاز است اعتبار به آن پروژهای که دارای اهمیت بیشتری است، تزریق شود و کار به سرانجام برسد؛ برای همین منظور تا آنجایی که توانستیم بر این اصل پایدار و استوار بودیم مبنی بر اینکه پروژههایی که با اهمیتی که از سوی مسئولان، دستگاههای اجرایی، نگاه مردم، میزان برخورداری کمی افراد منتفع و غیره از این اعتبارات برخوردار شوند و یک مقوله دیگر اینکه امسال برای نخستین بار پس از انقلاب اسلامی، دولت برای خسارتهای کشاورزی هم رقمی در نظر گرفت و ما تاکنون همچنین اعتباراتی در بخش کشاورزی نداشتیم؛ همیشه اعتبارات برای ساخت بخش مسکن و تعمیرات آن میآمد و یا برای ترمیم تاسیسات زیربنایی و رو بنایی که مد نظر بود و لذا به بخش کشاورزی توجهی نمیشد؛ ولی امسال دولت رقم بسیار بالایی را به بخش کشاورزی اختصاص داد؛ هم به جهت بلاعوض و هم در تسهیلات کم بهره و بالطبع باید از یک جاهایی و از یک سر فصلهایی زده میشد تا به این بخش تزریق شود.
با توجه به توزیعی که شده بود و اهمیتی که بخش کشاورزی داشت و از سویی هم نمیشد از اعتبارات مسکن هم زده میشد و باید خانههای مردم ساخته یا تعمیر میشد؛ از اعتبارات زیربنایی یک مقداری کاسته شد و به اعتبارات کشاورزی افزون شد و بعضا هم مقوله خوبی هم بود؛ چون اقتصاد استان بر پایه کشاورزی میچرخد و قریب به اتفاق مردم ما در بخش کشاورزی فعالیت دارند و باید توجه به این موضوع هم میشد.
اما با همان اهمیت و الویت سنجی که صورت گرفته بود، کارها در حال اجرا است و دستگاههای اجرایی ما طبق آخرین اطلاعاتی که داشتیم؛ پیگیر همین امورات هستند و به طور نمونه بنیاد مسکن در حال تخریب پل برج خیل سیمرغ که عامل اصلی آبگرفتگی در آن منطقه بود هستند یا دوستان دیگرانمان در بهنمیر در حال بالا بردن تراز یک پل هستند که جلوی عبور آب را میگرفت و منجر به وقوع سیل میشد؛ لذا این موارد و مواردی مشابه را با این دید داریم به سمت جلو میبریم و در بحث پروژههای عمرانی نیز سعی بر این است که با همین نگاه، از امکانات دستگاههای اجرایی استفاده شود و تا آنجایی که میشود با فقدان اعتبارات ریالی کار را به جلو ببریم و تا آنجا که بشود پروژهها را به سمت اتمام پیش ببریم و هر کجا که دیگر زورمان نرسید، دیگر زور پول میچرید و باید اعتبارات ریالی تزریق شود تا به سرانجام برسد.
*تا پایان امسال چه تعداد پروژه عمرانی به بهرهبرداری میرسد؟
بحث بهرهبرداری در طول سال را در دو زمان اصلی داریم که اولا هفته دولت را داریم و ثانیا ایامالله دهه مبارک فجر، که عموما در این ایام زمانهایی است که میتوانیم پروژههای به فرجام رسیده را به بهرهبرداری برسانیم یا کلنگ زنی داشته باشیم؛ البته چون اعتبارات کم است، دولت بحث کلنگ زنی را با حساسیت دنبال و پیگیری میکند و سعی بر این است که کلنگ زنی نداشته باشیم.
*احتمال حضور رئیس جمهور تا پایان سال در مازندران
به جهت همین، تکمیل پروژههای نیمه تمام در دستور کار است؛ البته سفر مقامات را هم میتوانیم بهانهای قرار دهیم برای بهرهبرداری از پروژهها که شاید به طور مثال ما تا پایان امسال، حضور ریاست جمهور را به استان داشته باشیم و قطعا یک سری از پروژهها را باید برای بهرهبرداری به اتمام برسانیم و همچنین در ادامه سال، دهه مبارک فجر را پیش رو داریم که برخی از پروژهها هم تا بهمنماه باید به بهرهبرداری برسند.
پروژهها با وجود این بی پولی و با آن عزمی که در میان مدیران ما ایجاد شده است و تلاش شبانه روزی که در حال انجام است، پیش بینیام آن است که امسال نسبت به سال گذشته، یک جهشی را داشته باشیم؛ هر چند که امسال، بی پولی ما نسبت به سالیان قبل بیشتر است اما این سیلی که ما با آن مواجه شدیم، یک همدلی را به بار آورد، یک هم افزایی را به وجود آورد، یک پای کار بودنی را به وجود آورد، یک روحیه جهادی را به وجود آورد که نظیر آن را قبلترها در زمان جنگ تحمیلی شنیده بودیم و امیدواریم در ایام دهه فجر هم پروژههای توسعهای که بتواند پیشرفت و توسعه تعالی استان را رقم بزند، به بهرهبرداری برسانیم.
در خصوص اینکه کدام و چه تعداد پروژه تا پایان امسال به بهرهبرداری میرسند هنوز این پروژهها، احصا نشدهاند، در بخش واحدهای صنعتی که سازمان صمت بسته به آن تسهیلاتی که از دولت میگیرند، به عنوان بخش خصوصی به بهرهبرداری میرسانند؛ و عموما نهایتا یک 10 روز تا دو هفته مانده به دهه فجر، پروژههای قابل بهرهبرداری از دستگاهها احصا میشود.
* باوجود صرف هزینه بیش از 200 میلیارد تومانی در پروژههای در دست ساخت حوزه پسماند، اما تاکنون و با گذشت یک دهه از آغاز کار حتی یک پروژه هم به بهرهبرداری نرسیده است؛ تدبیر شما برای به سرانجام رساندن این پروژهها چیست؟
در گذشته برای ساخت کارخانههای زبالهسوز، سه نقطه در استان در نظر گرفته شد؛ یکی در غرب استان در نوشهر، یکی در مرکز جغرافیایی استان در آمل و دیگر در شرق استان در ساری؛ که وضعیت پیشرفت کارخانه نوشهر در نصب دستگاهها تا 85 درصد و ساخت ابنیه هم به 97 درصد رسیده است و باید شاهد این باشیم که تا پایان امسال به بهرهبرداری برسد.
در خصوص کارخانه ساری هم اگر بحث اختلاف بین شرکت پیمانکار احداث ابنیه و شرکت متولی این پروژه به درازا نمیکشید؛ قطعا این پروژه وضعیت بهتری داشت و زودتر به سرانجام میرسید، در خصوص شهرستان آمل هم به جهت اینکه در آن زمان در خصوص انتخاب مکان احداث کارخانه به نتیجه نرسیده بودند، به درازا کشید و این نقطه انتخاب شده، در شورای تامین استان هم مصوب شد و پیگیریها برای ادامه روند کار در حال انجام است.
*فشار نوسانات ارزی بر روی پروژههای زبالهسوز
البته در خصوص به درازا کشیدن پروژهها هم باید به گذشتگان حق بدهیم، چرا که زباله سوز یک پدیده نو بود، کسی آن را اجرا نکرده بود، نمیدانستند که آیا نتیجهای مطلوب از اجرای این پروژهها اخذ میشود یا خیر و پس عقلانی این بود که در کنار این پروژههای سه گانه به مقوله کمپوست هم توجه شود و اینگونه بود که این پروژه در شهرهای تنکابن، بهشهر، قائمشهر و بابل استارت زده شد؛ البته در برخی شهرها نیز همزمان با احداث این کارخانهها، دفن بهداشتی زبالهها مد نظر قرار گرفت و اینگونه بود که در گذشته آمدند و هم به زبالهسوز توجه کردند، هم به کمپوست توجه کردند و هم به دفن بهداشتی.
از سویی دیگر، این پروژهها با دلار یکهزار تومانی و کمی بیشتر آغاز شد اما در ادامه دلار به 3 هزار تومان و 4 هزار تومان و بعدها به 18 هزار تومان و حالا هم به 11 هزار تومان رسید و این نوسانات ارزی یک فشاری را به این پروژه که میبایست دستگاهها را از خارج کشور وارد میکردیم، تحمیل کرد و در این راستا، پیمانکار پروژه را با چالشهای جدی مواجه میکرد؛ در بحث زباله باید تمامی جوانب را دید و اقداماتی که در گذشته انجام شده و مسیری که طی شده، اشتباه نبوده است.
در ادامه باید شاهد این باشیم که در نوشهر این پروژه به سرانجام برسد که عامل محرک و نوید بخشی برای سایر پروژهها خواهد بود و تسهیل میکند اتمام کارخانه زباله سوز در مرکز استان را و مطمئنا تسریع میکند زمان کلنگزنی در آمل را؛ من هیچ اصراری به اینکه کارخانهای زباله سوز یا کمپوست بشود ندارم، من اصرار به این دارم که در استان، مشکل زباله نداشته باشیم؛ حالا به هر روشی که میشود و مقدور است.
*ضرورت فرهنگسازی برای كاهش توليد و تفكيك از مبدا زباله
البته فرهنگ سازی در خصوص تولید زباله، جدایی زباله تر و خشک از یکدیگر، تفکیک زباله از مبدأ، بحث آموزش و شروع آن حتی از دوران دبستان در مدارس و مسائلی از این دست باید به طور جدی دنبال شود و باید این فرهنگ در جامعه نهادینه شود و باید در تولید زباله هم این فرهنگ سازی را انجام دهیم و عادت دهیم به فرزندانمان که تا میشود زباله کمتری تولید کنیم.
ما متاسفانه در مقوله فرهنگ سازی در همه بخشها به ویژه در تولید و تفکیک زباله، عقب افتادگی داریم و در این عقب افتادگی هم نمیشود انگشت اشاره را به سمت دستگاه مشخصی برد؛ همه مقصریم و باید نقش ایفا کنیم تا تولید زباله را به حداقل برسانیم.
ما اگر اصلاح الگوی مصرف را داشته باشیم، میتوانیم برای زبالهمان برنامهریزی کنیم، این حجم از زباله، این کوههای پر شمار از زبالهها در مراکز دفن را چه کسی تولید کرده است؟ این نشان میدهد برای مصرفمان، الگوی مناسبی مشخص نکردیم و از سویی دیگر فرهنگ سازی نکردیم؛ هنوز هم دیر نشده است و امکانپذیر نیست مگر اینکه همه پای کار بیایند.
گفتوگو: مجتبی قربانی
انتهای پیام/
ارسال دیدگاه