به گزارش مازنداصناف این امر که از محیط های خانوادگی گرفته تا محیط های آموزشی، درمانی، اداری، کارگاهها و کارخانهها را در بر می گیرد، اگر چه به خودی خود از نقش و سهم برجسته زنان در روند پیشرفت جوامع حکایت دارد اما با لحاظ این نکته که امروز جوامع گوناگون، کم یا بیش از نگاه سنتی به زن و توانایی ها و شایستگی های او فاصله گرفته و حقوق او را بهتر یا بیشتر از گذشته به رسمیت می شناسند و از طرفی فضای بازتری برای فعالیت اجتماعی زنان فراهم شده است و در بسیاری موارد از جمله در فعالیت های تحصیلی، زنان از مردان پیشی گرفته اند و نیز در بسیاری از فعالیت های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی پا به پای مردان تلاش می کنند، لذا باید پذیرفت که نقش زنان به عنوان قشر اثرگذار در توسعه جوامع به مراتب پررنگ و جدیتر شده است و به همین دلیل باید تأکید کنیم که در شرایط کنونی میزان اهمیت و اعتبار زنان در یک کشور را می توان مهم ترین معیار برای سنجش درجه توسعه یافتگی آن تلقی کرد. به عبارت دیگر نقش آفرینی زنان در تحولات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی، ملاک توسعه یافتگی یک جامعه به شمار می آید و این یعنی توسعه جوامع بدون حضور فعال قشر زن نه معنا دارد و نه تحقق پذیر است.
در جامعه اسلامی ما نیز طی سالهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و با تغییر رویکرد کارگزاران نسبت به توانمندیهای زنان که منبعث از نگاه روشن بنیانه و دین مدارانه ی معمار بزرگ انقلاب اسلامی به شخصیت زن می باشد، شاهد شکوفایی استعدادها و قابلیت های زنان در عرصه های مختلف بوده ایم به ویژه آنکه در نظام ولایی و تحت زعامت و هدایت رهبر جامعه انقلاب، این نگاه عزتمندانه به زن و ارزش های وجودی آن، یک روند رو به ترقی و تعالی را طی کرده است و اکنون شاهد آن هستیم که برای تحقق توسعه اجتماعی و تسریع در فرایند توسعه ی اقتصادی، پیشرفت های علمی، اعتلای فرهنگی و تحقق عدالت اجتماعی نمی توان از نقش زنان غافل بود چرا که زنان ما نشان دادند به عنوان نیروی فعال و سازنده قادرند نقش های مختلفی را در راستای ارتقاء شاخص های توسعه ایفا کنند.
زن یک نیروی کار صرف باقی نماند
صرف نظر از حضور درخشان زنان و دختران در جامعه و مراکز علمی، فرهنگی، هنری و ورزشی، یکی از عرصه های مهم و ارزشمندی که در آن قابلیت های شگرف زنان بیش از پیش ظهور و بروز یافته، حوزه اقتصادی و در فعالیت های بازرگانی، صنعتی، خدماتی و تولیدی خصوصاً از بُعد مدیریتی و کارآفرینی است و این همان عرصه ای است که نشان داد وجود نابرابری برای زنان چیزی جز نادیده انگاشتن توانمندیهای این قشر و تضییع حق آنها نبوده است.
می دانیم که به تناسب تغییرات ساختاری جامعه و تحولاتی که در نظام خانواده به وجود آمده، زن در کنار مسئولیت های متعارف خود در خانه، ناگزیر از فعالیت در اجتماع نیز شده ولی در محیط کار، زن با شخصیت بالنده و افکار بلند و دقیق خود، یک نیروی کار صرف باقی نماند بلکه هر چه امکان فعالیت اجتماعی بیشتری پیدا کرد، به نحو افزون تری بالید و استعدادهایش را بروز داد و به جای آنکه برای کار کردن دستش به سوی دیگری دراز باشد، تلاش نمود تا خود دست گیر دیگران باشد و بدین ترتیب به عرصه کارآفرینی پا گذاشت.
در اوایل قرن حاضر از مشارکت زنان در فعالیت های اقتصادی به عنوان یک پدیده یاد می شد اما امروز در بسیاری جوامع نه تنها فعالیت این چنینی برای زنان نهادینه شده بلکه مدیریت بسیاری از این فعالیت ها نیز بر عهده زنان است و البته این در شرایطی است که زنان به رغم اثبات قابلیت های علمی، تخصصی و مدیریتی خود، هنوز از فرصت های شغلی کمتری برخوردارند.
تا چندی پیش فعالیت خارج از خانه ی زن در بخش های آموزشی، درمان، خدماتی و مددکاری خلاصه می شد اما با ورود موفقیت آمیز زنان به عرصه ی فعالیت های بخش خصوصی، دامنه مشاغل زنان نیز گسترش یافت که این توسعه زمینه اشتغال، عمدتاً مرهون تلاش و خلاقیت خود آنها می باشد. در شرایطی که بیکاری به معضل اصلی جامعه تبدیل شده، کارآفرینی نقشی حیاتی در تداوم رشد و توسعه ملی ایفا می کند تا جایی که اقتصاددانان کارآفرینان را موتور محرکه رشد و توسعه اقتصادی جامعه می دانند. تحقیقات انجام شده در مورد زنان کارآفرین در مازندران نشان می دهد که بسیاری از این بانوان در حدود 40 سالگی و حتی بالاتر وارد فعالیت های کارآفرینی شدند و تعداد زیادی از آنها دارای تحصیلات دانشگاهی هستند و همین تحصیلات به آنها این امکان را داده تا در مورد منافع خود هوشمندانه و آگاهانه تصمیم بگیرند و به طور مستقل برای پیشرفت کار خود گام بردارند.
موانع جدی پیش روی زنان کارآفرین
زنان در عرصه کارآفرینی در شرایطی روند رو به رشدی را می پیمایند که با موانع جدی روبرو هستند. این موانع عمدتاً ناشی از عدم اعتماد اجتماعی کافی به قابلیت های زنان است؛ بنابراین چنانچه زنان توانمند و دارای اعتماد به نفس لازم آماده حضور در میادین کارآفرینی هستند از سوی خانواده و دولت مورد حمایت و تشویق قرار گیرند یقیناً پیشرفت های چشمگیرتری در این عرصه خواهند داشت.
توفیق زنان در حوزه کارآفرینی و لاجرم، نقش آفرینی آنها در پیشرفت جامعه زمینه ساز شکل گیری بنیادی تحت عنوان بنیاد "توسعه کارآفرینی زنان" شد که تلاش می کند فرهنگ کارآفرینی را توسعه داده و تفکر خلاق و فعالیت مولد را در میان زنان ترویج کند و زمینه کشف و پرورش و باروری استعداد های خلاق کارآفرینی را در حوزه های مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی فراهم سازد. این بنیاد همچنین ایده های نوین کارآفرینان را ساماندهی نموده و سعی دارد در زمینه های علمی، آموزشی، مشاوره و تسهیلات مالی از کارآفرینان پشتیبانی کند و ظرفیت مدیریت کارآفرینانه را افزایش دهد که این امر را باید به فال نیک گرفت زیرا در استان ما با وجود بیش از یکصد هزار زن سرپرست خانوار و کمبود فرصت های شغلی برای زنان و نیز نیاز توسعه استان به حضور فعالتر قشر زن در این عرصه، توسعه کارآفرینی با مدیریت زنان، از ضروریات انکار ناپذیر است.
ارمون
ارسال دیدگاه