مقایسه پژو پارس ،سمند سورن و لیفان 620
<p style="text-align: justify;"><span style="font-family: Tahoma;">محصولی که موفق‌ترین فیس‌لیفت صنعت خودرو ایران شناخته می‌شود و به زعم خیلی‌ها دو دسته مشتریان جوان و خانواده‌ها را هدف می‌گیرد. اما اگر در دسته افرادی هستید که به دنبال تجربه‌های نو می‌روند و تمایل دارند آپشن‌های قابل توجه را با پرداخت هزینه نه چندان زیاد دریافت کنند.<br />
</span></p>
به گزارش مازنداصناف اگر جزو آن دسته از افرادی هستید که جوانی یا میانسالی خود را اوایل دهه هشتاد گذراندهاید و قصد خرید خودرویی اقتصادی اما نسبتا مجهز را دارید، احتمالا پارس جدیترین گزینه خرید خودرو برای شماست. محصولی که موفقترین فیسلیفت صنعت خودرو ایران شناخته میشود و به زعم خیلیها دو دسته مشتریان جوان و خانوادهها را هدف میگیرد. اما اگر در دسته افرادی هستید که به دنبال تجربههای نو میروند و تمایل دارند آپشنهای قابل توجه را با پرداخت هزینه نه چندان زیاد دریافت کنند،
لیفان ۶۲۰ نیز در فهرست گزینههایی است که برای خرید یک خودرو تهیه کردهاید. ویژگی مشترک این دو محصول قرارگیری آنها در کلاسC است و البته میتوان گفت هر دو خودرو گزینههای مناسبی برای یک خانواده با جمعیت متوسط محسوب میشوند. وجه اشتراک دیگر این دو خودرو ظاهر به نسبت جسور آنها است که در جذب شما به سمت خودشان اصلا بیتاثیر نیست. برای رسیدن به پاسخ این سوال که کدام یک از این خودروها گزینه مناسبتری برای خرید هستند، این دو را به جان یکدیگر انداختیم و در یک آزمون خیابانی به مقایسه آنها پرداختیم.
اما پیش از این که وارد این کارزار شویم، عضو مهجور بازار که ویژگیهایی مشابه این دو دارد را نیز به این گروه نه چندان خشن دعوت کردیم تا ببینیم کدام یک از این سدانهای خانوادگی که همگی در محدوده چهل میلیون تومان قرار دارند(با تلورانس۵ میلیون تومان) گزینه مناسبتری برای خرید به شمار میروند.
نه همین لباس زیباست…
انتخاب یکی از این سه بر اساس ظاهر درست مانند این است که یک بوفالو ماده به خاطر جذابیت ظاهری جفتش را انتخاب کند. سه محصول که همگی پا به سن گذاشتهاند، اما شدت و ضعف آن با یکدیگر متفاوت است. شاید بد نباشد برای بررسی ظاهر این خودروها از قدیمیترین عضو گروه شروع کنیم. خودرویی که دوسال پایانی دهه هفتاد شمسی رونمایی شد و با وجود گذشت ۱۵ سال از آن زمان در نمای بیرونی تنها آینههای جانبیاش تغییر کرده است. با این حال به لطف استمرار تولید ۴۰۵ هنوز خیلیها این شیر دو رگه را زیبا میدانند. اما چیزی که برای پارس زیباتر به نظر میرسد سپردن آن به موزه و توقف تولید آن است.
راستش را بخواهید تداعی آخرین محصولی که برای جلوگیری از آسیب رنگ سپرهایش روی آن نوارهای پلاستیکی بدون رنگ کار گذاشته بود، برای ما کار دشواری است. شاید این نوارها را بتوان یک مزیت برای پارس دانست، اما باید به این نکته نیز اشاره کرد که این نوع طراحی سالها است که منسوخ شده و پارس با این ویژگی به خوبی پیر شدنش را فریاد میزند، درست مثل مردی که هنوز برای عصرانه کیک را به همراه نوشابه میل میکند.
برادر پارس نیز حال روز چندان بهتری ندارد، اسبی که از زمان معرفیاش در زمستان ۸۵ با یک افسردگی شدید در نمای جلو دست و پنجه نرم میکرد و تا به حال که در آستانه پا گذاشتن به ده سالگیاش است، فقط جلوپنجره و رینگهای آن تغییر کرده. این موضوع به خوبی اثر خود را بر فروش سورن نمایان کرده و بیراه نیست اگر بگوییم سهم عمده تقصیر مهجور ماندن این خودرو ظاهر آن است.
هر چند جلوپنجره طراحی شده توسط هادی هفتانی و داشبورد جدیدی که به سرپرستی “راس هیوارد” طراحی شد، کمی اوضاع را برای این خودرو بهتر کرد، اما تبلیغات اندک برای سورن این تلقی را ایجاد میکند که ایرانخودرو شکست این محصول خود را پذیرفته است.
و اما عضو شرقی گروه که از سال ۲۰۰۹ به بازار معرفی شده، تا کنون توانسته با ماسکی که از بامو E90 بر چهره دارد جای پای خود و لیفان را در بازار محکم کند، با این حال لیفان ۶۲۰ نیز در سال ۲۰۱۴ دستخوش تغییراتی در نمای ظاهری شده که هنوز خبری از عرضه آن در ایران به گوش نمیرسد. لیفان شاید جدیدترین چهره گروه را داشته باشد، اما نمیتوان چیزی به نام هویت در آن جست و جو کرد.
فضای داخلی
سورن مورد آزمایش از نوع ۵۷۵۱۱ است، و این یعنی جدیدترین و مجهزترین نمونهای که میتوان از این خودرو در اختیار داشت.
به لطف تغییرات اساسی که در سالهای ابتدایی عرضه سورن در کابین این محصول ایجاد شد، پیدا کردن ایراد ارگونومیک در آن کار سختی به شمار میرود. این داشبورد در میان عامه مردم و بازار به سوناتایی معروف است، اما به اتفاق تیم تست “نسل برتر” هر چه تلاش کردیم نتوانستیم شباهتی میان آن و هیچ یک از نسلهای هیوندای سوناتا پیدا کنیم و در نهایت به این نتیجه رسیدیم که اولین فردی که این اصطلاح را به کار برده یا با هیوندای سوناتا آشنایی نداشته و یا در بهترین حالت تعریف نادرستی از واژه”شباهت” داشته است.
در هر حال کیفیت مواد مورد استفاده در سورن ELX با توجه به بهایی که برای آن پرداخت میکنید خیلی راحت رضایت شما را جلب خواهد کرد، اما پارچه بافت برجسته دوست داشتنی به کار رفته در تودریها که در محل تکیهگاه آرنج قرار دارند، خیلی زودتر از آنچه که تصورش را بکنید، کیفیت اولیه خود را از دست خواهد داد.
بلافاصله پس از پیاده شده از سورن سوار ۶۲۰ میشویم، لیفان تنها عضو گروه است که به جای استفاده از روکش پارچهای در صندلیها از چرم مصنوعی نه چندان مرغوب بهره برده است. سوار شدن این دو خودرو به فاصله اندک اختلاف ارگونومی این دو را به خوبی نمایان میکند.
در ۶۲۰ دسته دنده بیش از اندازه بالا به نظر میرسد و در دست گرفتن آن نیز حس چندان خوشایندی را منتقل نمیکند. پدالها نیز به طرز عجیبی به صندلی راننده نزدیک هستند. شاید شما نتوانید از ۶۲۰ تلنت کیفیتی مشابه سورن ELX را داشته باشید، اما شرایط از پارس بهتر به نظر میرسد. خرده ضعفهای مونتاژی و بی دقتی در این بخش نیز در هر سه خودرو به سادگی مشهود است.
ایرانخودرو به ضرب قوانین جدیدی که برای ایمنی خودروها در ایران تعریف شد، طرح جدید داشبورد پارس را به مرحله تولید رساند تا امکان نصب دو کیسه هوا روی آن مهیا باشد. در این تغییرات فوم نرم بخش اصلی داشبورد جای خود را به پلاستیک خشک داده که با کمی ارفاق میتوان آن را قابل قبول دانست. اما نکته آزار دهندهای که در کابین پارس وجود دارد، ضعف در پرداخت برخی قطعات مانند دستگیره درها یا کنسول میان صندلی که دریچههای هوای مجزا برای سرنشینان در آن تعبیه شده، است.
پژو پارس سال نیز در بحث ارگونومی مانند سورن است، با این تفاوت که صندلیهای ردیف جلو آن به خوبی سورن تنظیم نمیشوند و تا حدی عمیق به نظر میرسند.
فضای سرنشینان در ۶۲۰ کمی بزرگتر از دو خودرو دیگر گروه است، سورن و پارس نیز تقریبا در یک وضعیت قرار دارند. در مورد فضای بار هم لیفان با حدود ۶۰۰ لیتر گنجایش بیشترین فضا را در اختیار شما قرار میدهد و البته این امکان را هم به شما میدهد که صندلیهای ردیف دوم را بخوابانید تا این فضا از این هم بزرگتر شود. بعد از تلنت، سورن ELX با ۵۰۰ لیتر گنجایش در رتبه دوم قرار میگیرد اما خبری از خواباندن صندلیها نیست و فقط امکان دسترسی به صندوق بار از کابین برای آن فراهم شده است. در جایگاه آخر نیز پارس با گنجایشی حدود ۴۵۰ لیتر قرار میگیرد و هیچ یک از دو امکان بالا را فراهم نمیکند.
تجهیزات رفاهی
هیچ یک از اعضا این گروه سه تایی، آن قدر مجهز نیستتند که بتوان آنها را کامل دانست، اما به نوعی امکانات کافی را در اختیارتان قرار میدهند. ایران خودرو سری جدید سورن را از امکانات تازه پر کرده تا فصل جدیدی را برای این اسب نجیب رقم بزند. از سیستم تهویه مطبوع اتوماتیک گرفته تا سیستم صوتی جدید با قابلیت اتصال به بلوتوث و کنترل از روی فرمان. شیشههای مجهز به آنتی ترپ و پاور ویندوز و آینههای جانبی که به صورت خودکار جمع میشوند، امکانات تازه این محصول هستند که چندان لوکس و فوقالعاده نیست، اما کاملا کاربردی هستند.
تمام این امکانات را میتوان در پارس سال هم مشاهده کرد و هر دو آنها به دریچه مجزا کولر برای سرنشینان عقب مجهز شدهاند، اما تنظیم برقی پشتی صندلی به همراه تنظیم گودی کمر و رینگهای آلیاژی و چند آپشن ریز و درشت دیگر تفاوت این دو در این بخش هستند. در مقابل رقیب چینی خود را برای برنده شدن در این بخش آماده کرده است. صندلی ۶۲۰ شاید به طور کامل دستی تنظیم شود، یا پاور ویندوز و تاشو برقی آینهها را نداشته باشد، اما یک صفحه نمایش لمسی به همراه رهیاب ماهوارهای و دوربین دید عقب را پیش روی شما میگذارد، سامانه روشنایی خودکار و سانروف برقی نیز سایر امکاناتی هستند که لیفان را از رقبا پیش میاندازد.
صندلی راننده
سورن مورد بررسی از یک پیشرانه ۱.۷ لیتری با کد EF7 سود میبرد که ایران خودرو آن را با کمک موسسه FEVآلمان طراحی کرده و ساخته. خروج ۱۱۴ اسببخار نیرو از این پیشرانه برای به حرکت در آوردن این اسب رام کافی است، اما با وجود زمان زیادی که از معرفی آن گذشته، هنوز فکری به حال اضافه وزن آن نشده است. این اتفاق موج شده موتور نسبتا جدید ایران خودرو آنطور که باید نتواند عرض اندام کند. با رسیدن دور موتور به عدد ۳۰۰۰ صدای بلند به خوبی در کابین حس می شود تا جایی که ترجیح میدهید به جای فشار دادن بیشتر پدال گاز برای رسیدن به نیروی بهینه، دنده را تعویض کنید تا صدای موتور کاهش یابد.
موتور XU7 نصب شده روی پارس سال علاوه بر کمترین نیرو کمترین بازدهی را نیز در گروه دارد. موتور ۱.۸ لیتری که تنها ۹۷ اسب بخار نیرو تولید میکند و در رده انرژی G دسته بندی میشود. با این حال به خاطر وزن کمتر، پارس به اندازه سورن رام نیست. در سمت دیگر لیفان تازهکار و کم ادعا از موتوری سود میبرد که با همکاری شرکت ریکاردو انگلستان طراحی و تولید شده، و بدیهی است توان ۱۳۱ اسب بخاری ۶۲۰ در کنار وزن کمتر آن نسبت به سورن، با کمترین زحمت این اسب ایرانی را پشت سر میگذارد. اما همین سنگینی سورن باعث شده تا پایدارترین عضو گروه باشد و به راحتی با سرعت ۸۰ کیلومتر با ان وارد پیچ های نه چندان تند شوید. اما نکتهای که ممکن در این خودرو چندان دلچسب نباشد، فاصله زیاد دندهها با یکدیگر است که کمی سخت جا رفتن نیز چاشنی آن شده است، مشکلی که در دو خودرو دیگر به چشم نمیخورد.
لیفان ۶۲۰ علاوه بر قدرت بیشتر، دید بهتری را نسبت به دو رقیب ایرانی خود ارائه میدهد که بخشی از آن را مدیون موقعیت بالاتر صندلی راننده است. پس از ۶۲۰ این کابین پارس است که دید خوبی به فضای اطراف دارد و در نهایت بیشترین نقاط کور متعلق سورن است. عضو کهنهکار گروه با اختلاف اندک بهترین هندلینگ را ارائه میدهد و پس از آن برادر ناتنیاش سورن قرار میگیرد. لیفان هم به سبب ارتفاع بیشتر نسبت به دو خودرو دیگر جایگاه سوم در اختیار دارد.
در پایان…
تصور کنید در حال به رخ کشیدن خودرو جدیدتان به دوستان خود هستید، اگر از اینکه در همان زمان خودرویی درست مشابه آنچه شما با آب و تاب از ویژگیهای لوکس و آپشنهای جدید آن برای دوستان خود تعریف میکنید با بار هندوانه از مقابل چشمانتان عبور کند، ناراحت نمیشوید یا از آن دسته افرادی هستید که خودروشان به فاصله اندکی از خرید میفروشند تا دوباره یکی مشابه همان را جایگزینش کنند، پژو پارس بهترین انتخابی است که میتوانید از میان این سه داشته باشید.
در واقع پژو پارس با محبوبیتی که در این سالها کسب کرده راحتتر از سورن و ۶۲۰ خرید و فروش میشود و به نوعی حکم پول نقد را دارد. سورن شاید در این زمینه هیچ شباهتی به پارس نداشته باشد، اما اگر به دنبال خودرویی ارزنده و خانوادگی هستید و البته حاضرید زمان زیادی را برای فروش آن صرف کنید میتواند گزینه مناسب شما باشد. اما اگر می خواهید با کمترین قیمت لوکسترین امکانات را در اختیار داشته باشید و شتاب و قدرت برایتان اهمیت دارد، ۶۲۰ خودرو مناسب شماست. در نهایت اگر ما بخواهیم یکی از این سه خودرو را انتخاب کنیم، به سمت سورن خواهیم رفت، با این شرط که امکان انتخاب قوای محرکه ۶۲۰ برای آن وجود داشته باشد.
منبع: بازار خبر
ارسال دیدگاه