در اقتصاد مقاومتی از ویتنام و آلمان یاد بگیریم
تحليلي از استاد اقتصاد دانشگاه علامه:

در اقتصاد مقاومتی از ویتنام و آلمان یاد بگیریم

<p style='text-align: justify;'><span style='font-family: Tahoma;'>&nbsp;به دلیل اینکه اقتصاد مقاومتی یعنی مهندسی اقتصاد به منظور تخصیص بهینه منابع با تاکید بر منابع و امکانات بومی کشور در شرایط تحریم اقتصادی و تهدیدهای خارجی، به نظر میرسد مواردی که میتواند در میان مدت و بلند مدت به اجرای این سیاستها در کشور کمک کند ذکر می شود. <br /> <br /> </span></p>

به گزارش مازند اصناف و به نقل از تراز : حجت الاسلام والمسلمین دکتر امیر خادم علیزاده/عضو هیات علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه:


۱- هدایت بنگاههای تولیدی و خدماتی و به طور کلی صنایع تولیدی و مالی کشور به سوی الگوهایی از تولید کالا و خدمت که در توابع هزینه خود ، نهاده های بومی را به منظور تولید کالاهایی بطور نسبی ارزان تر و با مزیت نسبی بالاتر، جانشین نهاده ها و کالاهای واسطه ای وارداتی کنند. اساسا ضربه پذیری ما در شرایط اقتصاد تولیدی کمتر است تا اقتصاد وارداتی و این یک اصل مهم در مسائل اقتصادی است. ما بر روی مرز منحنی امکانات تولید بومی کشور خود به حداکثرسازی تابع رفاه اجتماعی می پردازیم. در اینصورت این سیاست کلی از طریق راهکارهایی مثل هدایت بنگاههای تولیدی و خدماتی و به طور کلی تمام صنایع کشور به سوی تولید کالاهایی است که بطور نسبی ارزان تر باشد.درسهایی را که ما از ویتنام از سال ۱۹۴۵ به این طرف یا ژاپن ، آلمان و هند گرفته ایم می بایست مرور کنیم. دستور آموزه های دینی ماست که از تجارت کشورها و نسلهای دیگر استفاده کنیم.


۲- فرهنگ سازی و هدایت مصرف کنندگان کالاهای نهایی به سوی مصرف کالاهای تولید داخل از طریق ارائه الگوهای مصرفی کارآمد و ارزان تر داخلی و ایجاد ساختاری که بتواند بر رفتار مصرفی جامعه تاثیر بگذارد.


۳- سومین راهکار، تولید انبوه کالاهای اساسی و کم کشش از طریق حمایت نسبی به سوی کالای کاملا بومی تغییر یابد و بر نرخ نهایی جانشینی mrs  فرد فرد ایرانیان به نفع جانشین کردن کالای کاملا بومی تاثیر آشکاری داشته باشد و اکتفا به شعار دادن بدون ایجاد این ساختار در تولید و مصرف، تاثیر عملی ندارد. در ویتنام کمیته ها و تشکلهای اقتصادی کوچک و متوسط تشکیل شده بود و مدل smeدر ویتنام شهرت جهانی دارد. ما چقدر در این زمینه مطالعه کرده ایم ؟ چند مقاله راجع به این تشکلها خوانده ایم؟ اینها با مشارکت و برنامه ریزی دولت توانسته اند برای مقاومت الگوهایی بسازند و از آن پیروی کنند.پس اینها برنامه ریزی کرده اند و تجربه خوبی برای ما می باشد.


۴- قطع یارانه به بیگانگان ( دلار ارزان برای واردات کالاهای آنها) و پرداخت آن به تولید داخل.


۵- اصلاح و کارآمد کردن نظام مالیاتی کشور : علاوه بر اصلاح اداری و کاهش آثار ضد توزیعی مالیاتها، درفضای اقتصاد مقاومتی ، مالیات بیشتر بر کالاهایی که با اهداف اقتصاد مقاومتی ناسازگارند ، یک راهکار کارآمد می باشد.بطور کلی مالیات ستانی بر محور اقتصاد مقاومتی یک اصل می باشد.


۶- تولید بومی و منطقه ای با توجه به مزیت نسبی آن منطقه و آمایش جغرافیایی که در سطح کلان به توزیع منابع و تخصیص بهینه یعنی کارآیی آنها منجر میشود یعنی به عنصر مزیت نسبی و آمایش سرزمین و اقلیم و عدالت و کارایی توجه شده است. ( طرح آمایش صنعت، کشاورزی و...) آمایش اقلیم یا سرزمین باید در سطح صنابع خودرو، فولاد ، صنایع کوچک و بزرگ باشد. برنامه ریزی به این معناست که چیزی را عملیاتی کنیم تا بتوانیم در برابر این تحریمها و تهدیدها مقاومت کنیم. ولی به نظر میرسد ما هنوز به این فضا نزدیک نشده ایم.


۷- راهکار تقدم سیاستگذاری در زمینه تولید و تامین صنایع استراتژیک همچون غذا، دارو، در چارچوب پارادایم تامین نیازهای اساسی مردم که موافق و سازگار با آموزه های دینی نیز می باشد.


۸- راهکار اجتناب از اقتصاد دلالی و سوداگری و حرکت به سوی اقتصاد تولید:‌ اقتصاد دلالی نه تنها توانایی مقاومت در برابر نوسانات برون زای اقتصادی ندارد بلکه ضریب آسیب پذیری بالایی نیز دارد لذا آن اقتصاد با اقتصاد مقاومتی ناسازگار تلقی می شود.اما اقتصاد تولید محور ضریب ماندگاری و مقاومت بیشتری در شرایط نوسانی دارد. مسلما با ایجاد ساختارهای مناسب باید از چنین اقتصادی به سوی اقتصاد تولید برویم.
 

 

 


ارسال دیدگاه