راز قتل مادر دو دختر دانش آموز در خیابان فلسطین ساری
داماد مرموز اعتراف کرد؛

راز قتل مادر دو دختر دانش آموز در خیابان فلسطین ساری

<p><span style='font-family: Tahoma; text-align: justify;'>جزئیات قتل مادری در غیاب دو دختر دانش&zwnj;آموزش در خیابان فلسطین ساری با اعتراف&zwnj;عجیب شوهرش فاش شد.</span></p>

با گزارش مازند اصناف و به نقل از بلاغ - جزئیات قتل مادری در غیاب دو دختر دانش‌آموزش با اعتراف‌های تکان دهنده شوهرش فاش شد. بچه‌ها در بازگشت از مسیر مدرسه پدر را در حال انتقال جسدی دیدند و همزمان با دخالت پلیس جنازه مادرشان در کوچه‌های خلوت خیابان فلسطین ساری پیدا شد. در جریان این جنایت پیکر بی‌جان زنی در حالی‌که لابه‌لای پلاستیک پیچیده و دریکی از کوچه‌های خلوت خیابان فلسطین رها شده بود، پیدا شد.


ساعت 14 ظهر 24 اسفند ماه سال 92 دو دختر بچه دانش‌آموز وقتی از کلاس درس به خانه بازگشته و با اوضاع به‌هم ریخته  اتاق‌ها روبه‌رو شدند با احساس این‌که باید حادثه ناگواری برای مادرشان رخ داده باشد، با دایی خود تماس گرفتند.

این دختران دانش‌آموز در تماس‌های تلفنی با خانواده مادری‌شان ادعا کردند وقتی از مدرسه به خانه بازگشته‌اند با وضع آشفته پدرشان که در حال انتقال جسد بود روبه‌رو شده سپس با ورود به خانه متوجه به‌هم ریختگی و آغشته بودن در و دیوار به خون شده‌اند.

بدین ترتیب دایی بچه‌ها با عجله خود را به خانه خواهرش رساند. وی با مشاهده غیبت خواهرش و صحنه جنایت با  پلیس 110 تماس گرفت.

دایی خانواده که پلیس  است با احتمال این‌که دامادشان برای از بین بردن آثار بر جای مانده به خانه باز خواهد گشت سر کوچه به کمین نشست و بعداز نیم ساعت دید دامادشان با پژوی نقره‌ای در حال بازگشت است با خونسردی پیش رفت و با بی‌اطلاع جلوه دادن خود سرگرم صحبت با وی شد.

دقایقی بعد با حضور نیروهای پلیس در محل حادثه،  داماد مرموز به نام «ناصر» درباره ماجرای غیبت همسرش تحت بازجویی قرار گرفت. ناصر در حالی‌که ادعا می‌کرد  همسرش ساعاتی پیش برای انجام کاری از خانه بیرون رفته و هنوز بازنگشته است سعی کرد خود را در این باره بی‌اطلاع نشان دهد اما وضع به‌هم ریخته خانه و لکه‌های خون روی لباس و داخل خودرو‌اش  باعث شد مأموران وی را بازداشت کنند.

در حالی‌که مأموران آگاهی قصد داشتند ناصر را برای انجام تحقیقات تکمیلی به پلیس آگاهی منتقل کنند، نیروهای گشت کلانتری 13 ساری از پیدا شدن جسد یک زن خبر دادند.
بدین ترتیب دایی خانواده همراه ناصر و مأموران پلیس به محل کشف جسد راهنمایی شدند.

قربانی حادثه در حالی‌که لباس بیرون از خانه بر تن داشت به قتل رسیده ولای پلاستیکی پیچیده و در گوشه‌ای رها شده بود.

با حضور دایی جوان در محل حادثه، مشخص شد جسد متعلق به خواهر 52 ساله‌اش به‌نام فاطمه است.

ناصر در جریان بازجویی‌ها در اعتراف  خود  اعلام کرد همسرش را به‌خاطر بروز اختلاف‌هایی به قتل رسانده است، سپس با حضور بازپرس ویژه قتل دادسرای عمومی و انقلاب ساری وی به بازسازی صحنه جنایت پرداخت.

با وجود اعتراف‌های نخست، ناصر در ادامه تحقیقات قضایی ادعا کرد از ماجرای قتل همسرش اطلاعی نداشته و احتمال دارد بچه‌های زن اولش وی را از پای در آورده باشند. از آنجایی‌که جسد قربانی حادثه در فاصله کمی تا محل زندگی بچه‌های زن اولش پیدا شده بود، فرضیه احتمال دست داشتن آنان در این ماجرا مطرح شد و بررسی‌های تخصصی نشان داد این ادعاها فقط یک پاپوش است.

از سوی دیگر قاتل ادعا کرد همسرش در بیرون از خانه به قتل رسیده است و برای اثبات ادعاهای خود به پوشش همسرش اشاره کرد. این در حالی بود که بر اساس بررسی‌های پلیس، قربانی حادثه داخل آشپزخانه  از پای در آمده بود.

این داماد که چاره‌ای جز اعتراف نداشت، گفت: از مدت‌ها پیش با زن دومم دچار اختلاف شده و از یک ماه قبل قصد داشتم وی را بکشم بنابراین  روز حادثه در حالی‌که بچه‌هایم در مدرسه بودند بر سر مسائلی با وی جر و بحث کرده و سرانجام او را به قتل رساندم. ناصر برای این‌که بچه‌های زن قبلی‌اش را به‌عنوان عامل قتل همسر دومش معرفی کند  جسد را لای پلاستیکی پیچیده و در نزدیکی محل زندگی آنها رها کرده بود.

دایی دختران در این باره گفت:خواهرم پس از هفت سال زندگی با شهیدی  که از پرسنل پلیس -ژاندارمی سابق- بود و در حالی که 11سال از شهادت وی می‌گذشت با اصرار اطرافیان و بستگان پذیرفت با ناصر که ظاهری موجه داشت ازدواج کند.

وی ادامه داد:با گذشت مدت کوتاهی از ازدواج آنها معلوم شد رضایتنامه کتبی که ناصر از زن اولش برای ازدواج مجدد ارائه داده با تهدید و شکنجه گرفته بود و تنها هدفش از ازدواج با خواهرم بهره‌مندی از وضع مالی مناسب وی بود.

ناصرکم‌کم خواهرم را تحت فشار قرار داد تا خانه‌اش را به نامش بزند اما با مقاومت فاطمه روبه‌رو شد.با وجود همه مشکلات  تصور می‌کردیم با تولد بچه‌ای زندگی آنها خوب می‌شود اما با وجود به دنیا آمدن دو دختر بازهم تغییری در زندگی خواهرم به‌وجود نیامد.

برادر قربانی حادثه افزود:حتی زمانی که نخستین بچه خواهرم سه ساله بود اطلاع پیدا کردیم او دست وپای خواهرم  را بسته و با پاشیدن نفت قصد داشته وی را به آتش بکشد، اما وقتی متوجه شده خواهرم از ترس بی‌هوش شده او را رها کرده‌است.

وقتی وضع را این‌گونه دیدیم  با مراجعه به دادگاه خانواده سعی کردیم طلاق خواهرم را بگیریم اما ناصر هر بار با واسطه قرار دادن بزرگان فامیل و با چرب‌زبانی مانع می‌شد.

چند سال پیش سرانجام ناصر با طلاق موافقت کرد اما شرط گذاشت خواهرم ازمهریه 50 سکه‌ای‌اش بگذرد، خواهرم نیز قبول کرد تا در ازای سرپرستی دو دخترش مهریه‌اش را ببخشد. پس از این‌که خواهرم مهریه خود را بخشید  متهم اعلام کرد مگر قیمت بچه‌هایم 50 سکه است و از خواهرم مابه‌التفاوت قیمت بچه‌ها را درخواست کرد.به این ترتیب خواهرم بار دیگر  برای این‌که بچه‌هایش را از دست ندهد به زندگی با وی تن داد.

بنابر این گزارش، بازپرس شعبه اول دادسرای عمومی و انقلاب ساری با توجه به مدارک موجود در پرونده، ناصر را تا انجام تحقیقات تکمیلی با صدور قرار قانونی در اختیار مأموران آگاهی قرار داد.

ارسال دیدگاه