گرده خمیده مازندران چه زمانی از زیر بار گرانی‌ها راست می‌شود
مسئولان، مديران، آقاي رئيس جمهور! بهوش

گرده خمیده مازندران چه زمانی از زیر بار گرانی‌ها راست می‌شود

<p style="text-align: justify;"><span style="font-size: larger;">استان مازندران که در نگاه اول نباید با این همه ظرفیت&zwnj;ها و استعدادهای طبیعی با مشکل چندانی مواجه باشد، با انواع مشکلات دست بگریبان است، که مشکل گرانی یکی از مهم&zwnj;ترین آنهاست.</span></p>

به گزارش مازند اصناف؛ باورکردنی نیست استانی به ظرفیت مازندران، دارای این‌همه مشکلات به‌خصوصمعیشتی باشد! استان مازندران که در نگاه اول نباید با این همه ظرفیت‌ها و استعدادهای طبیعی با مشکل چندانی مواجه باشد، با انواع مشکلات دست بگریبان است، که مشکل گرانی یکی از مهم‌ترین آنهاست.


بالابودن سطح هزینه زندگی در مازندران، هزینه‌های این استان را به آنجا رسانده که محصولات تولیدی این استان در تهران، ارزانتر از خود استان است.


این استان خوش آب و هوا، با دارا بودن انواع جاذبه‌های دیدنی و توریستی، طبیعتی کم‌نظیر و سحرآمیز، پذیرای خیل عظیم مسافران داخلی و خارجی است، که بدلیل عدم تدبیر لازم، همین فرصت‌ها نیز در جهت گرانی کالاها و خدمات، تهدید و فشار مضاعفی را متوجه ساکنین این استان کرده است.

بالابودن سطح هزینه زندگی در مازندران، هزینه‌های این استان را به آنجا رسانده که محصولات تولیدی این استان در تهران، ارزانتر از خود استان است و سند گویاتر اینکه هر چه به شهرهای ساحلی نزدیک‌ترشوید، زندگی پرهزینه‌تر و گرانتر می‌شود.

تفاوت فاحش بین درآمد و هزینه‌ها در مازندران، منشاء بسیاری از گرفتاری‌ها در حوزه‌های مختلف و از جمله حوزه فرهنگی و اخلاقی می‌شود. پس تا بیش از این دیر نشده، مسئولان و مدیران! بشتابید و چاره‌ای بیندیشید.



این نوشتار درصدد طرح مشکلات معیشتی مردم مازندران با ذکر نام و مشخصات اظهارکنندگان نیست، که در صورت ضرورت به آن نیز در آینده خواهد پرداخت، تنها مترصد دادن این آگاهی و تذکر این واقعیت تلخ می‌باشیم که وضعیت درآمد و هزینه جامعه کاملاً نگران‌کننده و هشدارآمیز است؛ که این تفاوت فاحش منشاء بسیاری از گرفتاری‌ها در حوزه‌های مختلف و از جمله حوزه فرهنگی و اخلاقی می‌شود. پس تا بیش از این دیر نشده، مسئولان و مدیران! بشتابید و چاره‌ای بیندیشید.

* تنوع گرانی و تشدید فشارها

وقتی که مردم مازندران می‌گویند سطح زندگی در این استان، پرهزینه‌تر و گرانتر از سایر استان‌هاست، بدین معنی می‌تواند باشد که این گرانی در همه بخش‌ها از اغذیه گرفته تا اجاره بهاء و پوشاک و حمل و نقل و...، وجود دارد که بخشی از این گرانی‌ها بدلیل عدم نظارت و رهاسازی بازار و در واقع تنها گذاردن مردم در ستیز با چنگال بی‌رحم گرانی‌های افسارگسیخته است که بدون تردید، قربانی اینستیز، مردم و قشر مستضعف جامعه هستند.

مردم بخش مهم مشکلات معیشتی و گرانی در مازندران را نشانه ضعف زیرساخت‌ها و نبود نظارت‌های مستمر و عدم برخورد اندیشمندانه با مقوله گرانی در مازندران ذکر می‌کنند.


اکثر مردم روند افزایش قیمت‌ها و گرانی‌ها را طبیعی نمی‌دانند و اگر بخش مهم آن را کشوری و ناشی از سیاست‌های اقتصادی دولت بدانند، بخش دیگر آن در مازندران را نشانه ضعف زیرساخت‌ها و نبود نظارت‌های مستمر و عدم برخورد اندیشمندانه با مقوله گرانی در مازندران ذکر می‌کنند.

* چه کنیم تا مسئولان باور کنند؟

در مراجعه به مردم در شهرهای مختلف مازندران، به‌خصوص شهرهای ساحلی، قیمت کالاها و خدمات بخصوص قیمت ارزاق و مایحتاج عمومی گرانتر از مرکز استان و شهرهای مرکزی مازندران است، و این واقعیت بیش از هر زمان دیگر، خود را در روزهای پایانی هفته و هنگام ورود مسافران به مازندران و شهرهای ساحلی، بیشتر نشان می‌دهد.

اغلب مدیران و کارمندان شهرهای غرب مازندران که به دلائل اداری به مرکز استان می‌آیند،سعی می‌کنند تا صندوق عقب ماشین خود را از خرید مایحتاج خانوادگی خود، که در شهرهای مرکزی استان انجام می‌دهند، پر کنند؛ چرا که تفاوت قیمت‌ها کاملاً فاحش است.

اغلب مدیران و کارمندان شهرهای غرب مازندران که به دلائل اداری به مرکز استان می‌آیند، سعی می‌کنند تا صندوق عقب ماشین خود را از خرید مایحتاج خانوادگی خود، که در شهرهای مرکزی استان انجام می‌دهند، پر کنند.



این واقعیت مربوط به امروز و دیروز نیست و علی‌رغم قدیمی بودن این مشکل، هنوز برای حل و تعدیل آن چاره‌ای اندیشیده نشده و مردم غرب مازندران همچنان با این مشکل دست به گریبانند.

* نابرابری هزینه‌ها با درآمدها

هرچند وقت یک‌بار، آماری از سوی برخی مسئولان مطرح می‌شود که سطح فقر با چه درآمدی در کشورمان قابل ارزیابی است. آخرین عددی که در این ارتباط ذکر شد، رقم 2میلیون و 400هزار تومان بود. با این حساب، باید گفت که اغلب هموطنان‌مان در زیر خط فقر قرار دارند. حال آنچه که غیر قابل کتمان است، نابرابری حقوق کارمندان و حقوق‌بگیران و دستمزدبگیران با سطح هزینه‌هاست.

وای به حال و روز کسانی که مستاجر باشند و باید حداقل نیمی از حقوق و درآمد خود را بابت اجاره مسکن بپردازند و با توجه به متوسط حقوق یک میلیونی، باید اعتراف کرد که خانواده‌های چند

بسیاری از مردم می‌گویند اگر مدیران ارشد و مسئولان تصمیم‌ساز، مثل مردم عادی دارای حقوق و درآمد باشند، بیشتر به مشکلات معیشتی مردم پی خواهند برد.

نفره با این میزان باقیمانده از حقوق، بهیچ‌وجه نمی‌توانند ازعهده هزینه‌های زندگی برآیند.

بر مدیران و مسئولان است که هر از چند گاه به بازار بروند و خود در جریان قیمت‌ها قرار گیرند و با نگاهی به میزان دریافتی حقوق‌بگیران و کارگران، قضاوت کنند که آیا امکان یک زندگی حداقلی شرافتمندانه برای مردم وجود دارد یا اینکه پدر و مارد خانه باید با چندپیشه‌گی زندگی را پیش ببرند و از بسیاری لذائذ زندگی و از جمله دور هم نشستن و پیرامون مسائل مختلف گفت‌گو کردن خود را محروم کنند تا بتوانند از هزینه‌های زندگی برایند.

بسیاری از مردم می‌گویند اگر مدیران ارشد و مسئولان تصمیم‌ساز، مثل مردم عادی دارای حقوق و درآمد باشند، بیشتر به مشکلات معیشتی مردم پی خواهند برد و برای سختی معیشت جامعه فکر جدی خواهند کرد.


مرجع:بلاغ


ارسال دیدگاه