به گزارش مازند اصناف و به نقل از اتاق اصناف ایران، بنا دارم در این نوشتار به بررسی وضعیت تولید در كشور بپردازم.طبق اظهار نظر مسئولان بانك مركزی یكی از مشكلات اساسی بنگاههای تولیدی در سالهای اخیر عدم دسترسی به نقدینگی و سرمایه در گردش بوده است،نرخ سود بانكی هم از موانع دیگر پیشروی تولید است. از سویی دیگر در ایران، تورم بهصورت متناسب عمل نمی كندلذا در فعالیتهای نامولد و سوداگرانه كه اخیراً در اقتصاد ایران گستره وسیعی پیدا كرده است، بازدهیها بالاست و تسهیلات با نرخ بهره بالا نیز جذاب است، اما در بخشهای مولد هزینه استفاده از سرمایه بالاست و لذا نرخهای بهره بالا هزینه تولید را به شدت بالا میبرد و موجب محدود شدن فعالیتهای مولد میشود.
راهكار این است كه نقدینگی را از بخشهای نامولد گرفته و به بخشهای مولد تخصیص داد. وقتی سیاست پولی انقباضی اعمال میشود ،در شبكه غیرشفاف بانكی بخشهای نامولد به برخورداری خود از منابع پولی و تسهیلات ادامه میدهند و این انقباض متوجه فعالیتهای مولد در بنگاهها میشود.
مقامات پولی تا دیر نشده باهماهنگی و كمك اتاق بازرگانی، صنایع،معادن و كشاورزی، اتاق تعاون و اتاق اصناف ایران، نقدینگی و سرمایه در گردش بنگاههای گرفتار ركود را تامین كنند و متقابلاً با نظارت و پیگیری سعی شود وامها در جای خود استفاده شود و در ازای آن به كارآیی، ارتقا و كیفیت و افزایش تولید و اشتغال اهتمام شود.
اساساً حمایت از تولید در اقتصاد ایران بسیار ضعیف است، آمارهای موجود حاكی از آن است كه قیمت برق و گاز طبیعی مصرف شده در بخش صنعتی در اكثر كشورها،كمتر از قیمت مصرف این حاملهای انرژی در بخش خانگی بوده است حال آنكه ارقام نشان می دهد در ایران، دقیقاً سیاستگذاری معكوسی در حوزه قیمتگذاری انرژی برای مصارف مختلف صورت گرفته است. در اقتصاد ایران نه برنامهریزی واقعگرایانه برای گسترش تولید فناورانه همراه با رشد بالا و مستمر وجود دارد و نه از وضعیت ضعیف موجود تولید در برابر بازارهای راكد و سلطه بخش نامولد حمایتی به عمل میآید.
مشكل ساختاری دیگر اقتصاد ایرانعدم تناسب میان فعالیتها، اندازه بنگاهها و نبود تعاملهای مكمل میان صنایع بزرگ، متوسط و كوچك و فعالیتهای بخشی است. بنگاههای بزرگ كشور تا حد بالاییبه واردات وابستگی دارند. در این صنایع آنقدركه به جنبههای سختافزاری توجه میشود به جنبههای نرمافزاری- با وجود اهمیت بالایی كه دارد -توجه نمی شود، لذا نوآوریها و رشد دانشدر این قلمرو بسیار ضعیف است.
صنایع كوچك و متوسط كه بهصورت خودجوش و بدون توجه به مقیاس و كارآیی و اندازه بازار و بدون برنامهریزیهای استراتژیك ارشادی و بدون نظارت به وجود آمدهاند ،در كنار صنایع بزرگ، مجموعهای مكمل، زنده و پویا كه در آن تناسبها و تعاملهای منطقی لحاظ شده باشند را انعكاس نمیدهند. بسیاری از همین صنایع كوچك و متوسط هم در معرض تعطیلیاند و با محدودیتها و مزاحمتهای بخش نامولد و كمبود تقاضای داخلی و خارجی مواجهند و از هیچ نوع حمایت مشهود و مثری هم از ناحیه دولت برخوردار نیستند.
ما برای برونرفت از وضعیت موجود چارهای جز حمایت از صنایع كوچك و متوسط نداریم و ضروری است با همكاری و تعامل با تشكلهای بخش خصوصی و تعاونی، رشد تولید تا حد قابل ملاحظهای از مجرای این صنایع دنبال شود.صنایع و تولیدات صنعتی از سرمایه در گردش لازم برای هزینههای عملیاتی ماهیانه خود بیبهرهاند، باید با حمایتهای هوشمند این صنایع را كارآمدتر ساخت و ترتیبی فراهم كرد كه صنایع بزرگ بتوانند وارد بازار سرمایه شوند و وجوه مورد نیاز برای سرمایهگذاری و گسترش مقیاس و سرمایه در گردش خود را از طریق بازار سرمایه تامین كنند، البته تا این وضعیت محقق نشده نظام بانكی باید با بررسی و نظارت و پیگیری نیازهای این صنایع را تامین كند. تامین مالی صنایع كوچك و متوسط هم عمدتاً باید از طریق نظام بانكی انجام شود اگرچه ورود صنایع متوسط به بازار سرمایه هم ممكن و هم مطلوب است.
ارسال دیدگاه