به گزارش مازند اصناف تابناک در گزارشی آورده است: با رونمایی از طرحهای تازه مانتو که از پرچم ایران و نمادهای جام جهانی به عنوان الگوی اصلی طراحی و رنگ بندی استفاده شده، این پرسش پیش آمده که آیا طراحی مانتوهای مورد تأیید بنیاد مد با واقع گرایی و مبتنی بر نیاز عمومی تعریف شده و کارکرد عمومی این پوششها در نظر گرفته شده است؟
خانه مد از جمله مؤسسات تک منظورهای است که بنیاد ملی مد و لباس برای مدسازی و ارائه طرح به بازار تأیید کرده است؛ بنیادی که قرار است در این حوزه پوششهای طراحی و تولید شده در داخل را با همکاری دیگر دستگاههای مسئول گسترش دهد و در همین راستا، به تازگی شاهد رونمایی از لباسهایی با طرح عجیبی از سوی این مجموعه بودیم و این طرحها بر تن مدلهای ایرانی روی استیج به نمایش درآمد و رونمایی شد.
در نشست رونمایی از این چهار طرح، مریم مویدی، مدیر خانه مد گفت: فضای موجود جامعه، مربوط به جام جهانی است. به همین علت، رونمایی از آثار ورزشی خالی از لطف نیست؛ البته قرار بود طرحها پیش از جامجهانی رونمایی شود، ولی به دلیل مشکلاتی، دریافت مجوز به طول انجامید. چهار طرح به نامهای پانچو یوز، مانتوزا، آرک ایرانی و مانتو یوز است که هر کدام به دلیل استفاده از المانهایی نظیر یوزپلنگ و پرچم ایرانی اینچنین نامگذاری شدهاند.
هرچند مشخص نیست این طرحها دقیقاً برای استفاده بانوان در محیطهای ورزشی نظیر ورزشگاهها طراحی شده یا استفاده در اماکن عمومی، با توجه به عدم امکان حضور بانوان در مسابقات فوتبال و والیبال و برخی رشتههای دیگر که تمرکز بیشتری در این دوره بر آنها وجود دارد و همچنین تمایل نداشتن بیشتر بانوانی که در کشورهای خارجی به تشویق ملی می پردازند، از چنین پوشش هایی ـ به دلایل کاملاً مشخص ـ تنها گزینه پیش روی، استفاده در سطح شهرهای ایران است.
شاید نیاز به نگاه عمیق کارشناسی نباشد تا دریافت این طرحها توان جذب مخاطب داخلی را نیز ندارد و نشانههایی چون پرچم آنچنان گل درشت در طرحها مورد پردازش قرار گرفتهاند که کمتر زن ایرانی حاضر به پوشیدنش در محیط های عمومی خواهد شد و در ورزشگاه ها نیز طبیعتاً امکان حضوری وجود ندارد که قرار باشد این لباس ها کاربرد داشته باشد و صرفاً در ورزشگاه ها استفاده شود!
با این اوصاف، تنها مشتری این طرحها، وزارت فرهنگ و ارشاد، کمیته ملی المپیک و فدراسیون فوتبال خواهند بود که ممکن است تعدادی از این پوششهای مصوب را خریداری کرده و رایگان در مسابقات خارجی میان تماشاگران ایرانی پخش کنند و به عبارت ساده تر، بازار اقتصادی مشخصی نمیتوان در فضای عمومی عرضه لباس برای این پوششها و طراحیهای مشابه که با واقع نگری گره نخوردهاند، متصور شد.
بی گمان طراحیهای متفاوت و تازه یکی از ابزارهای شناسایی ذائقه مخاطب ایرانی و ارائه گستردهتر طرحهایی است که این مخاطب به آن گرایش نشان میدهد، ولی در این میان آنچه محل تأمل است، بی توجهی به بدیهیات در امر طراحی است. در سالهای اخیر، قریب به اتفاق تلاشها برای ارائه طرحهای نو در کشور به ویژه برای پوشش بانوان، به شکست انجامیده و این اتفاق به واسطه در نظر نگرفتن بدیهیاتِ این حوزه است.
خلاصه آنکه با دیدن این طرحها، آنچه به ذهن میرسد، علت عرضه آنها بدون در نظر رفتن پذیرش عمومی شان است. حتی اگر بر فرض ضعیف، اگر این پوششها با اقبال عمومی روبه رو شوند، آیا دیگر نهادها همچون ضابطین، این طرح ها را پذیرفته اند و بانوان کشورمان میتوانند با چنین پوششهایی در معابر عمومی ظاهر شوند و با تذکر نهادهایی چون گشت ارشاد مواجه نخواهند شد؟ مد در کشورمان امری بسیار پیچیده تر از دیگر کشورهاست و بیش از طرح تازه، نیاز به اندیشه های تازه است.
ارسال دیدگاه