گلبانگ توحید از مغازه کوچک حاج حسین/ موذنی در کنج بازار ساری

گلبانگ توحید از مغازه کوچک حاج حسین/ موذنی در کنج بازار ساری

<p style="text-align: justify;"><span style="font-size: larger;">حاج حسین مستشرق از سال 38 یعنی 60 سال است که فعالیت&zwnj;های کسب و کار خود را آغاز کرده، او در کنار تعمیرات دوچرخه که شغلش است، هر روز زمان اذان ظهر و مغرب جلوی دکانش اذان می&zwnj;گوید. </span></p>

به گزارش مازند اصناف؛ یکم تیر ماه روز اصناف بهانه‌ای شده تا در سطح بازار حضور یابم و بالاخره با پرس‌وجوهای فراوان توانستیم کاسبی را معرفی کنیم که در کنار فعالیت‌های کسب و کار و اقتصادی از وظیفه دینی و اجتماعی خود به‌عنوان مسلمان غافل نشده است.

وقتی وارد خیابانی که مغازه حاج حسین در آن واقع شده بود، رفتیم نوای عاشقانه اذان از دور دست شنیده می‌شد، به او نزدیک شدیم، خیلی ساده و بی‌ریا که روزگار چروک‌هایش را در صورتش نقاشی کرده بود، روحش آنقدر با نجواهای عاشقانه اذان عجین شده بود که راحت می‌توانستیم از چهره‌اش شور و ذوق را مشاهده کنیم.

 

 

مغازه‌ای ساده در عین سادگی زحمت‌های حاج حسین را در طول 60 سال گذشته نشان می‌داد اما حاج حسین غرق دنیای دیگری بود، دنیای در خلوت با معبودش ...

حاج حسین مستشرق از سال 38 یعنی 60 سال است که فعالیت‌های کسب و کار خود را آغاز کرده، او در کنار تعمیرات دوچرخه که شغلش است، هر روز زمان اذان ظهر و مغرب جلوی دکانش اذان می‌گوید.

 

 

حاج حسین اعتقاد دارد تمام زندگی‌اش را حسینی‌وار زندگی کرده و تمام زندگی‌اش را صرف حضور در مسجد و فعالیت‌های فرهنگی کرده است.

وی مداح است و خودش را نوکر اهل بیت می‌داند و در طول سال‌ها نیز معتقد است با توسل به اهل بیت از تمام مشکلات رهایی یافته است.

حاج حسین می‌گوید: از سال 38 کارم را با شاگردی آغاز کردم که از سال 54 یعنی بعد از 16 سال مغازه‌ای دست و پا کردم و همواره در تمام این سال‌ها با توکل به خداوند و اهل بیت توانستیم روزی حلال برای خانواده‌ام ببرم.

این کاسب باسابقه افزود: در مسجد ابوالفضل (خیابان مدرس ساری) مداح و یکی از عاشقان مولا و اهل بیت هستم و نوحه می‌خوانم.

 

 

حاج حسین بیان کرد: بیشتر از 20 سال است که زمان ظهر و اذان مغرب در مغازه‌ام اذان می‌گویم و این کار را از ته قلبم انجام می‌دهم.

وی به برخوردهای متفاوت مردم در زمان اذان گفتن اشاره کرد و گفت: برخی از من تشکر می‌کنند و برخی نیز لب به اعتراض می‌گشایند و می‌گویند مگر مسجد نداریم که اذان می‌گویم اما برای منی که از این کار لذت می‌برم پاسخش تنها سکوت است.

مستشرق در پاسخ به این سؤال که کسب و کار چطور است، زیر لب گفت: شکر راضی هستیم و خداوند نیز همواره به کسب و کار برکت می‌دهد.

در کنار تابلوها و لوازمی که در مغازه آویزان بود، عکس یک خانم و یک شهید نظرم را جلب کرد از او خواستم که بگوید چه نسبتی با وی دارند، گفت عکس خانم مادرم است که خیلی برایم عزیز است و همواره دل‌تنگش هستم البته تمام ما انسان‌ها هر چه از عمرمان بگذرد دل‌تنگ مادرمان هستیم.

 

 

عکس شهید نیز شاگرد مغازه‌ام است مصطفی فرهادی که شهید شد.

وی یاد دوران جنگ افتاد و از خاطرات جبهه‌اش تعریف کرد که راننده آمبولانس بود.

 

 

حاج حسین باوجود کهولت سن تمام زندگی‌اش را مدیون نوکری اهل بیت می‌داند و نمازش قضا نشده و به هرچه که رسیده و به‌دست آورده و فرزندانش را انسان‌های موفق بار آورده، مدیون اهل بیت است.

وی در پایان سخنان خود از همه جوانان خواست مراقب باشند نمازشان قضا نشود و از رفتن و حضور در مسجد غافل نشوند./فارس

 

انتهای پیام/


ارسال دیدگاه