فقر گفتمان در دولت یازدهم
يادداشت

فقر گفتمان در دولت یازدهم

<p style='text-align: justify;'>&nbsp;<span style='font-family: Tahoma; text-align: justify;'>حداقل در سه دولت پیشین گفتمان&zwnj;سازی امری بدیهی بوده و به راحتی این قضیه که دولت&zwnj;ها ماحصل تعریف و تثبیت گفتمان خود در جامعه هستند، ملموس است.</span></p> <div style='text-align: justify;'><span style='font-family: Tahoma;'><br /> </span></div>

به گزارش مازند اصناف و به نقل از بلاغ-دولت‌ها بر این رسم همیشگی که با تعریف گفتمان خود، رسوخ جایگاه را در دل جامعه به وجود می‌آورند و از در تقابل با گفتمان دولت قبل به تثبیت آن می‌پردازند، کار خود را آغاز می‌کنند. آنچه که عامل پیروزی دولت‌ها در انتخابات‌ها محسوب می‌گشته، برآیندی از این عامل بوده است. حداقل در سه دولت پیشین گفتمان‌سازی امری بدیهی بوده و به راحتی این قضیه که دولت‌ها ماحصل تعریف و تثبیت گفتمان خود در جامعه هستند، ملموس است.


دولت یازدهم اما از این منظر در فقری بزرگ به سر می‌برد و شاید به نحوی در صدد جبران مافات است. توسل به شخصیت‌های سیاسی برای فتح باب ریاست جمهوری، شاید در ظاهر یک سیاست بازی را به نمایش گذارد ولی در واقع یک اقدام ناشیانه است. دولتی که حتی گمان رسوخ به این اریکه را نداشت، ناگاه برگ انتخابات در روزهای پایانی بر می‌گردد و دولت یازدهم را از دل صندوق‌های رأی با اختلافی اندک با سایر رقبا بیرون می‌کشد.

عدم تفکر لازم برای تعریف تیم‌های فکری - گفتمانی در دولت و شعارهای نسنجیده و بعضاً غیر عملی در انتخابات ناشی از چنین تصوری از نیامدن به عرصه اجرایی بود که تا چند روز قبل از انتخابات نیز رئیس‌جمهور کنونی این تصور را با خود یدک می‌کشید.

طبیعی بود که دولت فرصتی برای چینش نخواهد داشت لذا استفاده صرف از تفکراتی که بعضاً اختلافات ماهوی زیادی نیز با هم دارند به این امر منجر شد که اصلاً گفتمانی را نتوان از دل این تفکرات به عنوان گفتمان غالب احصا کرد و زدودن برچسب اشخاص سیاسی بر دولت نیز بدین طریق محقق نگشت.

دولت این نقطه ضعف را به شدت احساس کرده است و این موضوع بدیهی را با تعریف واژگانی بی‌بنیاد که حول محور واژه «اعتدال» می‌گردند، قصد قوت‌سازی دارد. واژگانی از قبیل «افراطی»  و «تندرو» امروز به انحای مختلف از زبان نزدیکان دولت و شخص رئیس‌جمهور بدون هیچ چارچوبی بیان می‌شود تا بدین‌وسیله اعتدال را به عنوان یک گفتمان تعریف کنند. حال آنکه دولت در همین قضیه نیز تناقضات زیادی را مرتکب شده است. این تناقضات عمدتاً با روح اعتدال همخوانی ندارد و شاید در برخی مواقع حکایت دیگری را برای جامعه روایت می‌کند. اینکه گاهی صحبت‌هایی از روی عصبانیت نسبت به منتقدین دولت زده می‌شود پرده دیگری را به نمایش می‌گذارد و اینگونه برداشت می‌شود که «اعتدال» تنها یک کالای تبلیغاتی برای استفاده سوء است.
یک نکته بسیار مهم دیگر اینکه هنوز تعریفی صحیح و جامع از این واژه در جامعه وجود ندارد و دولت نیز با تعاریف بسیار کلیشه ای، معنا دهی به آن را از سر خود واکنده است. مبنای اینکه امروز عده‌ای اصولگرا را تندرو یا افراطی می‌خوانند هنوز برای همگان مشخص نیست.

اعتدال واژه‌ای است که بار ارزشی زیادی دارد و حد وسط هر چیزی را شامل می‌شود. اینکه امروز بدون تشریح و تعریف روشنی از اعتدال، بخواهیم از این واژگان استعمال کنیم اخلاق مدارانه پیش نرفته‌ایم. این واژه امروز به کرات در رسانه‌های وابسته به دولت و اصلاح‌طلبان تکرار می‌شود تا شاید فرجی در پر شدن خلاء گفتمانی دولت شود.

نکته‌ای که بسیار حائز اهمیت است، وجود وزنه‌ای به نام ولی فقیه است که تراز رفتاری- عملکردی اشخاص و آحاد جامعه باید بر اساس منویات و فرامین ایشان باشد. اعتدال در یک نظام اسلامی تنها در این حیطه خلاصه می‌شود و معیار امروز دولت نیز باید همین باشد.
حال که مبنا مشخص شد قطع به یقین در کنار تندروها، کندروهایی نیز به‌وجود می‌آیند که امروز شاید عده‌ی آنها اطراف دولت بسیار باشد. کندروهایی که حتی اصول اولیه انقلاب را نیز زیر پا نهاده و به تاویل‌های نسبی گرایانه از اندیشه‌های امام(ره) می‌پردازند. قطع به یقین خطر بزرگی از جهت کندروها متوجه انقلاب اسلامی است چراکه غرب زدگی و تمایل به زیر بیرق غرب رفتن در بسیاری از این کندروها موج می‌زند به طوری که حاضر به از دست رفتن هویت و استقلال کشور هستند حال آنکه خود را امروز جزو جرگه اعتدال نیز تعریف می‌کنند ولی مردم بر این امر به خوبی واقفند و عملکردهای پیشین آنها در زمان صدارت کاملاً مشهود بوده است.

به هر حال دولت باید این ضعف بنیادین خود را قبول کند و با اقدامات نسنجیده سعی در پر کردن این خلاء نکند و استفاده از نیروهای زبده و انقلابی و نسل سومی‌های انقلاب را در دستور کار خود قرار دهد که یقیناٌ هویت این دولت در وجود چنین نیروهایی تعریف می‌گردد نه عده‌ای معلوم الحال که قصد پدری برای دولت دارند و دولت را محصول شطرنج بازی خود به حساب می‌آورند و شاید به گونه‌ای دولت را خانه خود می‌دانند و با نگاهی صاحب‌خانه‌ای، دولت را اجاره داده‌اند. از سویی باید دولت مرز خود را با اشخاصی که امروز خود را صاحب دولت می‌دانند، کاملاً مشخص کند. هر چند هرگاه این احساس در این اشخاص رخ می‌دهد که دولت می‌خواهد استقلال خود را حفظ کند دست به اقداماتی می‌زنند که باز نقش آنها را در پیروزی این دولت به نمایش می‌گذارد.» مستند 17:30 که از سایت یکی از همین اشخاص منتشر شد، گویای این احساس خطری است که از جانب آنها نسبت به برنامه‌های آتی دولت روا می‌شود و با چنگ و دندان در حفظ دولت برای خود می‌کوشند و تا زمانی که چنین تفکری بر سر دولت حاکم باشد، گفتمان‌سازی و تفکرات مستقل هرگز نصیب دولت نخواهد شد.

ارسال دیدگاه