به گزارش مازند اصناف؛ هر روز با انتشار اخبار گرانی، امنیت اقتصادی مردم در معرض تهدید قرار میگیرد و اداره حداقلی زندگی از سوی قاطبه مردم دچار چالشهای جدی شده است.
اقتصاد ایران، هر لحظه در معرض آسیب
روزی را نمیتوان یافت که در آن خبر افزایش قیمت یک یا چند کالا اعلام نشود، هرچند این اعلام از سوی دولت انجام نمیشود و بعضاً رسانهها آنهم بدلیل رسالت خود در قبال آلام جامعه این افزایش قیمتها را انعکاس میدهند.
طی چند سال اخیر بویژه در دولت آقای روحانی، محرمانگی نتایج تدریجی مذاکرات برجام به قیمتها بخصوص کالاها و خدمات دولتی هم تسری یافت و در کمال بیصدایی افزایش تعرفهها اعمال میشد بدون آنکه اعلام شود و حتی بعضاً دولت تکذیب هم میکرد و در مقابل شگفتی مردم، دولت رسانهها و جریان رقیب سیاسی خود را متهم به غرضورزی میکرد و جریانهای رسانهای و مردمی هم از ترس آنکه تحت آماج اتهامهای سیاسی دولتیان قرار نگیرند، از پیگیری مطالبات مردم خودداری و یا با ضعف و غیرشفاف موضوعات اجتماعی و اقتصاد خانوارها را انعکاس میدهند.
کاهش قدرت اقتصاد ملی معادل 70درصد
با مروری بر آمارهای اعلامی مرکز آمار ایران و حتی بانک مرکزی، قدرت خرید مردم طی چند سال اخیر به یک سوم و حتی قدری پائینتر کاهش یافته و به اعتراف همه صاحبنظران، هیچگونه تناسب قابل قبولی بین تورم، قدرت خرید و درآمد حداقلی جامعه وجود ندارد، هرچند نباید این واقعیت را ناگفته گذارد که بخش اندکی از اشخاص توانستند از شرائط ویژه کشور و ضعف کارآمدی دولت حداکثر استفاده را کرده و صدها هزار میلیارد تومان به جیب بزنند و بجز معدود ناچیزی از آنان، بقیه توانستند به آن مال و مکنتی دست یابند که در عرصههایی همچون اقتصاد و سیاست تاثیرگزار و سرنوشتساز شوند.
در مقابل برج و باروی ثروتهای نامشروع و نجومی این خواص، جامعه ایرانی شاهد تضعیف شدید مبانی اقتصاد خود، که اقتصاد ما مازندرانیها نیز میباشد، هست.
نتیجه اعتماد به دشمن بدبختی است
محسن افراسیابی فروشنده لوازم خانگی، دولت آقای روحانی را فاقد طرح و برنامه اقتصادی برای اداره کشور میداند و میگوید: از همان آغاز بکار دولت و امید بستن به بیگانگان بویژه امریکا و هدردادن چهار سال اول عمر خود، روشن شد که دولت برای کشور برنامه اقتصادی ندارد.
وی در ادامه میافزاید: به همین دلیل علیرغم گذشت قریب شش سال از عمر این دولت، هنوز وضعیت اقتصادی کشور از بیثباتی رنج میبرد. لغزندگی نرخها قدرت خرید خانوادهها را بشدت تهدید و تقلیل داده و سطح زندگی جامعه را تنزل داده است.
این فروشنده فضای کسب و کار را در بدترین شرائط طی پس از جنگ تاکنون دانست و گفت: شرائط بازار بسیار ناگوار و بیرونق است. بازار بیتحرک و فلجشده میباشد. با بیارزش شدن پول ملی، که ناشی از سیاستهای نادرست اقتصادی دولت است، همه ایرانیان متضرر شدهاند.
حسنا داودینژاد، که خود را جامعهشناس معرفی کرده، تاثیر اوضاع ناگوار اقتصادی بر رفتارهای اجتماعی را نامناسب با اهداف و آرمانهای انقلاب ذکر کرد و اظهار داشت: هر جامعهای با توجه به پیشینه تاریخی و فرهنگی از ویژگیهای خاص خود برخوردار است. جامعه ایرانی با توجه به سوابق تاریخی و دینی، با انقلاب اسلامی خود چهره تعیینکننده و تحولآفرین به جهانیان ارائه داده که با ادامه حرکت انقلابی خود میتواند موجب نحولات شگرفی در جهان شود؛ اما شرائط اقتصادی تحمیلشده سالهای اخیر در حال تاثیرگزاری منفی بر آن جایگاه جهانی است چرا که دنیا مردم ایران را با ارزشهای والای اخلاقی و اجتماعی میشناسد که فداکاری و نوعدوستی از زمره آن برجستگیهای ملت ایران است.
سناریوی اصلی، اصلیسازی حاشیههاست
وی مشکلات اقتصادی را که به غلط جایگزین دغدغههای روزمره مردم ایران شده را بزرگترین آرزوی دشمنان انقلاب اسلامی دانست و گفت: دشمنان این انقلاب و این ملت سالها تلاش کردند تا بتوانند موضوعهای فرعی را جایگزین مسئله اصلی ملت ایران یعنی آرمانهای جهانی انقلاب اسلامی کنند که موفق نمیشدند، اما طی سالهای اخیر دولتهای ناکارآمد توانستند این آرزوی دشمنان را برآورده کنند و اقتصاد و اداره روزانه معیشت شده موضوع اصلی خانوادهها.
این جامعهشناس با تاکید بر اهمیت اقتصاد بهعنوان مقدمه لازم برای ایجاد تحول در حوزههای مختلف یادآور شد: اقتصاد پویا و دروننگر باید بتواند امنیت و اطمینان به جامعه بدهد تا مردم با خیال راحت به رسالتهای انقلابی خود در عرصه داخلی و خارجی بپردازند، اما آنانی که توانستند پیگیری ارزشهای انقلاب اسلامی از سوی مردم را از اولویت خارج کرده و جامعه را درگیر ابتداییترین نیازهای روزمره خود کنند، بزرگترین خدمت را به دشمنان این ملت و انقلاب کردهاند.
کارگران و کارمندان زیاندیدهترینهای کشور
رمضان رضوانی، که خود را کارگر معرفی کرده، شرائط زندگی را بسیار سخت میداند و میگوید: درآمد بنده بستگی به کار روزانهام دارد. هر روزی که کار بکنم، درآمد دارم و اگر موفق به کار نشوم، آن روز را محتاج کمک دیگرانم. در اکثر روزها برای کار تا نزدیک اذان ظهر منتظر میمانم تا کسی برای کارگر ساختمانی یا کشاورزی و باغداری مراجعه کند، که با خجالت به خانه بازمیگردم.
وی دستمزد و درآمد ماهیانه خود را ناکافی برای اداره زندگی خانواده پنج نفره خود ذکر میکند و میافزاید: خدا بر سر شاهد است که با سیلی صورت خود را سرخ نگه میداریم. درآمد ماهیانهام به هیچ وجه جوابگوی زندگی با حداقل انتظار بخور و نمیرمان نیست. روزی نیست که از زن و بچههایم خجالت نکشم. نمیتوانم شکم زن و فرزندانم را سیر کنم. چند سالی است موفق نشدم برای خود و زن و بچههایم حتی یک جوراب بخرم. بارها از خداوند مرگ عزتمند را آرزو کردم تا این همه پیش زن و فرزندانم شرمنده نشوم.
حال اقتصاد ایران اصلاً خوش نیست
خسرو شکیبی راننده تاکسی هم شرائط اقتصادی خود و هم صنفیهایش را وخیم دانست و عنوان کرد: با افزایش بیرویه و روز بروز ماشین، قیمت قطعات و تعمیرات هم بشدت افزایش یافت و با کرایهای که هر چند سال یکبار تغییر میکند، ادامه کار برایمان سخت شده و دخل با خرج تطبیق نمیدهد.
وی با بیان اینکه وضع زندگی جامعه خیلی خراب است، گفت: واقعاً اکثر مسافران که در طول روز سوار تاکسی میشوند نسبت به اوضاع زندگی و بیثباتی اقتصادی و گرانیهای کمرشکن شکایت دارند و به زمین و زمان بد میگویند. آخه دولت کی میخواهد برای مردم کاری کند؟. واقعاً به این نتیجه رسیدیم که انگار دولت سعی دارد داد مردم را در آورد. گرانی را به حد انفجار رسانده و مردم هم با توجه به عشق و وابستگیای که به نظام اسلامی و کشور خود دارند، نجیبانه تمام سختیها را تحمل میکنند تا نکند در اثر اعتراض به دولت، دشمنان سوءاستفاده کنند و این موضوع برای دولت توهم ایجاد کرده و از نجابت مردم فرصتطلبی میکند و قیمتها را چند برابر افزایش داده است.
ارسال دیدگاه