به گزارش مازند اصناف مدت زیادی نیست که از آسیب شدیدی که به کشاورزان استان مازندران وارد شده است میگذرد.
کشاورزانی که اگرچه وضع معیشتی آنها قبل از بروز این سرما خیلی چشمگیر نبود و مشکلاتشان تمامی نداشت، اما این سرما، دردی تازه بر تمامی مشکلاتشان شد.
مردان پرتلاشی که در سرمای آذرماه سال گذشته، محصول دسترنجشان تنها همان چشمهای منتظرشان شد،کشاورزانی که نوای آغاز زمستان برای آنها تنها ترس از فرا رسیدن عید و بهار را با خود داشت.
مردانی که با از دست دادن درختان باغ و محصولاتش تنها میوههایشان را بدرقه رودخانهها کردند، مردانی که یخزدگی مرکباتشان خاموشی شمع شب عیدشان بود و خاموشی برق چشمان فرزندانشان.
کشاورزان در سال گذشته خسارتی کم سابقه را تجربه کردند که شد کویری باغهایی که باید در بهار پُر میشد از عطر بهار نارنج اما تنها بوی کهنگی و زردی برگها را با خود به همراه داشت.
سرمای سوزانی که دردی بر پیکر خسته کشاورزان شد و سرما را به جان درختانی انداخت که بیجان شدند اما با تمام این سختیها امیدی که مسؤولان برای جبران خسارت به این کشاورزان وعده دادهبودند، دریچه نورانی برای از نو ساختن، برای تولد دوباره درختان و شکوفا شدن شکوفههای بهاری، دریچهای برای خنده فرزندان چشم انتظار و برق پر از شادی پیرمرد کشاورز شده است.
جبران خسارتی که وعده داده شده بود، جبران شد، اما با میزانی که کشاورزان به شک افتادند که شاید صفرهای جلوی عددها را به اشتباه میبینند، صفرهایی که با قرار گرفتن در کنار چند عدد کوچک تنها هزینه چند کیلو پرتغال و نارنگی است که از دست رفته است.
هزینه پرداختی به حدی باور نکردنی بود که تنها فکری که از آن به ذهن خطور میکند این است که شاید مسؤولان با کشاورزان سر شوخی دارند، مبلغ پرداختی حتی کفاف هزینه کود و سم یک سال را هم نمیدهد، در صورتی که براساس اعلام کشاورزان 50 تا 60 درصد درختان در اثر یخزدگی کاملاً نابود شدند.
محصولاتی که از دست رفت، همان نان شب این کشاورزان و خانوادههایشان بود که هرگز به سفرههایشان نرسید،کشاورزانی که اگرچه عید امسال، سرما مهمان سفرههای هفتسینشان بود، اما وعدههای مسؤولان نیز برایشان در حد همان وعده باقی ماند.
کشاورزانی که نه تنها وضعیت مناسبی پیدا نکردند، بلکه امیدشان جای خود را به ناامیدی داد و یخزدگی را همچنان مهمان باغهایشان نگهداشت.
باغهایی که دیگر از سرسبزی آن تنها چند برگ زرد و خشکیدهای به جای ماندهاست و نوای ویرانی در بین درختانش شنیده میشود، خسارتی که سرمایش تبی لرزان بر پیکر این کشاورزان خسارتدیده شدهاست، که حتی مسؤولان هم برای بهبودش گام درست برنداشتند.
خسارتی که از جبرانش تنها در تبلیغات مسؤولان سخن گفتهمیشود، که گرچه جبران شد اما به مانند یک بازی کودکانه این خسارتها پرداخت شد، پرداختی که مبلغ 176 هزار تومان برای جبران خسارت به یک هکتار زمین را همان حمایتهای وعده دادهشده نامید.
کاش کمی هم وعدههای مسؤولان پررنگتر بود و تحققش تنها نمکی بدتر بر زخم کهنه این کشاورزان، پاشیدن نبود کاش برای جبران خسارت از ترازوی عدالت استفاده میشد تا این سنگینی خسارت کمی، تنها کمی سبکتر شود،ترازوی عدالتی که مسؤولان گاهی آن را به فراموشی میسپارند.
کاش رئیس جمهور هم در مناظره دوم زمانی که روبهروی مردم ادعا کرد وضعکشاورزان بهتر شده است در سفرهای استانی خود به صورت محسوس و نامحسوس پای درد و دل باغداران مازندرانی مینشست، کاش استاندار مازندران هم در سفر اخیر رئیس جمهور به استان به جای سرپوش گذاشتن بر مشکلات و نارضایتی مدیران کمی صادقانه برخورد میکرد تا رئیس جمهور در مناظره دوم ادعای را مطرح نکند که نشان دهنده عدم آگاهی دولت درباره مشکلات مردم باشد.
فارس
ارسال دیدگاه