به گزارش خبرنگار مازند اصناف؛ استان مازندران دارای 22 اتاقاصناف، 665 اتحادیهصنفی و فعالیت حدود 140 هزار واحد صنفی دارای پروانه کسب و بالغ بر 11 هزار واحد صنفی فاقد پروانه کسب است.
باید در ابتدای این گزارش این نکته را یادآور شویم در حالیکه طبق یک آمار رسمی در نزدیک به یک دهه پیش، حد قانونی و استاندارد تراکم صنفی به جمعیت، در اروپا بهازای هر 250 نفر یک واحد صنفی و در آسیای میانه بهازای هر 150 نفر یک واحد صنفی اعلام شده بود، در حال حاضر این میزان در کشور بهازای هر 35 نفر یک واحد صنفی و در استان مازندران بهازای هر 10 الی 15 نفر یک واحد صنفی است که این آمار بیانگر حد انفجار تراکم صنفی در استان است.
اگر از مشکلات تداخلصنفی بین صنوف گوناگون و حذف قانون سقف صنفی و به تبع آن افزایش روزافزون واحدهای صنفی بگذریم؛ فعالیت افسارگسیخته دستفروشان در استان خود، تهدید بزرگی برای امرار معاش کسبه صنوف محسوب میشود و حال در این گیرودار و در میان شرایط رکود اقتصادی، چندسالیاست که شاهد حمایت سازمان صنعت، معدن و تجارت از گسترش فروشگاههای بزرگ و زنجیرهای در استان هستیم که این امر، بدون اتخاذ تمهیدات و پیشبینیهای لازم در کنار محدودیتهای موجود در مازندران، موجب فاجعهای صنفی طی سالیان آتی خواهد شد که کمترین پیامد آن تعطیلی خردهفروشان و بیکاری تعداد قابل توجهی از کسبه و بازاریان استان خواهد شد.
آینده سوپرمارکتها در پردهای از ابهام
طبیعتا با پیشرفت اقتصادی و گسترش فروشگاههای بزرگ، مراکز خرید محلی تا حدی به حاشیه رانده میشود. شاید در 100 سال دیگر هیچ سوپر مارکت کوچکی دیده نشود. شاید هم با وجود پیشرفت اقتصادی ایران در سالهای آینده سوپرمارکتهای محلی با تراکم کمتر به بقای خود در بدنه اقتصاد کشور ادامه دهند. به هر روی، مساله حائز اهمیت کنترل تغییراتی است که در حال رخ دادن است. اگر سرعت گسترش فروشگاههای زنجیرهای آنقدر زیاد باشد که در بازه کوتاهی از زمان، بسیاری از دارندگان فروشگاههای کوچک از کار بیکار شوند و خانوادههای بسیاری برای تامین مخارج خود با مشکل مواجه شوند، این مشکل بزرگی خواهد بود که در استان، روی خواهد داد.
اما آنچه روشن است آن است که در حال حاضر این فروشگاهها به سرعت در حال گسترش هستند و واحدهای صنفی کوچک مانند سوپر مارکتها از این امر آسیب فراوانی میبینند؛ زیرا با احداث یک فروشگاه زنجیرهای، تعداد زیادی از این واحدها مجبور به تعطیلی میشوند و با به تعطیلی کشیده شدن این واحدهای صنفی، بیکاری بیش از پیش رشد کرده، به صورتی که هر سوپر مارکتی که بسته شود؛ حدودا 3 نفر از افراد جامعه بیکار میشوند.
مصیبتی بهنام گسترش فروشگاههای زنجیرهای در مازندران
در نگاه اول این فروشگاههای بزرگ و پرزرق و برق نمادی از رشد و توسعه شهر محسوب میشوند و چشم هر بینندهای را خیره میکند و تخفیفهای قابل ملاحظهی آن نیز خود مزید بر علت است تا از این فروشگاهها استقبال شود و این استقبال، یعنی تشویق برای تکثیر این نوع فروشگاهها.
با افزایش فروشگاههای زنجیرهای و اعمال تخفیف، رجوع به سوپرمارکتهای کوچک یا همان بقالیهای سابق کاهش پیدا میکند. افزایش فروشگاههای زنجیرهای به صورتی که محلات تسخیر شوند؛ در نهایت بقالیها را به ورطه ورشکستگی می رساند. شاید سوال شود مشکل آن کجاست؟ اینکه فروشگاه های بزرگ، هایپرها و… با تنوع زیاد محصول و تخفیفهای دائمی و فصلی زیاد شوند؛ چه اشکالی دارد؟
فروشگاههای زنجیرهای با سرمایهی اولیه نسبتا قابل توجه، شکل میگیرد. این فروشگاهها اگر وابسته به کارخانجات تولیدی نباشند، امکان خرید کالاها را به صورت گسترده دارد که این مسئله، قیمت را برای آنها کاهش داده و امکان ارائه تخفیفات را برای شعبههای گوناگون این فروشگاهها فراهم میکند.
از سوی دیگر فروشگاههای زنجیرهای دیگر نیز وجود دارند که وابسته به هلدینگهای بزرگ اقتصادی هستند و به نوعی مراکز توزیع محصولات تولیدی این هلدینگها هستند.
کاهش قیمت محصولات ارائه داده شده در این فروشگاهها باعث میشود تا مردم خرید از این فروشگاهها را هم از لحاظ مالی و هم از لحاظ زمانی بهصرفه بدانند. نهایت این روند، تعطیلی بقالیها و سوپرمارکتهای محلات میباشد. با تعطیلی این کاسبیهای خرد، بازار بهطور کامل بهدست هایپرها و فروشگاههای زنجیرهای میافتد. رقابت بین فروشگاههای زنجیرهای تا یک حد ادامه مییابد و در نهایت این فروشگاهها به تقسیم بازار بین خود سوق پیدا میکند و منجر به ایجاد بازارهای انحصاری بزرگ در این زمینه و تعیین قیمت و کنترل عرضه محصول خواهد شد.
فروپاشی خردهفروشیها در آیندهای نه چندان دور
از سوی دیگر اگر یک جوان با هزینهای مختصر توان ایجاد یک سوپرمارکت را داشت، این امکان هم از دست میرود و آن جوان باید به کارگر یا کارمند یک فروشگاه زنجیرهای تبدیل شود که امنیت شغلی نیز نخواهد داشت؛ در صورتیکه قبل از آن، این امکان را داشت که خود صاحب یک واحدصنفی شود.
فروپاشی کاسبیهای کوچک، سرنوشت صدها و هزاران نفر را در اختیار مدیران کارتلهای بزرگ اقتصادی قرار میدهد. کارتلهایی که با ایجاد قدرت انحصاری و سودهای کلان مالی، امکان نقش آفرینی سیاسی را هم خواهند داشت.
کارتل شرکتهایی هستند که در یک رشتهٔ خاص فعالیت میکنند و با حفظ استقلال مالی و حقوقی خود با یکدیگر متحد میشوند و در مورد تقسیم بازار میان خود و حجم تولید و قیمت کالا با یکدیگر به توافق میرسند.
برخی صحبت از فضای رقابت میکنند اما به واقع سوپرمارکتها و بقالیها با سرمایههای فردی چگونه با فروشگاههای زنجیرهای که توسط شرکتهای بزرگ اقتصادی و سرمایهداران کلان ایجاد میشود، رقابت کنند؟
البته برخی دیگر معتقدند ایجاد فروشگاه های زنجیره ای یکی از عوامل تشدید رکود اقتصادی صنوف در شهرستانها است و در صورت جمع آوری فروشگاه های زنجیره ای، وضعیت کسب و کار در شهرستانها نیز به رونق نزدیک می شود.
نگرانی اصناف مازندران از توسعه فروشگاههای بزرگ
راهاندازی فروشگاههای زنجیرهای به صورت چشمگیری درحال توسعه است و به جرأت میتوان گفت در بیشتر خیابانهای اصلی شهر قد علم کردهاند.
خرید از این فروشگاهها علاوه بر دریافت تخفیف، حس خوشایندی به خریدار میدهد؛ بهطوریکه هر فرد میتواند مدتها در این فروشگاه قدم بزند و کالای مورد نیاز خود را از بین چندین برند انتخاب کند، اما عدهای نیز از رشد این فروشگاهها احساس خطر کرده و برای آینده شغلی خود نگرانند.
خردهفروشان و واحدهای کوچک صنفی از اینکه تمامی شهر مملو از تبلیغات تخفیف این فروشگاهها شده حس خوبی ندارند و وجود آن را باعث کسادی کار خود میدانند.
اگر چه وجود فروشگاههای زنجیرهای یکی از ارکان توسعهیافتگی است و نقش تاثیرگذاری در برقراری ثبات قیمتها در بازار دارد؛ اما به اعتقاد برخی بازاریان فعالیت این فروشگاهها بسیاری از خردهفروشان محلی را تحتالاشعاع قرار داده و به نوعی رونق کار فروشگاههای زنجیرهای کسادی فعالیت خردهفروشان محلی را بهدنبال داشته است.
ضرورت آسیبشناسی گسترش فروشگاههای بزرگ در مازندران
هرچند رونق این فروشگاهها با توجه به کاهش فاصله میان تولید و مصرف و در نهایت کاهش قیمت مصرفکننده مطلوب ارزیابی میشود؛ اما باید ظرفیت استانها نیز دیده شود تا در خصوص تعداد و تراکم آن مدیریت جامعی صورت گیرد.
اهمیت فروشگاههای زنجیره ای از آن جهت است که این فروشگاهها در رقابت با یکدیگر، با پایین آوردن هزینههای زنجیرهای، قیمت نهایی کالا را پایین آورده و با این کار خدمت بزرگی هم به تولیدکننده و هم به مصرفکننده می کنند.
اگرچه ایجاد این فروشگاهها را به نوعی میتوان در مسیر شهری شدن اجتناب ناپذیر دانست و به نوعی بر جذابیت بصری شهر نیز میافزاید، اما ترس اصناف و کسبه آن است که افزایش روز افزون فروشگاههای زنجیرهای، منجر به تعطیلی شغلهای خرد شود که البته بیراه نیست.
با ذکر این مطلب که فروشگاههای زنجیرهای و بزرگ صرفا مکانی برای فروش کالاست و برای رفتن به این مکانها حتما باید وضعیت اقتصادی عمومی نیز مناسب باشد، این سوال مطرح می شود آیا جامعه واقعا کشش گسترش این نوع فروشگاهها را دارد یا خیر؟
با وجود سرمایهگذاریهای انجام شده در بحث گسترش فروشگاههای زنجیرهای، گاهی شنیدهها و دیدهها حاکی از آن است که برخی از این فروشگاه ها (کسبه خرد) به دلیل افزایش سطح رقابت و ایجاد فروشگاههای زنجیره ای به مرز تعطیلی کشیده شده اند.
هیچکس مخالف اصلاح نظام توزیع نیست و حتی نیاز است که این کار اقدام شود، ولی مساله ای که باید مورد توجه قرار گیرد، ضرورت آسیب شناسی در گسترش روز افزون این فروشگاههاست، چرا که یکی از اهداف اصلی بهبود فضای کسبوکار گسترش این فروشگاهها عنوان شده است.
در پایان باید اذعان کنیم توسعه فروشگاههای زنجیرهای و هایپرمارکتها در مازندران، با توجه به تراکم بالای واحدهای صنفی، نزدیکی شهرها، تقسیم جمعیت، فعالیت روزبازارها، بازارهای هفتگی و دستفروشان، حذف برخی قوانین کنترل بازار و... نیازمند نگاهی کارشناسی شده و آیندهنگر است که امیدواریم مسئولان امر، بدان توجه کنند.
*********************
گزارش از مجتبی قربانی
*********************
ارسال دیدگاه