به شیطان بگو به تو چه!

به شیطان بگو به تو چه!

<p style="text-align: justify;"><span style="font-size: larger;">آورده اند که زاهدی در روزگار گذشته در صومعه ای صد سال عبادت کرد، پس هوا و هوس بر وی غلبه کرد. معصیتی بر وی رفت و پس از آن پشیمان شد...&nbsp;&nbsp;&nbsp; <br /> <br /> </span></p>

به گزارش مازند اصناف در یادداشت های گذشته به ادعیه مختلفی که تاثیر به سزایی در رزق و روزی دارند اشاره نمودیم. برخی از خوانندگان محترم درخواست نمودند تا به آداب و شرایط عدم استجابت دعا نیز اشاره داشته باشیم. سعی می کنیم در روزهای آینده در چند بخش نکاتی در این خصوص بیان نماییم.
خداوند متعال در قرآن کریم وعده بسیار امیدبخشی را به بندگان خود داده و فرموده است: «اُدْعُونی اَسْتَجِبْ لَکُمْ» و «أجیبُ دَعْوةَ الدّاعِ اِذا دَعانِ» یعنی بنده وظیفه اش دعا و طلب کردن است و خدا نیز دعای بندگان خویش را اجابت خواهد نمود.
اما چرا با وجود چنین وعده نیکویی باز برخی دعاها به اجابت نمی رسند؟ یکی از اسرار عدم استجابت به بد عهدی ما باز می گردد:
عهدها کرده ایم با شه خویش
هیچ از آن عهدها وفا نکنیم!
در قرآن کریم نیز به این مساله اشاره شده است:
«اُوفُوا بِعَهْدی اُوفِ بِعَهْدِکُم» یعنی یکی از شروط اجابت دعا وفای به عهد است.
                                                                                                         ***
سه نکته:
* دو هدیه الهی به امت رسول اکرم (ص)
در یکی از کتب آسمانی آمده است: من به امت محمد صلی الله علیه و آله دو چیز داده ام که اگر به تمام فرشتگان و پیامبران می دادم، بخشش را به آنان تمام نموده بودم؛ یکی اینکه گفته ام: «مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم» و دیگر اینکه: «به پیمانی که با من بسته اید وفا کنید تا به پیمان خود با شما وفا کنم.»


** چرا خدا را می خوانیم ولی اجابت نمی شود؟
نزدیک به همین معنا است فرمایش پیامبر صلی الله علیه و آله: «خدا را در نظر دار تا تو را در نظر دارد. خدا را در نظر دار، او را پیشاپیش خود می یابی.»
به ابراهیم بن ادهم گفتند: چرا هر چه خدا را می خوانیم، ما را اجابت نمی کند؟ گفت: زیرا خدا را شناخته اید، ولی فرمانش نمی برید و با قرآن آشنایید، ولی به دستورات آن گردن نمی نهید.
در توحید صدوق از امام کاظم علیه السلام روایت است که فرمود: گروهی به امام صادق علیه السلام گفتند: چرا هر چه دعا می کنیم مستجاب نمی شود؟ فرمود: چون کسی را می خوانید که بدو شناخت ندارید.

*** به شیطان بگو به تو چه!
آورده اند که زاهدی در روزگار گذشته در صومعه ای صد سال عبادت کرد، پس هوا و هوس بر وی غلبه کرد. معصیتی بر وی رفت و پس از آن پشیمان شد. خواست که به سر وردِ خود به محراب عبادت باز شود؛ چون قدم در محراب نهاد، شیطان بیامد و او را گفت: ای مرد! شرم نداری که چنان کار کردی و اکنون به حضرت جلال حق می آیی؟ خواست که او را از حق نومید گرداند تا نومیدی زیادت گناهان وی باشد، در آن حال ندایی شنیدی که:
«عبدی انت لی و انا لک قل للفضولی مالک؛ بنده من! تو مال منی و من برای تو. به فضولی (همان شیطان) بگو: به تو چه!؟»

 

تراز


ارسال دیدگاه