به گزارش مازند اصناف و به نقل از دانا، سریال آمریکایی “HomeLand” یا همان "سرزمین مادری" از 2 اکتبر 2011 از شبکه Showtime آمریکا پخش میشود که شبکه Fox 21 اسپانسر اصلی این سریال است.
این سریال براساس داستان سریالی عبری با نام "Prisoners of War" ساخته شدهاست و تاکنون در 3 فصل 12 قسمتی برروی آنتن رفته و فصل چهارم با محوریت مذاکرات هستهای ایران در حال ساخت است.
داستان سریال
داستان اصلی سریال “HomeLand” درباره یکی از نیروهای ویژه ارتش آمریکاست (Nicholas Brody با بازیDamian Lewis)که ظاهراً هشت سال پیش در عراق ربوده شده و از سرنوشت وی هیچ اطلاعی در دست نیست.
ناگهان طی عملیات ارتش آمریکا در خاک عراق، بصورت اتفاقی همان نیرویی که هشت سال پیش مرگش اعلام شده بود پیدا میشود؛ مردی مسلمان با محاسن بلند که چندین سال از فرهنگ آمریکا دور بوده است و در این فیلم تلاش می شود که وی دور از تمدن نشان داده شود.
پس از مدتی مشخص میشود او در این هشت سال اسیر نیروهای القاعده بوده و به صورت تصادفی توسط نیروهای ویژه ارتش پیدا میشود.
مردم آمریکا با خوشحالی از این سرباز وطن استقبال میکنند؛ بطوری که رئیس جمهور هم این بازگشت را به وی خوشآمد میگوید.
اما پس از مدتی یکی از مأموران سیا ( Carrie Mathisonبا بازی Claire Danes) به او شک میکند و در مسیر داستان مشخص میشود که وی در این هشت سال اسارت، با شست وشوی مغزی به یک نیروی القاعده تبدیل شده و قصد دارد عملیاتهای تروریستی درخاک آمریکا انجام دهد.
نیکلاس برودی به خاطر تجربه تهاجم آمریکایی ها در عراق و مرگ فرزند رهبر خود که ابونظیر نام دارد را به چشم دیده است، می خواهد از بانیان این حمله انتقام بگیرد و ابونظیر وی را برای یک حمله انتحاری در آمریکا آماده کرده است.
داستانهای فرعی متعددی در راستای ماجرای اصلی این سریال وجود دارد. ضمنا اسامی کشورهایی که رابطه خوبی با آمریکا ندارند به ویژه ایران دراین سریال زیاد استفاده شدهاست و از این کشور ها با عنوان هایی نظیر حامی تروریسم و به دور از تمدن نام برده می شود.
شخصیتهای اصلی
کری مدیسون
کری مدیسون بعنوان مامور سیا به دنبال حفاظت از آمریکا در برابر حملات تروریستی است و با شم پلیسی خود خیلی زود به نقشهی "نیکولاس برودی" برای انجام عملیات تروریستی در آمریکا پی برده و با برقراری ارتباط و طرح دوستی با برودی، وی را به همکاری با سیا تشویق کرده و از او در قتل "ابونظیر" که مغز متفکر القاعده است، کمک میگیرد.
طی این حوادث کری عاشق برودی شده و به دلیل مشکوک شدن سیا به برودی بعنوان مظنون اصلی حادثه بمبگزاری در مقر سازمان اطلاعات آمریکا با وی از کشور فرار میکند.
حال با مشخص شدن رابطه کری با برودی و اختلالات روانی و شخصیتی دیگر کری برای سیا یک نقطه ضعف بحساب میآید. در ادامه داستان وی به دنبال اثبات بیگناهی برودی و حفظ شغل و زندگی شخصی خویش است.
نیکلاس برودی
نیکلاس برودی، گروهبان نیروی دریایی، به عنوان یک قهرمان ملی پس از 8سال اسارت در عراق نه بعنوان یک قهرمان واقعی بلکه یک تروریست و شاگرد ابونظیر رهبر القاعده به کشور خود بازمیگردد. کری با برقراری ارتباط با نیکلاس از وی در قتل ابونظیر کمک میگیرد؛ اما پس از بمبگذاری القاعده در ساختمان مرکزی سیا و کشته شدن 219 نفر، نیکلاس برودی به مظنون اول این پرونده تبدیل میشود. نیکولاس با رها کردن همسر و 2 فرزندش با کری، معشوقه جدید خود، از آمریکا فرار میکند. نیکلاس برای اثبات بیگناهی خود به کری وابسته می شود.
سائول برنسون
ساموئل برنسون به عنوان مربی قدیمی کری مدیسون و مامور باسابقه سیا موافق جدایی کری از سازمان سیا نیست و تلاش دارد به وی در زندگی شخصی و کاریاش کمک کند.
بازیگران این فیلم
طی جریان این فیلم، بازیگران ایرانی نیز در این فیلم بازی می کنند که هر کدام به نوعی در تلاشند تا ایران به عنوان یک کشور حامی تروریسم نشان دهند.
یکی از شباهت های بسیار این فیلم با فیلم ضد ایرانی آرگو بازی این بازیگران ایرانی در این فیلم است.
نازنین بنیادی( بازیگر ایرانی در فیلم ضد ایرانی هوملند)
نوید نگهبان بازیگر فیلم هولند در نقش رئیس القاعده، ابونظیر
پرویز صیاد
هوشنگ توزی بازیگر ایرانی در فیلم های هوملند و آرگو
امید ابطحی بازیگر ایرانی در فیلم های ضد ایرانی هوملند و آرگو
هوملند نسخه آمریکایی "زندانیان جنگ" است
نیویورک تایمز درباره این سریال آمریکایی و ضد ایرانی می نویسد: هوملند، نسخه آمریکایی شده سریال عبری "زندانیان جنگ" است؛ حتی دیالوگها نیز تغییر نکرده است.
این نشریه می افزاید: تهیهکنندگان هوملند باافزایش چند برابری بودجه، استفاده از بازیگران حرفهای وشناخته شده و کم کردن بعد سیاسی و شاخ و برگ دادن به بعد عاطفی موفق به جذب مخاطب بیشتر شدهاند.
نشریه نیویورک در رابطه بادلیل اغاز تولید این سریال مینویسد: وقتی گیدئونراف درسال2009 بعد از 9 سال زندگی درآمریکا به اسرائیل باز میگردد میگوید: "وقتی انسان بعد از مدتها دوری به سرزمین مادری خود باز میگردد دوست دارد هیچ چیز تغییر نکرده باشد"
هوملندسریالی باDNA اسرائیلی
شیمون پرز در دیدار با نوید نگهبان بازیگر ایرانی این سریال ضمن ابراز خرسندی از تولید هوملند بر اساس سریال زندانیان جنگ میگوید: "اسرائیل همیشه در خط مقدم تولید فیلم وسریال قرار دارد."
فارن پالیسی نیز درباره هدف این سریال می گوید: توضیح پیام سریال زندانیان جنگ برای یک غیر اسرائیلی کار مشکلی است.
این سایت می نویسد: داستان زندانیان جنگ ماجرای 2 سرباز اسرائیلی است که بعد از 17سال اسارت درلبنان به اسرائیل برمی گردند
مجله آمریکایی "نیوریپابلیک"در مورد این سریال مینویسد: بعد از ماجرای 11 سپتامبر سازمان سیا با تشکیل تیمی متخصص و با استفاده از تلویزیون و سینما به دنبال تغییر چهره از یک سازمان شیطانی و آدم کش به سازمانی میهن پرست در اذهان عمومی آمریکا تبدیل شود.
هوملند و آرگو به عنوان نمونه بارز این اقدام و به طور افراطی سعی در ارائه داستانهای با درونمایه میهن پرستی و ایثار هستند.
گاردین نیز نوشت: دیدگاه مضحک هوملند سعی دارد واقعیتهای خارومیانه از اسلام را به صورت تحریف شده نشان دهد.
همچنین تصویر منفی اسلام و اعراب در فیلمهای آمریکا نکته جدید و نو ظهوری نیست و به سال 1920 و فیلم 3BS بر میگردد و استفاده از تاثیر تصویرسازی رسانه بر ذهن مخاطب کاملا استفاده میکنند.
ایندیپندنت نیز می نویسد: فیلم هوملند به رابطه ایران و آمریکا لطمه میزند و این فیلم هرگونه تلاش برای بهبود روابط را بیاثر میکند.
تحلیلگر گاردین در بررسی دلایل موفیت ارگو و هوملند در مقالهای با نام " بازهم اسلام هراسی برنده شد" مینویسد: سیاستهای آمریکا در خاورمینه فقط مورد توجه هالیوود است. وقتی من آرگو را در لندن دیدم تنها شخصی بودم که در پایان این فیلم دست نزدم. من یک سوال داشتم:چرادر این فیلم ایرانیها اینقدر خشن و عصبانی هستند؟"
وی می افزاید: آرگو و هوملند سعی دارند به مردم دنیا القا کنند که همانطور که تمام آمریکایی ها در تعطیلات آخر هفته به تفریح و گردش میروند تمام مسلمانان نیز در عملیات تروریستی شرکت میکنند و چنین جایزههایی فقط خوش خدمتی به سیاستهای آمریکا در خاورمیانه است.
در این تحلیل آمده است: وقتی از نویسنده این فیلم سوال میشود که چرا سرباز آمریکایی مسلمان شده است میگوید: ما به دنبال به چالش کشیدن ارتباط دین و تروریست در اذهان عمومی بودیم.
ارسال دیدگاه