به گزارش مازند اصناف؛ به نقل از بلاغ؛ هر استانی از کشورمان تحت تاثیر عوامل مختلف، از مشکلاتی رنج میبرد که در درجه اول، مسئولان و مدیران آن استان برای حل و رفع این مشکلات دارای مسئولیت هستند، حال قدرت مدیریت و امکانات و اعتبارات و اختیارات آنها برای به حداقل رساندن این مشکلات و معضلات چقدر است، جای تأمل دارد، اما آنچه که مورد قبول است، مسئولیت رسانهها در انعکاس این ضعفها و توانمندیها در راستای کمک به مردم و مسئولان است.
رسانهها در این میان، چهکارهاند؟
رسانهها بهعنوان چشمان تیزبین و زبان گویای مردم، خود را نسبت به خوب دیدن مشکلات مردم و خوب گفتن آنها و ارائه راهکارهای رفع و یا تعدیل این مشکلات، مسئول میدانند و انتظارشان نیز از مسئولان، خوب خواندن، خوب گوش دادن به این مشکلات و خوب تلاش کردن برای رفع تنگناهاست، و این حقی است که قوانین کشورمان برای رسانهها قائل شدهاند و حمایتهای لازم را برای آزادی عمل
آنها درنظر گرفتهاند و این چیزی نیست که در سایر کشورها وجود نداشته باشد و قوانین آنها، از رسانهها حتی اگر شد، در کلام و نوشتاری، حمایت قاطع نکنند.
در فرهنگ اسلامیمان، هر که نواقص و عیوب دیگری را با قصد رفع آنها و با ادبیات درست و رعایت نکاتی که تأثیر کلامش در انتقال مطالب را بیشتر کند، وجهه همت خویش قرار دهد، پاداش آمر به معروف و ناهی از منکر را از خداوند دریافت خواهد کرد و در مقابل نیز، آن که مورد انتقاد قرار میگیرد، باید از انتقادکننده تقدیر و تشکر کند همچنانکه از کسی که به او هدیه میدهد، تشکر میکند.
در ذیل چنین فرهنگی است که رسانهها باید نکات انتقادی را بازبتابانند و مسئولان مخاطب این انتقادها هم، باید هم به لحاظ جایگاه مسئولیتی خود، که پاسخگویی را ایجاب میکند، و هم بهعنوان یک مسلمان، باید در قبال انتقاد از او، درصدد اصلاح خود و پاسخگویی به منتقدان برآیند.
بدین جهت، در همه جوامع رسانههایی که فراتر از کار جاری خود در اطلاعرسانی، دوستانه و دلسوزانه به انعکاس دردها و ناملایمات میپردازند، از جایگاه برتر و محبوبتر برخوردارند و باید قدرشان بیشتر دانسته شود.
مازندران و مشکلات عام و خاصش
استان پراستعداد و ثروتمند، اما فقرزده و محروم نگه داشته شده مازندران علاوه بر مشکلات مشترکش با سایر استانها، دارای مشکلات خاص خود که ناشی از انباشت سالهای سال مطالبات بهحق مردم این استان بوده، است. به اذعان حتی مسئولان کنونی مازندران، به هر عرصه مستعد و پرظرفیت این استان که نظر بیافکنید، مشکلات جدی برای شکوفایی و نقدسازی آن ظرفیتها مییابید.
سطح بیکاری این استان، که از همه امکانات زیرساختی در بخش اشتغال برخوردار است، نسبت
به متوسط کشور، بالاتر است و این در شرائطی است که از قول امام علی علیهالسلام نقل شده، ملتی که دارای آب و خاک است اگر نیازمند شود، مستحق ملامت است.
استاندار مازندران نیز چندی قبل از وجود 14 هزار مهندس بیکار در عرصه تنها کشاورزی خبر داده بود و اوضاع نیروی انسانی تحصیلکرده در عرصههای دیگر در مازندران، بهتر از این نیست.
مواردی ازسیاهه مشکلات
راههای ارتباطی مازندران، چه به جهت کمی و چه کیفی از مشکلات فراوانی رنج میبرند. شهرهای استان سالهاست اتمام کمربندیهای خود را که امروز جزء خیابانهای اصلی شهر شده، انتظار میکشند و در اغلب ایام سال، بدلیل آمد و شد مسافران، در بخش ترافیک دچار ایست گردش زندگی میشوند.
تبدیل و تغییر کاربری اراضی در مازندران بیداد میکند. شاید روزی را نتواند یافت که تیغ تیز تبدیل، بیمحابا بدنه اراضی مستعد کشاورزی را مجروح نکند و بخشی از این اراضی را از حیز انتفاع خارج نسازد.
تخریب جنگلها و مراتع، پاکتراشیهای رسمی و غیررسمی و استفاده بیرویه از جنگلها توسط افراد غیر مسئول و یا شرکتهای بهرهبردار، بخش دیگری از آسیبهای مازندران است که پیامد طبیعی این تجاوزها، بروز سیلهای مخرب و وارد شدن تلفات انسانی و صدمات گسترده مالی به مردم است.
وجود کالاهای قاچاق و واردات بی حساب و کتاب، مشکل دیگر مردم مازندران است
که تولیدکنندهای خرد و کلان را از پا در آورده و البته آنچه که به جایی نمیرسد، فریاد آسیبدیدگان این زمینههاست.
صنایع مازندران، که همواره بر روی آن حرف و حدیثهای فراوانی وجود داشته و دارد، در چند سال اخیر با چالشهای متعددی مواجه شده که بجرات باید گفت بیش از 65 درصد آنها یا به طور کامل تعطیل شده و یا با ظرفیت چند درصدی کار میکنند که عملاً با تعطیلی کامل فاصلهای ندارند.
کشاورزی مازندران در همه حوزههای متنوع خود با کاستیهای فراوانی دست و پنجه نرم میکند که مکرر مورد بازشماری قرار گرفتهاند، اما باوجود آشکار بودن آسیبها، اراده جدی برای رفع این آسیبها به چشم نمیآید، البته همه این موارد به معنی نادیده گرفتن تلاشهای ستودنی مدیریت استان و دستگاههای مربوطه نیست، که وجود مشکلات، خود گویای ناکافی بودن این تلاشها و لزوم جدیت بیشتر مسئولان در سطوح بالاتر و ملی است.
عدم تحقق سند ملی رشد و توسعه مازندران بر اساس اهداف برنامههای چهارم و پنجم و پائین بودن درصد سهمبری این استان از اعتبارات کشوری، که در این ارتباط باید از نادیده گرفتن معیار ارائه خدمات ملی مازندران به کشور در تعیین درصد برخورداری واقعاً گلایه کرد که تاکنون هیچیک از استانداران مازندران نتوانستند از ظرفیتهای خوب این استان، که شامل نمایندگان مجلس، ائمه متعدد جمعه و جماعات، نمایندگان خبرگان رهبری، شخصیتهای فراملی مازندران در این امر مهم و تعیینکننده بهخوبی استفاده کنند و خود را درگیر روزمرگیها نکنند.
در برشماری مشکلات و چالشهای مازندران نیاز به فرصت دیگری است، که تنها
اشاره به چند مورد آن، خواسته این نوشته بود که ثابت شود این فهرست کاملاً اساسی و راهبردی است و باید برای حل و به سرانجام رساندنشان، عزم عمومی و جزم راسخانهای بهوجود آید.
رسانهها و چالشهای مازندران
تصاویری از مشکلات ریز و درشت مازندرانیهای غیور و صبور را میتوان در رسانههای پرشمار این استان که به صورت روزانه در قالب مکتوب و مجازی نشر مییابند، دید و خواند.
تعداد رسانههای مکتوب و سایتهای مازندران اعم از خبرگزاریها و سایتهای خبری تحلیلی، درخور توجه است. به جرأت باید گفت روزی نیست که در این رسانهها، مشکلات مردم در قالبهای مختلف خبری، گزارشی، تصویری، تحلیلی، یادداشتی و ... انعکاس نیابد و راهکارهای فراوان برای برونرفت از وضع موجود ارائه نشود، هرچند در این ارتباط حرفهای زیادی وجود دارد که باید به رسانههای ساکت در قبال مشکلات مردم مازندران گفت و به آنها توصیه کرد که رسانه، اعتبارش به دلرباییهای یکسویه از مسئولان برای گرفتن رپرتاژها و کسب درآمدها و رانتجوییها نیست، بلکه به میزان تعهد اخلاقی و حرفهای در قبال مردم و منافع و مصالح ملی و عمومی کشور و انقلاب است.
در این زمینه گفتنیهایی است که به زمان دیگری حوالت میشود؛ اما مخلص کلام اینکه، رسانههای مازندران آلبومی است از نارسائیها و کاستیها و مشکلات اساسی این استان مظلوم و مغبون.
تصویر محو مسئولان در پاسخگویی
توقع اولیه در برخورد مسئولان مازندران با مشکلات مردم که روزانه در دل رسانهها بازنشر میشوند، پیگیری و تلاش برای رفع آنهاست، که اگر چنین میشد میبایست تاکنون هیچ مشکل عمدهای از مردم این استان باقی نمیماند؛ اما واقعیتها چیز دیگری میگویند.
در مازندران هیچ مکانیزمی برای پیگیری و به سرانجام رساندن مشکلات مردم مندرج در رسانهها
وجود ندارد.
در گذشته روابط عمومی استانداری متکفل این مهم بود و هر از گاه، نتایج پیگیریهای خود را اعلام میکرد و موفقترین رسانه در زمینه انعکاس مشکلات مردم را معرفی میکرد و به برکت پیگیریهای تابلودار استاندار و معاونان او، هم مسئولان دستگاهها این موضوع را جدی میگرفتند که باید به مشکلات مردم مندرج در رسانهها رسیدگی فوقالعاده کنند، و هم رسانهها انگیزه بیشتری پیدا میکردند تا به این مسائل بیشتر بپردازند، اما چند سالی است که این سنت حسنه به فراموشی سپرده شده و قدرت پاسخگویی مسئولان در قبال رسانهها را به حد صفر رسانده است.
بسیاری از دستگاههای استانی و حتی شهرستانی، بهترین روش برخورد با رسانهها در حوزه مطالبات مردمی را پیشه کردن سکوت و بدون پاسخ گذاردن نیازهای مردم میدانند و از این روش خود تاکنون نیز آسیب و اعتراضی را متوجه خود ندیدهاند.
شاید بدون متولی بودن این موضوع مهم در مازندران باعث شد تا هم سطح نارضایتی مردم از دستگاهها و مدیران استانی و شهرستانی افزایش یابد و هم، رسانهها بهتدریج از مسئولان و مدیران قطع امید کنند.
چاره کار چیست؟
به نظر میرسد استاندار مازندران علاوه بر ابلاغ به همه دستگاهها و مکلف کردن همه مدیران در ایجاد یک بخش قوی در روابط عمومی، در روابط عمومی استانداری مازندران هم یک واحد قوی برای پیگیری مشکلات مردم که در رسانهها، اعم از مکتوب و مجازی و سایتهای خبری تحلیلی نشر مییابد، بهوجود آورد و هر هفته ساعتی را به بررسی گزارشات این واحد اختصاص دهد.
واقعاً حیف است و جفای بزرگی به مردم و نخبگان رسانهای مازندران است که در قبال این زحمات و تهیه مطالب ارزشمند رسانهها از مشکلات و نارساییهای استان، مسئولان مازندران بهویژه شخص استاندار و معاونان او استفاده درست را بهعمل نیاورند.
ارسال دیدگاه