به گزارش مازند اصناف؛ مال و لقمه حرام آثار شگرفی بر نفس انسان می گذارد. مال حرام علاوه بر اینکه موجب سختی و قساوت قلب می شود مقدمه ارتکاب سایر گناهان نیز خواهد بود. لذا فرد زیرک کسی است که بیشترین اهتمام خود را به این مساله اختصاص دهد تا زندگی پاک و سالمی در دنیا داشته و بتواند پله های ترقی معنوی را طی نماید. در آیات سوره انعام به کرّات به موضوع غذای حلال و حرام و اهمیت آنها اشاره شده است.
در آیه ۱۲۱ سوره انعام می خوانیم:
«وَلاَ تَأْكُلُواْ مِمَّا لَمْ يُذْكَرِ اسْمُ اللّهِ عَلَيْهِ وَإِنَّهُ لَفِسْقٌ وَإِنَّ الشَّيَاطِينَ لَيُوحُونَ إِلَى أَوْلِيَآئِهِمْ لِيُجَادِلُوكُمْ وَإِنْ أَطَعْتُمُوهُمْ إِنَّكُمْ لَمُشْرِكُونَ.»
«از ذبحی که نام خدا بر آن ياد نشده است مخوريد که خود نافرمانی است و شياطين به دوستان خود القا می کنند که با شما مجادله کنند، اگر از ايشان پيروی کنيد از مشرکانيد.»
***
سه نکته:
* طعام اهل کتاب حلال است یا حرام!؟
در آيه ۵ سورهى مائده خوانديم كه طعام اهل كتاب براى شما حلال است. اين آيه مى گويد: گوشت هر حيوانى كه نام خداوند بر آن برده نشود حرام است. از آنجا كه اهل كتاب، اين شرط را رعايت نمى كنند، پس گوشت حيوان آنها براى ما حرام است و مراد از طعام در آن آيه، حبوبات و امثال آن است، نه گوشت.
** حیوان مرده حاوی بیماری های فراوان
وسوسه شياطين اين گونه است كه مى گويد: حيوان مرده را خدا كشته و كشته خدا بهتر از كشته انسان است! پس چرا حيوانِ مرده، حرام ولى حيوانِ ذبح شده حلال است؟! غافل از آنكه اجراى فرمان الهى مهم است و حيوان مرده، به خاطر بيرون نيامدن خونهاى كثيف از بدنش، معمولاً بيمارىهايى را همراه دارد. علاوه بر آنكه مردن، خود دليل بيمارى و ناسالم بودن حيوان است.
*** فرزند عارف حاصل صداقت باغبان مومن
درباره عبدالله بن مبارک که از علما و بزرگان عصر خود بوده چنین گفته اند که پدرش باغبان بود. روزی صاحب باغ آمد و به مبارک گفت: فوری مقداری انار شیرین بیاور تا بخوریم. مبارک چند عدد انار آورد و صاحب باغ چشید و گفت: ترش است برو انار شیرین بیاور، چند مرتبه مبارک انار اورد و صاحب باغ بعد از چشیدن میگفت: ترش است برو انار شیرین بیاور. بالاخره صاحب باغ ناراحت شد و رو به مبارک کرد و گفت؛ تو هنوز بعد از مدتی که در این باغ هستی درخت انار ترش را از شیرین تمیز نمی دهی؟
مبارک در جواب گفت: درست است که مدتی است، من در این باغ هستم، اما هنوز از انار این باغ نخوردهام که بدانم کدام درخت انارش ترش و کدام شیرین است، چون شما فقط نگهبانی و آبیاری باغ را به عهده من واگذار کردهاید و از شما اجازه نگرفتم که از میوههای باغ استفاده کنم.
صاحب باغ تعجب کرد، به همین سبب او را امتحان نمود و فهمید که مبارک راست میگوید از آن پس به او علاقمند شد و دخترش را به ازدواج او درآورد. خداوند هم بر اثر پاکی و صداقت او از این ازدواج فرزندی به او عطا میکند به نام عبدالله که هنوز نامش بر سر زبانهاست و این طفل از عارفان معروف میشود و به جایی میرسد که در احوالات او میگویند؛ شخصی به او گفت: «خواب دیدم یک سال از عمر تو بیشتر نمانده است» عبدالله در جوابش گفت: «روزگار دراز پیش ما نهادی، یک سال دیگر ما را اندوه هجران باید کشید و تلخی فراق باید چشید.» (مفاسد مال و لقمه حرام ص۳۴)
تراز
ارسال دیدگاه