در همان دوران، سیستم هایی به وجود آمده بودند که امکان ارتباط بین کامپیوترهای یک سازمان را فراهم می کردند، به طوری که کامپیوترهای موجود در بخش ها یا طبقات مختلف با یکدیگر تبادل اطلاعات می کردند و امکان ارسال نامه بین بخش های مختلف سازمان، فراهم می شد. این همان چیزی است که امروزه به آن، سیستم ارسال نامه با پست الکترونیک یا ای میل می گویند. اما برای برقراری اتصال بین این شبکه های کوچک و پراکنده که هر کدام به روش ها و بر مبنای استانداردهای خودشان کار می کردند، استانداردهای جدید و مشخصی توسط کارشناسان وضع شد که همان پروتکل ها هستند.
سرانجام درسال ۱۹۶۱ تعداد ۴ کامپیوتر در ۲ ایالت مختلف با موفقیت ارتباط برقرار کردند و با اضافه شدن واژه نت Net به طرح اولیه، نام آرپانت ArpaNet برای آن در نظر گرفته شد. در دهه ۷۰ میلادی با تعریف پروتکل های جدیدتر از جمله TCP که تا به امروز رواج دارد و نیز با مشارکت کامپیوترهای میزبان Host بیشتر به آرپانت و حتی گسترده شدن آن به برخی نواحی فراتر از مرزهای ایالات متحده، آرپانت شهرت بیشتری یافت و ایده اینترنت، همراه با جزییات بیشتری راجع به شبکه های کامپیوتری مطرح شد، تا این که طی سال های پایانی دهه ۷۰، شبکه های مختلف تصمیم گرفتند به صورت شبکه ای با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و آرپانت را به عنوان هسته اصلی انتخاب کردند. بعدها در سال ۱۹۹۳ نام اینترنت Internet روی این شبکه بزرگ گذاشته شد. وب یا همان wwwکه مخفف WorldWideWeb یا تار جهان گستر می باشد، توسط آزمایشگاه اروپایی فیزیک ذرات Cern به خاطر نیاز آن ها به دسترسی مرتب تر و آسان تر به اطلاعات موجود روی اینترنت ابداع گشت. در این روش، اطلاعات به صورت مستندات صفحه ای Page روی شبکه اینترنت قرار می گرفتند و به وسیله یک مرورگر وب WebBrowser قابل مشاهده می شدند. این روش کم کم همه گیر و محبوب شد و هم اکنون در سطح جهان، طرفداران فراوانی دارد.
گسترش اينترنت زمينه اي را به وجود آورده که طيف وسيعي از اطلاعات بدون هيچگونه محدوديتي و فراتر از مرزهاي جغرافيايي در سراسر جهان منتشر شود و به نحو چشمگيري به يک رسانه ارتباطي و اطلاعاتي تبديل گردد. ضمن اينکه مخاطبان و کاربران اينترنت هم به همان اندازه افزايش مداومي داشته اند. خصوصيت و ويژگي اينترنت و سهولت انتشار مطالب و اطلاعات وعلاوه بر آن راحتي دستيابي به انواع مختلف اطلاعات در وب اعم از متن، صوت و تصوير و داده هاي گرافيکي متنوع، به اندازه اي شدت يافته است که در برخي موارد اطلاعات حاوي مطالب مخرب و زيانباري نيز در وب منتشر مي شود که زمينه سوء استفاده هاي مختلف را فراهم آورده است.
هرزه نگاري هاي جنسي به خصوص در زمينه سوء استفاده از کودکان، ترويج خشونت و فساد، خريد و فروش مواد مخدر و زيانبار، اشاعه اطلاعات خصوصي افراد و سازمانها، استفاده از اطلاعات وب در جهت اهداف تروريستي وموارد مشابه، ضرورت کنترل محتواي وب را ناگزيرساخته است.
اما فیلترینگ چیست؟
فیلتـرینگ اینترنتی یا فیلتـرینگ، عبارت است از محدود کردن دسترسی کاربران اینترنت به وبگاهها و خدمات اینترنتی که از دیدگاه متولیان فرهنگی و سیاسی هر کشور برای مصرف عموم مناسب نیست، اعمال فیلتـر به وسیله ارائهدهندگان خدمات اینترنتی انجام میشود ولی تعیین سطح، مصادیق و سیاستهای فیلتـرینگ با حکومتهاست.
عمده دلايل فيلتر كردن اينترنت در كشورهاي مختلف را ميتوان در چهار تقسيم بندي كلي گنجاند: "مسائل سياسي"، "مسائل اجتماعي"، " مسائل امنيتي" و "مسائل اخلاقي".
آنچه باعث تفاوت مبنايي هر كشور براي فيلترينگ ميشود، ارزش هاي بنيادين مورد توجه هر مقوله در آن كشورها است. در مجموع ميتوان گفت تعداد كشورهايي كه در منطقه و جهان به نحوي با مساله فيلترينگ و سانسور در اينترنت مواجه هستند نسبتا قابل توجه است.
فیلترینگ ایران:
فیلترینگ در ایران بر اساس قوانین مصوب در مجلس شورای اسلامی اعمال میگردد و طیف گستردهای از وبگاههای اینترنتی، از پورنوگرافی گرفته تا سیاسی و اجتماعی را در بر میگیرد. گرچه مسدود کردن دسترسی به وبگاههای اینترنتی در ایران جنبهٔ قانونی دارد، اما روند آن، به ویژه برای وبگاههای سیاسی و اجتماعی، به درستی مشخص نیست لذا می توان این مورد را یکی از ضعف های فیلترینگ در ایران دانست که مخاطبان خود را طبقه بندی نکرده است.
چه سایت هایی بر اساس قانون باید در ایران فیلتر شوند
در مرداد ۸۵، دولت آییننامه«ساماندهی فعالیت سایتهای اینترنتی» را ابلاغ کرد. بر اساس این آییننامه، همه وبگاههای اینترنتی باید در وزارت ارشاد به ثبت برسند.
مواردی که استفاده از آنها در وبگاهها ممنوع است:
۱) نشر مطالب الحادی و مخالف موازین اسلامی.
۲) اهانت به دین اسلام و مقدسات آن.
۳) ضدیت با قانون اساسی و هر گونه مطلبی که استقلال و تمامیت ارضی کشور را خدشه دار کند.
۴) اهانت به رهبری و مراجع مسلم تقلید.
۵) تحریف یا تحقیر مقدسات دینی، احکام مسلم اسلام، ارزشهای انقلاب اسلامی و مبانی تفکر سیاسی امام خمینی (ره).
۶) اخلال در وحدت و وفاق ملی .
۷) القاء بدبینی و ناامیدی در مردم نسبت به مشروعیت و کارآمدی نظام اسلامی.
۸) اشاعه و تبلیغ گروهها و احزاب غیرقانونی.
۹) انتشار اسناد و اطلاعات طبق بندی شده دولتی و امور مربوط به مسائل امنیتی ، نظامی و انتظامی.
۱۰) اشاعه فحشاء و منکرات و انتشار عکسها و تصاویر و مطالب خلاف اخلاق و عفت عمومی.
۱۱) ترویج مصرف سیگار و مواد مخدر.
۱۲) ایراد افترا به مقامات و هر یک از افراد کشور و توهین به اشخاص حقیقی و حقوقی
۱۳) افشاء روابط خصوصی افراد و تجاوز به حریم اطلاعات شخصی آنان.
۱۴) انتشار اطلاعات حاوی کلیدهای رمز بانکهای اطلاعاتی، نرم افزارهای خاص، صندوقهای پست الکترونیکی و یا روش شکستن آنها.
۱۵) فعالیت های تجاری و مالی غیر قانونی و غیر مجاز از طریق شبکه اطلاع رسانی و اینترنت از قبیل جعل، اختلاس، قمار و ….
۱۶) خرید، فروش و تبلیغات در شبکه اطلاع رسانی و اینترنت از کلیه کالاهایی که منع قانونی دارند.
۱۷) هر گونه نفوذ غیر مجاز به مراکز دارنده اطلاعات خصوصی و محرمانه و تلاش در جهت شکستن قفل رمز سیستم ها.
۱۸) هر گونه حمله به مراکز اطلاع رسانی و اینترنتی دیگران برای از کار انداختن و یا کاهش کارآیی آنها.
۱۹) هر گونه تلاش برای انجام شنود و بررسی بسته های اطلاعاتی در حال گذر در شبکه که به دیگران تعلق دارد.
۲۰) ایجاد هر گونه شبکه و برنامه رادیویی و تلویزیونی بدون هدایت و نظارت سازمان صدا و سیما
شاید برای مخاطبان این سوال پیش آمده باشد که آیا در غرب فیلترینگ وجو دارد یا خیر؟ پاسخ این سوال مثبت است.
کشورهایی مانند سوئد، فرانسه و آلمان در قاره اروپا و كشورهايي مانند هند، عربستان، كره جنوبي، مالزي و در مجموع آسيا به عنوان بزرگترين قاره دنيا و نيز كانادا داراي گستردهترين ميزان تنوع فيلترينگ ميباشند.
فیلترینگ در آمریکا به چه صورت است:
استفاده از اینترنت در ایالات متحده در سال ۱۹۹۶ با پیشنهاد بیل کلینتون رئیس جمهور وقت این کشور آغاز شد. در قانون یاد شده که به نام «قانون صلاحیت ارتباطات (CDA) مشهور است، هرگونه اطلاع رسانی مستهجن و غیراخلاقی برای نوجوانان کمتر از ۱۸ سال منع شده است. به رغم جنجالهایی که پس از مطرح شدن این قانون به پا شد، چندی بعد، در سال ۱۹۹۸، قانون دیگری با نام(COPPA) به تصویب رسید که مطابق آن متصدیان صفحات اینترنتی از قرار دادن اطلاعات مربوط به کودکان زیر ۱۳ سال به روی اینترنت یا استفاده از این قبیل اطلاعات بدون داشتن مجوز از پدر و مادر آنها منع و موظف شدند در صفحات خود نحوه جمعآوری اطلاعات مربوط به کودکان را به طور مشخص اعلام کنند.
همزمان با این قانون، قانون دیگری به نام (COPA) طرح شد که سایتهایی را که در آنها مطالب آشکار جنسی و یا عکسهای مستهجن قرار داشت محدود میکرد. یکی از انگیزههای اصلی طرح این قانون حفاظت نوجوانان از عوارض سوء اینترنت بود. به طور دقیق تر، بخشی از این قانون استفاده مجازی از انتقال هرگونه اطلاعات را که ممکن است برای کودکان مضر باشد، منع میکند. پس از گذشت ۲ سال، در سال ۲۰۰۰ قانون دیگری به نام(CIPA) مطرح شد که مطابق آن همه مدارس و کتابخانههای عمومی [که برای اتصال به اینترنت و یا کامپیوترهای متصل به اینترنت از کمکهای دولت استفاده کردهاند.] موظف شدهاند به بستن و یا فیلتر کردن سایتهایی اقدام کنند که در آنها تصاویر وقیح و عکسهای شهوت انگیز مربوط به کودکان و یا هر تصویر جنسی دیگری که برای نوجوانان مضر باشد، قرار دارد. در عین حال مدارس موظفند سیاستهای پیشنهادی سلامت استفاده از اینترنت را بپذیرند و حداقل یک گزارش از سیاستهای پیشنهاد شده ارائه دهند. همچنین موظفند بر روی همه کامپیوترهای متصل به اینترنت ابزارهای فیلتر کننده (مانند برنامههای فیلترکننده و یا دیوارههای آتشین محدود کننده) قرار دهند.
پس از حوادث يازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ نيز، پاى دولتها و حكومتهاى فراوانى به حيطه فيلترينگ باز شد و در اين ميان نقش كشورهاى اروپايى و به ويژه ايالات متحده پر رنگتر از سايرين بود. ايالات متحده به عنوان پيشروترين كشور دنيا هم در زمينه به كارگيرى و توسعه تجهيزات اينترنت و هم در زمينه توليد محتواى اينترنتى، پس از حملات ۱۱ سپتامبر، با چالشی جدى در مواجهه با اينترنت رو به رو شد و دولت اين كشور، قوانين محكمى را در اين مورد وضع كرد تا جايى كه حاميان حريم شخصى و آزادىهاى مدنى به اعتراضات گستردهاى عليه دولت بوش دست زدند. آمريكا در تاريخ ۲۴ اكتبر ۲۰۰۱، قانونى تحت عنوان "لایحۀ میهنپرستی" (Patriot Act) را تصويب كرد كه به موجب آن، كنترل و نظارت بر تبادل دادههاى online كاربران، رنگ قانونى به خود مىگرفت؛ اين قانون كه در قالب مبارزه با تروريسم به تصويب رسيده بود، موجى از مخالفت و اعتراض را هم در ميان جمهورى خواهان و هم در بين دموكراتها برانگيخت. پيادهسازى لایحۀ میهنپرستی كه به شدت از سوى دادستانى امريكا دنبال مىشد، در نوامبر ۲۰۰۳ رئیس جمهور با اعطاى اختيارات بيشتر به پليس امريكا (اف بی آی) از اين نيرو خواست تا كليه اطلاعات مربوط به كاربران اينترنتى را، حتى براى تحقيقات غيررسمى، جمعآورى كند. از سوى ديگر، برخى ايالتهاى امريكا مثل پنسيلوانيا قوانين مخصوص به خود را براى فيلتر كردن محتواى اينترنتى دارند.
همچنین در پی شکایات فراوان مهمانداران و مسافران خطوط هواپیمایی آمریکا از برخی کاربران در استفاده از تارنماهای غیراخلاقی با محتویات مستهجن، صاحبان شرکت های هواپیمایی به فکر فیلتر کردن این تارنماها افتاده اند."امریکن ایرلاینز" بعنوان نخستین شرکت در میان شرکت های فعال در خطوط هوایی آمریکا اقدام به مسدود کردن چنین تارنماهایی و برخورد با استفاده کنندگان از آنها کرده است. به این ترتیب کاربران اینترنتی از این پس امکان ورود به تارنما های غیراخلاقی را در هواپیما نخواهند داشت. این اقدام در حالی صورت می گیرد که برخی مسافران در مدت پرواز خود با ورود به اینترنت از تارنما های غیراخلاقی استفاده می کردند که این موضوع مورد اعتراض دیگر مسافران و مهمانداران هواپیما قرار گرفته و این رفتار را موجب صدمه دیدن سلامت اجتماع می دانستند. جهان نوشت، هواپیماهای امریکن ایرلاینز درحالی پیشگام فیلترینگ تارنماهای غیراخلاقی شدند که تا کنون شکایتی ازپروازهای این شرکت دراین مورده نشده است. بر این اساس نخستین فیلترینگ در هواپیمای بوئینگ مدل ۲۰۰-۷۶۷ به اجرا در آمده است.
فیلترینگ در کانادا:
کانادا که خود را یک از مدافعان حقوق بشر می داند و بارها از آزادی دسترسی اطلاعات سخن گفته بود نیز دست به فیلترینگ می زند از جمله مواردی که می توان به آن اشاره کرد عبارت است از : ۱- مطالب نفرت انگیز ۲- فیلم های مستهجن ۳- هرزه نگاری کودکان ۴- هتک حرمت امور جنسی ۵- تروریسم ۶- نقض حقوق بشر
فیلترینگ در اتحادیه اروپا:
این اتحادیه نیز از قاعده فیلترینگ مستثنی نبوده و اقدام به مسدود کردن برخی سایت هایی که محتواهایی نظیر : جعل مرتبط با رایانه، هرزه نگاری کودکان، کلاهبرداری مرتبط با رایانه و نشر مطالب نژادپرستانه و بیگانه ستیز؛ می کند.
فیلترینگ در فرانسه:
فرانسه نتايج موتورهاى جستوجوى اينترنتى از جمله گوگل Google را دستكارى كرده و به زعم خود، آن را بومى مى كند. علاوه بر اين، با وجودى كه تصميمات اصلى و عمده پيرامون آزادى بيان در اينترنت و حفظ حريم خصوصى افراد در اين عرصه، توسط اتحاديه اروپا اتخاذ مىشود، اما كشور فرانسه يكى از معدود اعضاى اين اتحاديه است كه در پذيرش آنها مقاومت زيادى كرده و سعى دارد قوانين خود را اجرا كند.
در بحث نظارتى نيز، كشور فرانسه با تصويب قانون LSQ در سال ۲۰۰۱، كليه ISP هاى اين كشور را موظف كرد تا فعاليتهاى اينترنتى و پيامهاى پستالكترونيك مشتريان خود را حداقل به مدت يك سال، ذخيره و نگهدارى كنند. همچنين اين قانون به قضات و پليس اين كشور اجازه مىداد تا در پيامهاى شخصى كاربران به منظور كشف يا اثبات جرم، به تفحص بپردازند. این کشور نزدیک به ۲۲ میلیون کاربر اینترنت دارد که یک سوم جمعیتش را تشکیل میدهند. به این ترتیب مردم فرانسه یکی از آنلاینترین کشورهای دنیا به نسبت جمعیتش است. قوانین اینترنتی در این کشور بیشتر شامل قوانین تجارت الکترونیک و رعایت حریم شخصی و جرایم رایانهای آن بیشتر مربوط به مسایل امنیت ملی و آسیبهای اقتصادی است. ضمن اینکه فیلترینگ به طور جدی در مدارس این کشور و با بستن IP ها اعمال میشود.
قانون Hadopi که در سال ۲۰۰۹ در فرانسه به تصویب رسید، این اجازه را به ارایهدهندگان خدمات اینترنتی میدهد که کاربرانی که به صورت غیرقانونی، محتوای دارای حق کپیرایت را از اینترنت دانلود میکنند، از دسترسی به اتصال اینترنتی محروم سازند. همچنین لایحهی LOPPSI ۲ که در سال ۲۰۰۹ توسط دولت فرانسه به پارلمان این کشور تقدیم شد، به ISPهای فرانسوی این اجازه را میدهد که یک فهرست مشخص از تارنماهای غیراخلاقی را تحت نظارت وزارت کشور فرانسه، مسدود و فیلتر کنند.
فیلترینگ در انگلیس:
در اكثر كشورهاي اروپايي از جمله "انگليس" فيلترينگ بيشتر بر روي مسائلي مانند پورنوگرافی کودکان، نژادپرستي و مسائل تروريستي اعمال مي شود. یک سازمان غیردولتی و غیرانتفاعی در انگلستان به نام "بنیاد نظارت بر اینترنت" (Internet Watch Foundation)، فهرستی از تارنماهای غیراخلاقی را تهیه کرده و بر اساس آن، دسترسی ۹۸ درصد از کاربران اینترنت در انگلستان به این تارنماها مسدود شده است. وزیر کشور انگلیس ورنون کوکر، ضربالعجلی را تا پایان سال ۲۰۰۷ برای همهی سرویسدهندگان خدمات اینترنتی در این کشور تعیین کرده بود تا یک سیستم مسدودسازی محتوا بر اساس سبک cleanfeed طراحی و اجرا کنند.
در سال ۲۰۰۶ هم وزیر کشور انگلیس قول داده بود که همهی ISP های این کشور، تارنماهای غیراخلاقی کودکان را مسدود خواهند کرد. در اواسط سال ۲۰۰۶ میلادی، دولت انگلیس گزارش داد که دسترسی ۹۰ درصد کاربران اینترنت پرسرعت در این کشور به تارنماهای غیراخلاقی مسدود شده است. علیرغم اینکه قرار بود این رقم در پایان سال ۲۰۰۷ به ۱۰۰ درصد برسد، اما گزارشهای دولتی در پایان سال ۲۰۰۸ میلادی، رقم ۹۵ درصد را اعلام کردند و در پی آن، دولت تصمیم گرفت تا مسدود کردن دسترسی پنج درصد باقیمانده، هرچه سریعتر اقدامات لازم را انجام دهد.
در فاصلهی بین سال ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۶، شرکت BT Group فناوری جدیدی به نام Cleanfeed را معرفی کرد که ۸۰ درصد سرویسدهندگان خدمات اینترنتی در انگلیس از آن استفاده میکنند. کاربری این فناوری به گونهیی است که دسترسی به تارنماهای غیرمجازی که توسط "بنیاد نظارت بر اینترنت" فهرست شدهاند را برای کاربران خانگی قطع میکند.
فیلترینگ در آلمان:
فیلترینگ اینترنت در آلمان، بر اساس قانون فدرال صورت میگیرد و در مواردی خاص، دادگاههای این کشور رای به مسدود شدن برخی تارنماها میدهند. با این حال، آلمان کشوری است که مسدودسازی محتوای سیاسی در آن به وفور دیده میشود. نمونهای از محتوای سیاسی مسدود شده توسط آلمان برای کاربران اینترنت، عبارات و کلیدواژههایی است که به "نفی هلوکاست" مربوط میشوند. کاربران اینترنت در کشور آلمان اغلب نمیتوانند به محتوای مقالات و نوشتههایی که به نفی هلوکاست میپردازند دسترسی داشته باشند. در اوایل سال ۲۰۱۰ میلادی نیز یک قانون فدرال برای مسدودسازی دسترسی به محتوای غیراخلاقی در آلمان به تصویب رسید.
طبق آن چه گفته شد، سیاستهای کلی فیلترینگ حاکم بر اتحادیهی اروپا بیشتر بر محورهای سیاست بینالملل، سیاست داخلی، تروریسم، نژادپرستی و حوزهی اخلاق میباشد که البته به دلیل سیاستهای داخلی هر کشور، تفاوتهایی با یکدیگر دارند.
ارسال دیدگاه