به گزارش مازند اصناف و به نقل از خبرگزاری فارس- احسان هوشیارگر: 4 آذرماه امسال سرانجام پس از حدود 7 ماه بلاتکلیفی در موسسه رسانههای تصویری که پس از استعفای محمدرضا عباسیان با حضور سرپرست اداره میشد؛ حسین مسافرآستانه با حکم حجتالله ایوبی رئیس سازمان سینمایی، به عنوان مدیرعامل موسسه رسانههای تصویری انتخاب شد. موسسهای که همواره در سالهای اخیر محل تنش بین مدیریت دولتی و بخش خصوصی در ارتباط با شبکه نمایش خانگی بوده است. حضور همزمان مسافرآستانه و محمد حیدری که سالها عملکرد خوبی در مدیریت تئاتر داشتند ابتدا این تصور را ایجاد کرد که مثلث آستانه،حیدری و پارسایی قرار است اینبار در سینما شکل بگیرد و اوضاع هنر هفتم را به سامان کنند. هرچند این مثلث با وجود مطرح بودن نام پارسایی به عنوان یکی از گزینههای جدی اداره کل نظارت و ارزشیابی هنوز شکل نگرفته و از سوی دیگر آستانه نیز این شایعه که هر کدام از این سه نفر حضور همدیگر را شرط مدیریت در سینما گذاشتهاند را تکذیب کرد.
حسین مسافرآستانه در اوج روزهایی که مجموعه تحت مدیریتش میزبان ستاد اجرایی جشنواره فیلم فجر است میهمان خبرگزاری فارس شد تا از برنامههایش برای مدیریت در مهمترین و اثرگذارترین بخش مدیریت سینما صحبت کند. مجموعهای که آثارش با طیف وسیعی از مخاطب به اندازه یک کشور سروکار دارد و همین موضوع عملکرد رسانههای تصویری را بیش از پیش مهم جلوه میدهد.
* مدیریت در عرصه سینما نیز دور از مدیریت در عرصه های دیگر هنر نیست
- شما سالها در تئاتر مدیریت کردید و امروز مدیر سینمایی هستید؛ مدیریت در سینما چطور است؟
مدیریت در عرصه فرهنگ و هنر خیلی دور از یکدیگر نیست، یعنی یک رسالت کلی در فرهنگ وجود دارد که این رسالت با توجه به تخصص های هنری تقسیمبندی میشود. در نهایت همه مدیریت ها باید در راستای آن رسالت کار کنند، به نظرم مدیریت در عرصه سینما نیز دور از مدیریت در عرصه های دیگر هنر نیست به شرط آنکه شناخت وجود داشته باشد و بدون شناخت رشته هنری قطعا رسالت به انجام نخواهد رسید. تنها تفاوت همین است که ما وادی سینما را یا میشناختیم و یا آمده که بشناسیم اما من فکر میکنم دانشجویان تئاتر نزدیکترین کسانی هستند از دوران آموزش تا دوران حرفه ای خودشان با سینما پیوند تنگاتنگی دارند.
- حتی سینمای نوین ایران هم بسیار وامدار تئاتر است.
اساسا در همه جای دنیا به همین شکل است که در هیچ بخشی نمیتوان تئاتر را از سینما جدا دانست، بنابراین سینما و تئاتر دو هنر در هم تنیده هستند.
* پیچیدگی مدیریت در سینما بیشتر است
- تئاتر مادر هنرهای نمایشی است که سینمای نوین ما مدیون تئاتر است، اما پیچیدگی مدیریت در سینما بیشتر است یا تئاتر؟
قطعا پیچیدگی مدیریت در سینما بیشتر است، سینما صرفا یک هنر نیست یک فعالیت اقتصادی و صنعتی است اما موضوع در تئاتر به این پیچیدگی نیست. یعنی درگیری تئاتر بیشتر با ماهیت هنری است ولی در سینما مجموعهای از فعالیتهایی صنعتی و اقتصادی دربرگیرنده این فعالیت هنری است. قطعا مدیریت در عرصه سینما پیچیده تر و گستردهتر است، دامنه خیلی زیادی دارد، خانواده پرتعدادتر با سلایق گوناگون و مخاطب بسیار گستردهتری دارد.
* رسانههای تصویری در بین پیچیدگیهای بخشهای مختلف سینما از همه پیچیدهتر است
- شاید در عرصه تئاتر اینقدر تکثر آرا نداشته باشیم ولی در سینما درصد افراد مدعی بسیار زیاد است، بنابراین شما باید برای مدیریت شبکه نمایش خانگی درصد تکثر آراء سینماگران را به 70 میلیون ایرانی ضرب کنید؛ در 4 سال آینده موسسه رسانههای تصویری قرار است چه ماموریتی داشته باشد؟
موسسه رسانههای تصویری در بین پیچیدگیهای بخشهای مختلف سینما از همه پیچیدهتر است. بدلیل اینکه همه پیچیدگی های تخصصی در بحث تولید و حتی ارائه اثر را دارد به علاوه اینکه حالا باید در یک میدان وسیع تری خدمترسانی کند. این میدان وسیع تر با مشکلات دیگری هم روبرو است، یعنی اگر ما مراحل تولید یک اثر سینمایی را در نظر بگیریم از نوشتن متن تا مراحل اکران و پروانه ساخت تازه با یک پیچیدگی جدیدتر در عرصه وسیعتر روبرو میشویم و به اندازه وسعت کل کشور با مخاطبینی با جمعیت کشور روبرو خواهیم بود. طبیعتا آنجا بعد از اینکه فعالیتهای هنری تمام شد یک فعالیت اقتصادی خاص دور این این فعالیت چمبره میزند یعنی صرف نظر از اینکه تعدادی موسسه در این زمینه فعالیت میکنند و علاوهبر رسانههای تصویری حدود 30 موسسه رسمی داریم.
علاوه بر اینها تعدادی موسسه غیر رسمی هم فعالیت میکنند که اتفاقا بسیار هم تاثیر گذار هستند و شاید علت اینکه بخشی از موسسه ای مجوز دارد کمتر فعالند به دلیل اینکه این فعالیت تحت تاثیر شبکههای غیرمجاز قرار میگیرد و ما هم در تکثیر غیرمجاز آثار پروانه دار با مشکلات زیادی روبرو هستیم هم در تولید آثار غیر مجاز یعنی این بحث قاچاق در دو بخش است یکی تکثیر غیرمجاز آثار پروانه دار و یکی هم آثار خارجی که مسائل فرهنگی جامعه را تهدید میکنند که به راحتی با نازلترین قیمت میتوانند محصولات خود رد سطح کشور پخش کنند و علی رغم اینکه چندین تشکل برای جلوگیری از این موضوع وجود دارد ولی همچنان بحث مبارزه با آثار غیرمجاز بحثی است که بیشتر فعالیت موسسه رسانه های تصویری را به خود معطوف کرده است.
* شرایط موجود شرایط خوبی نیست ولی میتواند به مطلوب نزدیک باشد
- همیشه یکی از پاشنه آشیلهای مدیریت در رسانههای تصویری چگونگی مواجهه با بحث قاچاق است، اما برآیند شما از وضعیت فعلی شبکه نمایش خانگی چیست؟
شرایط موجود شرایط خوبی نیست ولی میتواند به مطلوب نزدیک باشد، چون مقدار زیادی نوع فعالیتی که رسانههای تصویری انجام داده این شبهه را ایجاد کرده که گویی رسانههای تصویری به عنوان یک رقیب موسسات دیگر پا به عرصه گذاشته است و قرار است در این رقابت به پیروزی برسد.
* رسانههای تصویری باید در میدانی که امکان فعالیت برای سایر ویدئو رسانه ها نیست وارد شود
- این موضوع دو وجه دارد، اول اینکه عدهای میگویند نبض تولید در دست رسانههای تصویری است و دیگر اینکه بیشتر حجم عرضه بر دوش خود رسانههای تصویری است، این رقیب شدن از نظر شما در کدام وجه است؟
رقیب شدن در بحث تولید نیست چون آن موسسات به ندرت دست به تولید میزنند و به خاطر تولید موسسه رقیب نشده است و حتی تولید شاید کمک کننده هم باشد. اما بحث این بود که موسسه رسانههای تصویری با توجه به حمایت بودجهای که از دولت میگیرد برای انجام یکسری تکالیف، این میتواند آثار بسیار خوبی که تولید میشود را با قیمت بهتری بخرد و دست بقیه را کوتاه کند و از همین نظر این موسسه را نوعی رقیب ارکان دولتی برای بخش خصوصی میدانند چون پشتوانه مالی دولتی دارد و به لحاظ اقتصادی میتواند رقیب باشد. البته هیچوقت سیاست موسسه این نبوده اما شاید عملکرد آن اینگونه شده باشد و من هم قصد چنین کاری را ندارم و امیدورام بتوانم به اتحادیه ویدئو رسانهها کمک کنم. اعتقاد دارم رسانههای تصویری باید در میدانی که امکان فعالیت برای سایر ویدئو رسانهها نیست وارد شود. مثلا فیلم فرهنگی که بسیار مورد نیاز جامعه است و شاید به لحاظ استقبال عمومی یا فروش پیشبینی میشود که چندان موفق نباشد آن آثار را خریداری میکند و بدون توجه به سودجویی آنها را بدست مردم میرساند تا نیاز فرهنگی جامعه از طریق این آثار فراهم شود. بنابراین میدان کار برای یک ویدئو رسانه بسیار زیاد است و موسسه رسانه های تصویری اساسا به عنوان یک رقیب در یک فعالیت اقتصادی در مقابل آنها نیست و قرار هم نیست رقیب موسسات خصوصی باشد بلکه راه را هموار میکند و دست در دست آنها کمک میکند تا یک جریان خوب و سالم فرهنگی شکل بگیرد.
* دلیلی ندارد روبروی موسسات بایستیم و پای رسانههای دیگر را بگیریم
- شما در مراسم معارفه خودتان(چون تودیعی در کار نبود!) یک جمله خوب گفتید و آن هم این بود موسسه رسانه های تصویری ایجاد شد تا دستگیر شبکه نمایش خانگی باشد اما طی گذشت سالها پاگیر شد، حداقل بازه زمانی برای عملیاتی شدن تئوریهای مدیریتی را 6 ماه عنوان میکنند. در 6 ماه آینده قرار است چه برنامههایی اجرا شود تا رسانههای تصویری دیگر پاگیر سایر موسسات ویدئو رسانه نباشد؟
من از بدو شروع فعالیت خودم که تقریبا سه هفته میشود این پاگیر بودن را حذف کردم. اولین تصمیمم این بود که در حوزهای که ویدئو رسانهها بسیار مشتاق هستند دست دراز نکنیم و جاهایی که نیاز است به آنها کمک کنیم تا آنها سرپا بایستند از نظر مادی و معنوی این کمک را انجام دهیم و اگر این فعالیت عمومی باشد به هدف رسانههای تصویری که فراگیر شدن ارزشهای فرهنگی در جامعه است نزدیکتر خواهیم شد؛ بنابراین دلیلی ندارد که روبروی موسسات بایستیم و پای رسانههای دیگر را بگیریم، باید دست آنها را بگیریم و این دست گرفتم ما را به هدف خودمان نزدیکتر میکند. اساسا من نگاه اقتصادی به فعالیت رسانههای تصویری ندارم و از آن طرف هم اینگونه نیست که بگویم بودجه را در عرض دو ماه مصرف کنم و در مابقی سال فعالیت موسسه را به حالت تعلیق در بیاورم بلکه هدفم تقسیم عادلانه بودجه است. ضمن اینکه هر جا احساس کنم برنامه های من به دلیل فعالیت اقتصادی به دیگر موسسات لطمه میزند آنجا در واقع به سمت آن ویدئو رسانهای که مدعی است سرازیر میکنم. ما دنبال هدفهای فرهنگی هستیم و دوست داریم سینما تاثیرگذار در افکار عمومی جامعه تاثیرگذار باشد. بنابراین آثاری که این تاثیرگذاری را تضمین میکنند بدون آنکه بازگشت اقتصادی داشته باشند مورد حمایت ما است.
* نمیگویم اساسنامه رسانههای تصویری به درد سال 93 نمیخورد اما قطعا کمبودهایی دارد
- تقریبا همه مدیران جدید سینمایی در مراسم معارفه گفتند که باید یک باز تعریف در مجموعه خود انجام دهیم، این بازتعریف از نظر شما ناشی از ساختار معیوب است یا اینکه مراکز سینمایی از اهداف اولیه خود دور شدهاند؟
هر دو در طول یکدیگر هستند و من در اصلاح ساختار اینها هستم. نه به این دلیل که حتما معیوب بوده است به این دلیل که اساسا تغییر وضعیت و شرایط ایجاب میکند تا ما به نگاههای جدیدتری دست پیدا کنیم. بنابراین اگر اساسنامههای گذشته ما بسیار هم دقیق تنظیم شده باشد الان با توجه به شرایط جهانی که روبرو هستیم پاسخگو نیست و دارای کمبودهایی است، البته به طور مطلق نمیگویم که مثلا اساسنامه رسانههای تصویری به درد سال 93 نمیخورد اما قطعا یک کمبودهایی دارد و یک شورای کارشناسی باید روی این موضوع نظر بدهند و نیاز سالهای پیش رو را در نظر بگیرند. بنابراین باید روی این پیش بینی کار کارشناسی صورت بگیرد تا ما با تعریف مشخص تری اهداف خود را پیش ببریم.
* به دنبال بک باکس ویژه برای فیلمهای فرهنگی هستیم
- یک دلیل اهمیت زیاد موسسه رسانههای تصویری این است که برخلاف اکران سینمایی که همواره که سالهای با کاهش مخاطب مواجه بوده است، شبکه نمایش خانگی فیالنفسه مخاطب وسیع و گستردهای به اندازه کل جمعیت کشور دارد. اما بعضا فیلمهایی برای اکران عمومی مناسب نیست اما برای دیدن کل کشور مناسب است، چگونه میخواهید این تناقض را حل کنید که فیلمی برای اکران سینمایی مناسب نیست اما برای شبکه نمایش خانگی مناسب است؟!
متاسفانه این تناقض وجود دارد و هیچ دستورالعمل نوشتاری و مکتوب نیز برای آن وجود ندارد اما قطعا در سیاستها باید مورد توجه قرار بگیرد. یکی از برنامههایی که بنده پیگیری خواهم کرد این است که برای هر فیلم مخاطب تعریف کنیم. برخی از فیلمهای بسیار خوب و ارزشمند را به لحاظ فرهنگی و بویژه هنری مواجه بودهایم که امکان استقبال عمومی برایشان وجود ندارد و به همین دلیل مهجور میماند و با شکست اقتصادی مواجه میشود و در نتیجه انگیزه تولید فیلم فرهنگی را از سایر افراد هم سلب میکند. بنابراین موسسه رسانههای تصویری باید برای اینگونه فیلمها یک باکس ویژه داشته باشد تا بتواند آنها را به دست مخاطب خاص برساند.چون ممکن است این فیلم یا اساسا با سلیقه عام سازگاری نداشته باشد و یا اینکه اساسا فیلمی باشد که طبق سیاستهای کلان نباید در معرض دید مخاطب قرار بگیرد و تنها قشر خاصی از مخاطب میتوانند آنها را ببینند.
متاسفانه یکی از بیتوجهیهایی که در سالهای اخیر با آن مواجه بودیم حذف همین نگاه حمایتی از فیلمهای خاص فرهنگی-هنری بوده است. بنابراین همواره اسیر رقابت برای تولید آثاری بودهایم که مخاطب بیشتری داشته باشد و همین موضوع باعث شده تا بسیاری آثار از سطح نازلتری به لحاظ هنری برخوردار باشند و صرفا وجه سرگرمکننده آثار مهم بود. بنابراین باید یک جایی وجود داشته باشد و قطعا شرکتهای ویدئو رسانه به دلیل اینکه سرمایهگذاری اقتصادی میکنند و دنبال بازگشت سرمایه هستند نمیتوانند وارد این حیطه بشوند که از فیلمهای خاص حمایت کنند و بار این موضوع روی دوش موسسه می افتد.
موسسه رسانههای تصویری باید به فکر آینده سینما باشد و غرق در مسایل جاری سینمای روز نشود. اگر این اتفاق بیافتد آیندهنگری را از دست خواهیم داد و صرفا منتظریم تا معجزهای رخ دهد و هنرمندی علیرغم اینکه این همه مسایل اقتصادی کمر شکن برایش وجود دارد پیشقدم شود و بسیاری از هنرمندان شاخص را دیدیم که دست به ساخت آثاری زدند که صرفا برای بازگشت سرمایه بوده است. این راهی که ما از صعود به نزول طی کردیم باید اصلاح شود چرا که سینمای ایران پتانسیل حرکت رو به رشد رو دارد و باید این پتانسیل به بالفعل تبدیل شود.
ارسال دیدگاه