گزارش مازند اصناف: از دانا به نقل از سایت برهان انتخابات یازدهمین دورهی ریاستجمهوری و روی کار آمدن دولت روحانی آن هم با حمایت اصلاحطلبان و به پشتوانهی پایگاه اجتماعی آنها، سبب شد تا اصلاحطلبان برای این حمایت خود به سهمخواهی بپردازند و از زمان چینش کابینه تا به امروز، که حدود ۸ ماه از روی کار آمدن دولت یازدهم میگذرد، همواره مطالباتی را از دولت داشته باشند. در همین راستا، ادبیات رسانههای اصلاحطلب و فعالین این جریان مملو از مطالباتی در حوزههای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی یا به عبارت دیگر نقشهی راه و دستورکارهایی است که به دولت روحانی ارائه میشود.
اصلاحطلبان، با استفاده از تریبونهای مختلف به روحانی یادآوری میکنند که رأی او در یازدهمین دورهی انتخابات ریاستجمهوری به واسطهی حمایت آنها از وی بوده است و به همین دلیل باید پاسخگوی مطالبات آنها باشد. در همین راستا، ابراهیم اصغرزاده، فعال سیاسی اصلاحطلب، در گفتوگو با روزنامهی قانون در بیان نقش اصلاحطلبان در پیروزی حسن روحانی اظهار داشته است: «با وجود اینکه روحانی خودش و پرچم اعتدالش، نتوانست گفتمان ایجاد کند، اما پرچمی را مقابل افراط، جنگطلبی و ماجراجویی بلند کرد که توسط اصلاحطلبان در آن باد زده شد و به جامعه گفته شد که اگر این آقا رئیسجمهور شود؛ ایران از شرایط نه جنگ، نه صلح و حتی حالت جنگی و تخاصم با دنیای خارج عبور میکند و به مرحلهی صلح میرسد و همچنین به لحاظ اقتصادی وضع کشور تثبیت خواهد شد. در حقیقت، اصلاحطلبان کشتی روحانی را به ساحل رساندند.»[۱]
علی تاجرنیا، عضو شورای مرکزی جبههی منحلهی مشارکت، نیز سهمخواهی در جریان اصلاحطلبی را امری غیرمضموم دانسته و گفته است: «این طبیعی است که حزبی که برای پیروزی فردی در انتخابات کمک میکند، انتظار دارد که در ادارهی کشور نیز همکاری داشته باشد.» [۲] وی همچنین معتقد است که «دولت پیروز انتخابات ۲۴ خرداد دولت اصلاحطلب است... آقای روحانی هرچند که عضو جامعهی روحانیت مبارز هستند، اما بیشک پیروزی ایشان نیز در انتخابات حاصل حمایت اصلاحطلبان بود.»
اما مهمترین مطالبات جریان اصلاحطلب از ابتدای دولت یازدهم چه بوده است؟ برای پاسخ به این سؤال در ادامه به برخی از مهمترین محورهای مطالبات این جریان اشاره میشود.
· اهم مطالبات اصلاحطلبان از دولت اعتدال
۱. توسعهی سیاسی
به نظر میرسد مهمترین و محوریترین مطالبهی اصلاحطلبان از دولت روحانی مطالبات سیاسی از جمله «توسعهی سیاسی» باشد که بارها مورد تأکید این جریان قرار گرفته است. توسعهی سیاسی، کلمهای است که بهعنوان شعار کاندیدای اصلاحطلبان در جریان انتخابات دوم خرداد وارد ادبیات سیاسی کشور شد. برخلاف مشی دولت سازندگی، که «توسعهی اقتصادی» را در رأس برنامههای خود قرار داده بود، اصلاحطلبان بر اولویت «توسعهی سیاسی» اصرار ورزیدند؛ این نسخهای بود که از سوی آنها برای آن روز کشور تجویز شد. حال آنکه شعار توسعهی سیاسی نهایتاً به کجا رسید، کمتر کسی میتواند به آن پاسخ دهد و اینک روی کار آمدن روحانی به پشتوانه و حمایت اصلاحطلبان، آنها را بار دیگر بر آن داشته است تا برنامهها و اهداف خود را در قالب توسعهی سیاسی از سر گیرند. تئوریسینهای اصلاحطلب، در جلسات مختلف خود، بر ضرورت تحمیل ایدهی توسعهی سیاسی به دولت حسن روحانی تأکید کرده و گفتهاند «با توسعهی سیاسی، میتوان ضمن احیای تشکیلات، احزاب و انجمنهای مختلف، زمینهسازی برای بهدستگیری مستقیم قدرت را نیز در دورههای آتی برای اصلاحطلبان فراهم آورد.»[۳]
در این روند، سخنان محمدرضا خاتمی حاکی از فشارهای اصلاحطلبان به دولت در زمان چینش کابینه در جهت پیگیری توسعهی سیاسی مدنظر خود است. وی میگوید: «در برنامهی آقای روحانی، بهوضوح، میتوان مشاهده کرد که ایشان به توسعهی سیاسی پایبند است؛ اما اینکه اولویت به چه بخشی داده میشود، هنوز
یکی از مطالبات اصلی این جریان از دولت، فراهم کردن زمینههای بیشتری برای فعالیت احزاب و تشکلها بوده است، حتی آنها خواهان راهاندازی مجدد فعالیت احزاب غیرقانونی تعطیلشده همچون جبههی مشارکت و سازمان مجاهدین هستند.
مشخص نیست. حوزهی مرتبط با توسعهی سیاسی، وزارت کشور است. به همین دلیل فردی باید در رأس وزارتخانه قرار بگیرد که با تمام وجود به توسعهی سیاسی پایبند باشد... بنابراین انتظار ما این است که یک اصلاحطلب شناختهشده و مؤمن به توسعهی سیاسی در رأس وزارتخانه قرار بگیرد.»[۴]
اما با توجه به خواستگاه روحانی و مشی وی، که به کارگزاران نزدیک است تا اصلاحطلبان، به نظر میرسد دغدغهی وی توسعهی سیاسی نیست و عمدهی تمرکز دولت روی توسعهی اقتصادی است و این همان رویکردی است که اصلاحطلبان نمیپسندند و در کلامشان بوی ناامیدی از اقدامات دولت در توسعهی سیاسی به چشم میخورد. اظهارات محمدرضا خاتمی، در گفتوگو با روزنامهی اعتماد، مؤید این مطلب است که میگوید: «توسعهی سیاسی باید به دست خود فعالین سیاسی و نهادها و سازمانها و احزاب انجام بگیرد، دولت تنها نقشی که میتواند داشته باشد، این است که سنگ جلوی پای آنها نیندازد.»[۵]
۲. احیای مجدد احزاب اصلاحطلب
با روی کار آمدن دولتی که برخاسته از حمایت اصلاحطلبان بود، اصلاحطلبان زمینه را برای فعالیت مجدد خود مساعد دیده تا بتوانند، همانند دوران اصلاحات، به نقشآفرینی و تأثیرگذاری در عرصهی سیاسی کشور بپردازند. از این رو، همواره یکی از مطالبات اصلی این جریان از دولت، فراهم کردن زمینههای بیشتری برای فعالیت احزاب و تشکلها بوده است، حتی آنها خواهان راهاندازی مجدد فعالیت احزاب غیرقانونی تعطیلشده همچون جبههی مشارکت و سازمان مجاهدین هستند. احزابی که سعی داشتند با عادیسازی جرائم خود، در دولت تدبیر و امید راه را برای بازگشت بدون هزینهی خود هموار کنند، اما با عدم دعوت وزارت کشور از این دو تشکل غیرقانونی برای نشست هماندیشی احزاب، اصلاحطلبان دریافتند که دولت روحانی به این سادگیها نمیتواند مجری منویات آنها باشد؛ لذا همچنان در تکاپو و فشار بر دولت هستند تا بتوانند به اهداف خود در این زمینه دست پیدا کنند.
در همین راستا، روزنامهی اعتماد، با انتقاد از عملکرد دولت در خصوص فعالیت احزاب، مینویسد: «عملکرد کمرنگ دولت دربارهی عدم توجه به احزاب و مشارکتهای مردمی از نکاتی بود که بهعنوان انتقاد مطرح میشد و ظاهراً حفظ میراثی بود که از دولت قبلی به دولت تدبیر و امید ارث رسیده بود... وزارت کشور از همان ابتدا تلاش کرد تا دربارهی احزاب موضع کمرنگی داشته باشد. توپ پیگیری وضعیت احزاب اصلاحطلب را در زمین قوهی قضاییه انداخت و خود را بیطرف نشان داد.»[۶]
مرتضی الویری نیز، با بیان اینکه هنوز فعالیت مشارکت و مجاهدین انقلاب در هالهای از ابهام است، اظهار داشته است: «این احزاب از فعالیت منع شدند و پاسخ روشنی هم به اینها داده نمیشود. انتظار این بود با این فضای جدید بهوجودآمده، محیط آشتیجویانهای به وجود آید که اینگونه نشده است.»[۷]
همچنین رسول منتجبنیا، قائم مقام حزب اعتماد ملی، میگوید: «امروز از دولت آقای روحانی که بر پایهی شعارهای اصلاحطلبانه پیش میرود، انتظار میرود احزاب تقویت شوند و به آنها برای تلاش و کوشش فرصت داده شود.» [۸]
۳. رفع حصر سران فتنه و آزادی محکومین فتنهی ۸۸
با توجه به وعدههای انتخاباتی روحانی، یکی دیگر از مطالباتی که اصلاحطلبان با روی کار آمدن وی به صورت جدی پیگیر شدند، مسئلهی رفع حصر موسوی و کروبی و مجرمین فتنهِی ۸۸ است؛ همچنان که سعید حجاریان، تئوریسین جریان اصلاحات، تلاش میکند تا مطالبهای اجتماعی را در این زمینه در برابر روحانی ایجاد نماید. وی میگوید: «آقای روحانی رئیس شورای عالی امنیت ملی است و میتواند مؤثر باشد؛ ضمن اینکه ایشان در این زمینه تجربه دارند و امتحان پس دادهاند، بهطوری که رفع حصر آیتالله منتظری نیز کار آقای روحانی بود. بنابراین من امیدوارم، با مدیریت ایشان، حصر موسوی و کروبی و نیز حبسها به پایان برسد.»[۹]
در همین زمینه رسول منتجبنیا، قائم مقام حزب اعتماد ملی، نیز در مراسمی که از سوی حزب اعتماد ملی برگزار شده بود، اظهار امیدواری کرد که «دوستان عزیز ما که در حبس و حصرند آزاد شوند و هر روز شاهد تلاش بیشتر و گستردهای از سوی دولت برای رفع این مشکلات باشیم.» وی همچنین اظهار داشت: «امروز از مسئولان میخواهیم که به ما برای فعالیت مجدد حزب اعتماد ملی کمک کنند ـچنانچه مشتاقانه هم دنبال این مسئله هستیمـ ولی برای ما تلخ است که حزب را بهصورت رسمی راه بیندازیم، درحالیکه دبیرکل ما در حصر است. ما آرزو داریم هرچه زودتر این مشکل حل شود، لذا از این تریبون خدمت مسئولان عرض میکنیم نسبت به رفع حصر اقدامات لازم را انجام دهند.»[۱۰]
به علاوه، این مسئله بیش از گذشته در شبکههای اجتماعی و فضای مجازی مورد توجه قرار گرفته است و اصلاحطلبان بیمحاباتر از رسانههای رسمی نسبت به بیتوجهی دولت یازدهم به این موضوع انتقاد میکنند و مصرانه، خواهان اقدام دولت برای رفع حصر هستند. به نظر میرسد اصلاحطلبان با این اقدام و پافشاری
فضای مجازی (از جمله شبکههای اجتماعی همچون فیسبوک)، مطبوعات، ماهواره، حوزهی نشر و کتاب و... از جمله عرصههایی است که اصلاحطلبان خواهان آزادی بیشتر در آنها هستند. وزیر ارشاد، که مشی اصلاحطلبانه دارد، در این راه با برخی مواضع خود آنها را یاری کرده است.
خود قصد دارند دولت را در مقابل نظام و حاکمیت قرار دهند که البته مسئولان دولت تاکنون نه تنها پاسخی به این مطالبهی آنها نداشته است، بلکه پاسخهای منطقی و درخوری را به اینگونه مطالبات داده است. در همین راستا، حسامالدین آشنا، مشاور روحانی و یکی از چهرههای شاخص دولت یازدهم، دربارهی حصر میرحسین موسوی میگوید: «آنکه تحت حصر است باید تصمیماتی بگیرد. اگر او نتواند و یا نخواهد تصمیم بگیرد، کار برای همگان دشوار میشود... دربارهی آقای منتظری نیز حصر آقای منتظری برداشته نشد، مگر اینکه آیتالله منتظری هم قبول مسئولیت کرد.»[۱۱]
همین پاسخهاست که اصلاحطلبان را به خشم آورده و سبب شده تا در مقام هشدار و تهدید به دولت یادآوری کنند که اگر مطالبات بدنهی اصلاحطلبان از دولت تدبیر و امید برآورده نشود، اتفاقاتی خواهد افتاد.
۴. آزادی بیان و انواع دیگر آزادی
آزادی، کلمهی جذابی است که در موقعیتهای مختلفی از سوی اصلاحطلبان بیان میشود. یکی از پرمصرفترین آنها نیز، شعار آزادی بیان است که این شعار جذاب در دورهی اصلاحات تا جایی پیش رفت که پروژهی اهانت به مقدسات را کلید زدند. اکنون نیز با روی کار آمدن دولتی که با سیاستهای آنها همخوانی دارد، بار دیگر آزادی را در ابعاد مختلف آن از دولت خواستارند تا مجدداً پا روی ارزشها گذاشته و هرآنچه میخواهند را در قالب شعار فریبندهی آزادی مطرح کنند. در همین راستا حمیدرضا جلاییپور، علاوه بر «توسعهی فضای باز سیاسی، آزادی فعالیت مطبوعات و نهادهای مدنی» را از مأموریتهای اصلاحطبان در دورهی جدید بیان کرده است.[۱۲]
فضای مجازی (از جمله شبکههای اجتماعی همچون فیسبوک)، مطبوعات، ماهواره، حوزهی نشر و کتاب و... از جمله عرصههایی است که اصلاحطلبان خواهان آزادی بیشتر در آنها هستند. وزیر ارشاد، که مشی اصلاحطلبانه دارد، در این راه با برخی مواضع خود آنها را یاری کرده است؛ از جمله اینکه پیرو وعدهی انتخاباتی روحانی مبنی بر لغو مجوز نشر کتاب، علی جنتی وزیر ارشاد نیز در وهلهی اول در مصاحبه با یکی از رسانههای داخلی بیان کرد که قصد دارد همانطور که روحانی در جریان مبارزات انتخاباتی خود بیان کرده بود، مجوز نشر کتاب قبل از چاپ را بردارد.
همچنین تلاش اصلاحطلبان برای فعالیت مجدد ناشرانی که لغو مجوز شده بودند، از جمله نشر چشمه (که توانست به یاری این دولت و وزیر ارشاد دوباره فعالیت خود را آغاز کند) و نیز انتشار کتابهایی که در دولت پیش موفق به کسب مجوز نشده بودند (همانند کتاب «جامعهشناسی ایران: جامعهی کژ مدرن» نوشتهی حمیدرضا جلاییپور) در همین راستا ارزیابی میشود.
از دیگر مسائلی که اصلاحطلبان در جهت قبحزدایی از آن هستند و برای این خواستهی خود تلاش میکنند بحث آزادی ماهواره است. در همین راستا، مرتضی الویری اظهار داشته است: «با توجه به تکنولوژیهای موجود، هرگز امکان جلوگیری از ماهواره نیست (ولو اینکه این منع را منطقی بدانیم). پس این مصوبه نیاز به بازنگری دارد؛ اما حداقل در این مسئله جای تردید نیست که پارازیتاندازی روی ماهوارهها جزء وظایف حاکمیت نیست، بلکه بر عکس به دلیل شبههی زیان بر سلامتی انسانها منع قانونی دارد و دولت میتواند در این مسئله ورود کند.»[۱۳]
۵. به افراط کشاندن دانشگاهها
اصلاحطلبان همواره از دانشگاه و دانشجو بهعنوان ابزاری برای پیشبرد اهداف خود سود جستهاند. دولت اصلاحات، با نفوذ عناصر خود در داخل دانشگاهها، عملاً فضای علمی دانشگاهها را به یک فضای سیاسی محض تبدیل کرده بود. لذا فضای دانشگاهها، که عملاً باید در جهت پیشرفت علمی کشور حرکت میکرد، به محلی برای چانهزنی اصلاحطلبان و برآوردن تمایلات احزاب و جریانات سیاسی تبدیل شده بود.
اینک با روی کار آمدن دولت جدید، اصلاحطلبان که دولت را از آن خود میبینند (که البته عناصری از آنها هم تصدی بخشهای مهمی را از صدقهی سر دولت روحانی عهدهدار شدهاند) بار دیگر سعی دارند تا با سیاسی کردن مجدد دانشگاه و به افراط کشاندن دانشجویان، از فضای دانشگاهها در جهت اهداف خود سود جویند.
تلاش برای سیاسی کردن فضای دانشگاه با دعوت از سید محمد خاتمی، رئیس دولت اصلاحات، برای حضور در مراسم ۱۶ آذر دانشگاه تهران در همین راستا تفسیر میشود. اصلاحطلبان درحالی خواستار ورود جدی دانشجویان به عرصهی سیاست و سیاسی کردن دانشگاهها هستند که این موضوع در یک بعد وسیعتر برای کشور نیز تجویز میشود. آنها قصد دارند تا از عدم حضور اصولگرایان در قوهی مجریهی کشور استفاده کنند و از این شرایط برای باز کردن فضای سیاسی بیشترین بهره را ببرند.
تغییر ریاست اغلب دانشگاهها و جایگزین کردن نیروهای تندروی اصلاحطلب در رأس دانشگاهها، تلاش دیگر این جریان است که با استفاده از دولت جدید، گامبهگام در جهت برآوردن منویات خود در حرکتاند.
منابع:
[۱] روزنامهی قانون، ۱۳ اسفند ۹۲.
[۲] ایلنا، ۳۰ دی ۹۲
[۳] http://dana.ir/News/۴۶۴۷.html
[۴] جماران، ۱۹ تیر ۹۲.
[۵] نوروز ۹ آذر ۹۲.
[۶] اعتماد، ۴ دی ۹۲.
[۷] مهر، ۲۴ دی ۹۲.
[۸] اعتماد، ۲۰ بهمن ۹۲.
[۹] ایسنا، ۲۴ آذر ۹۲.
[۱۰] اعتماد، ۲۰ بهمن ۹۲.
[۱۱] فردانیوز ۳ دی ۹۲.
[۱۲] دانا ۴ اسفند ۹۲.
[۱۳] مهر ۲۴ دی ۹۲.