به گزارش مازند اصناف؛ مینو صدیقی کسمایی، در گفتگو با خبرنگار مهر، یکی از مسائل مهم اجتماعی-فرهنگی جامعه امروز را در استان ناامیدی اجتماعی برشمرد و در رابطه با معنای آن، گفت: ناامیدی اجتماعی به معنای ناامیدی از دستیابی به موفقیت از راه تلاش و ناامیدی از توانمندی حاکمیت برای مدیریت مطلوب وضع موجود است.
این پژوهشگر حوزه اجتماعی با اشاره به افزایش فارغالتحصیلان بیکار و بیربط بودن حوزه تحصیل و اشتغال، گفت: عموماً جوانان تحصیلکرده بیکار چون اشتغال مرتبطی پیدا نمیکنند برای امرار معاش به سمت رانندگی اینترنتی (اسنپ) میروند و افرادی هم که در پی سود بیشتری هستند به سمت دلالی میروند چراکه متوجه شدند که از راه تولید اتفاق خاصی نمیافتد و یکی از نمودهای این امر در استان مازندران، کثرت مشاور املاک (دلالی فروش زمین) است که نه تنها در نقاط شهری، بلکه شاهد افزایش چشمگیر دفاتر مشاور املاک در روستاها هستیم.
این مدرس دانشگاه مازندران با بیان اینکه باور اجتماعی مردم این شده است که مسیر پیشرفت از راه تلاش و کوشش نمیگذرد، خاطرنشان کرد: اکنون باور بر این است که برای پیشرفت، اشتغال و انتصاب یا باید پارتی داشت و یا به سیستم وصل بود و همین نگرش آغاز رفتار ریاکارانه است (که اعتقادی هم پشت آن نیست) تا فرد خود را متصل نگه دارند و نتیجه نهایی این امر یعنی اینکه شایستهسالاری در حد یک شعار شده و افراد شایسته ناامید میشوند.
نگرانی از آمار بالای مهاجرت
وی با بیان اینکه در حال حاضر شرایط به گونهای است که فرد شایسته امیدی به پیشرفت در جامعه برای خودش نمیبیند، یکی از نتایج آشکار این مسئله را آمار بالای مهاجرت حتی به کشورهای اطراف عنوان کرد و افزود: همچنین، میل به مهاجرت در نسل جدید نیز حتی از دبیرستان و سال اول دانشگاه وجود دارد و این نسل نیز در فکر رفتن از ایران هستند و اگر شرایطی برایشان فراهم شود از کشور میروند.
صدیقی کسمایی با بیان اینکه این مسائل و ناکامی برای زنان به شیوه اولاً مطرح است چراکه در جامعه ما، همیشه زنان مکلف بودند تا صاحب حق و حقوق، افزود: آنها در یک دوره طولانی درس میخوانند و سعی بر اثبات شایستگیهای خود دارند و در برخی رشتهها بویژه علوم انسانی اکثریت با دختران است اما با پیگیری و رصد آنها بعد از تحصیل میبینیم که اکثر آنها کاری پیدا نکردند و یا نهایتاً در لباسفروشیها کار میکنند و یا قید فعالیت اجتماعی را میزنند.
این پژوهشگر اجتماعی، پیامد خطرناک ناامیدی اجتماعی را این دانست که دیگر در چنین جامعهای، تلاش کردن یک ارزش نیست و افزود: برای نسل جدیدی که خود را غرق در بازی و فضای مجازی کرده است، انگیزه دادن برای تلاش هم وجود ندارد، چراکه خود نصیحتکننده هم مطمئن نیست که آیا اگر این فرد تلاش کند، واقعاً به موفقیت میرسد یا خیر.
وی دانشگاه و سیستم آموزشی را نیز دخیل در این امر عنوان کرد و با اشاره به این باور که دیگر راه موفقیت از مسیر تحصیل علم نمیگذرد و دانشگاه رفتن به خاطر مدرک و فشار خانواده است، افزود: فرد بهترین سالهای عمر خود را در دانشگاه میگذراند اما یادگرفتهها و محفوظاتش ربطی به نیاز جامعه ندارد و دانشگاه تنها تبدیل به یک بنگاه صدور مدرک شده که اگر به دانشجو گفته شود که کلاس تعطیل و یا تنها سر کلاس بنشین و هزینه پرداخت کن و مدرک بگیر، (کما اینکه این امر رخ میدهد) همه راضی هستند و اگر کسی بخواهد یاد بدهد و یاد بگیرد، فرد عجیبی بهنظر میرسد.
صدیقی کسمایی با بیان اینکه در چنین شرایطی اگر فردی ناامید نشود، جای سوال است، افزود: در این شرایط، آدمهایی را میبینیم که تا سنین بالا و حتی پس از تشکیل خانواده به والدین خود وابسته هستند و امید به کمک آنها دارند اما اینکه نسل بعد، از چه کسی میتواند کمک بگیرد و امیدش به کجا میتواند باشد، این امر به مسئله ناامیدی دامن میزند.
این دکترای جامعهشناس با بیان اینکه مفهوم ناامیدی اجتماعی بسیار گستره و ملموس است و امروز بهوضوح در جامعه دیده میشود، ریشههای آن را اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی دانست و گفت: پیامد آن نیز در این سه حوزه بوده؛ بویژه یک پیامد اقتصادی کلان در دراز مدت خواهد داشت؛ اینکه اگر افراد امید نداشته باشند که با تلاش به جایی خواهند رسید، عملاً موتور محرک جامعه از دست میرود و فاجعه رخ میدهد.
وی با بیان اینکه ناامیدی اجتماعی به مرور رخ داده و به یکباره هم رفع نمیشود، نتیجهبخشی راهکارهای پیشنهادی را صددرصدی ندانست و از جمله راهکارها به مثلث انتخاب مدیران با انتخابات درون شغلی بهمنظور شایستهسالاری به جای مدیریت انتصابی، هیئت نظارت وصل به بدنه جامعه و شفافیت امور اشاره کرد و گفت: عمل به این سه ضلع بهطور توأمان، گامی برداشتن به سمت باور دوباره به ارزش تلاشگری و موفقیت است؛ چراکه موجب میشود تا فرد شایسته و توانمند برای مدیریت انتخاب شود و در صورت عدم کارایی و یا فساد بواسطه شفافیت روندها امکان رصد توسط بدنه جامعه وجود دارد و انتقال موارد به هیئت نظارت و ترتیب اثر دادن موجب خواهد شد تا مدیر بداند بواسطه قدرت یا رابطه امکان فساد ندارد.
این مدرس دانشگاه خاطرنشان کرد: البته فساد همواره به دنبال پنهان کردن روندها و افشای نیمهکاره اطلاعات است و در شفافسازی اطلاعات و روندها نیز باید در نظر داشت، اطلاعات موثق و کامل باشند تا امکان ردیابی و بررسی فساد وجود داشته باشد.
وی راهکار بعدی در کاهش ناامیدی را گزینش بر مبنای شایستگی و توانمندی شغلی و نه بیان و عمل ریاکارانه عنوان کرد و در حوزه آموزش و تربیت نسل جدید به راهکار ساده تطبیق نظام آموزشی و دانشگاه با نیازهای جامعه اشاره کرد و گفت: بسیاری از جوانان در رشتههایی تحصیل میکنند که تعدادشان از نیاز جامعه در آن رشته بسیار بیشتر است و همین افراد پس از فارغ التحصیلی به خیل بیکاران میپیوندند، درحالیکه از همان ابتدا باید به سمت نیاز جامعه سوق داده شوند، نه اینکه سالهای عمر خود را در پی تحصیل رشتهای که بعدها ارتباطی با زندگیشان ندارد، بگذرانند و در رابطه با زنان، دیدن آنها و اعتماد به قابلیتهای آنها و رفع تبعیض علیه آنها است.