logo

کد خبر : 32396
تاریخ خبر : 1399/05/16
ما را که تو منظوری، خاطر نرود جایی.../نوش‌دارویی به نام خبرنگار!

ما را که تو منظوری، خاطر نرود جایی.../نوش‌دارویی به نام خبرنگار!

<p><span style="font-size: larger;">حکایت مشکلات فعالان رسانه، همچنان تلخ تمام می&zwnj;شود؛ اما این تلخی برای من، برای تو، چون قهوه می&zwnj;ماند! حالا که تمام پیمانه را سر کشیده&zwnj;ایم، دوباره وقت نوشتن است...</span></p>

به گزارش مازند اصناف؛ صحبت از مشکلات و مطالبات صنفی و مردمی که می‌شود، نوش‌دارو تنها خبرنگار است؛ خبرنگاری که سرنخ کلاف سردرگم چالش‌ها را به دست مسئولان می‌رساند و تلاش می‌کند تا گره از گره بگشاید.

کاش خیلی‌ها بدانند که خبرنگار تنها به روز خبرنگار محدود نمی‌شود و این کوزه‌گران خبره، خود از کوزه شکسته آب می‌خورند!

هر ساله به 17 مرداد که نزدیک می‌شویم، شاهد رسانه‌ای شدن مدیرانی هستیم که با برگزاری نشست‌ خبری و گرفتن عکس یادگاری، افاضات در مقام تجلیل و نقش رسانه و خبرنگار در عصر ارتباطات حاضر، سر می‌دهند و چند روز بعد، این شکایت است که با امضای همین مدیران، روانه دادگاه مطبوعات می‌شود!

خیلی‌ها نمی‌دانند در پشت قلم‌های تیز و شیوای یک خبرنگار، چه نهفته است، قلم سنگ صبور خبرنگار است و کاغذ، سفره دلی است که باز می‌شود؛ می‌نگارد از دردهای جامعه، از کوچه پس کوچه‌های حاشیه شهر تا دل دورترین روستاها؛ از مشکلات کارآفرینان تا موانع ازدواج، از درددل‌های کارگران روزمزد تا هزینه‌های هنگفت درمان، از گلایه‌های ناتمام مردمی تا پروژه‌های نیمه تمامی که لنگ اعتبارند.

نوش‌دارویی به نام خبرنگار!

دردها پشت هم صف می‌کشند و خبرنگار به نوبت آن‌ها را، راهی اتاق مدیر می‌کند و این خود اوست که پشت اتاق، سال‌ها است که نوبتش را به همین دردهای حالا درمان شده می‌دهد و دردش آن‌قدر کهنه شده است که پشت همین در، به مدیران زیادی سلام داده است!

آری، اوست که پای حرف خیلی‌ها نشسته است اما هم او، وقتی پای حرفش که می‌نشینی، مهر سکوت بر لبش می‌زند و از مردم می‌گوید...

آری، آقای مسئول، حال ما خوب است اما تو باور نکن، همچون ما که باور نمی‌کنیم همه چیز خوب است وقتی که می‌‌گوییم مردم از اینجا و آنجا می‌نالند!

این را هم بگوییم که فارغ از همه این حرف‌ها که شاید جایش اینجا و امروز نیست، کم نیستند خبرنگارانی که تنها به رسالت‌شان فکر می‌کنند و به عهدی که با قلم‌شان بسته‌اند؛ نه مجیز می‌گویند و نه گزاف، بهانه نمی‌آورند از مشکلات، درد دارند اما از درد مردم می‌گویند و این ایثار، بهای پا گذاشتن به جبهه مقدسی به نام رسانه است؛ جبهه‌ای که شهیدی چون محمود صارمی را تقدیم کرده است.

به سراغ چند تن از خبرنگاران مطرح استان می‌رویم که حرفه‌شان و دغدغه‌شان، خبرنگاری و تولید محتوا است و از این کسب حلال، ارتزاق می‌کنند؛ تا بشنویم حرف‌هایشان را و باز می‌بینید، پای یک «خبرنگار» برای شنیدن دردها، در میان است.
 
ما ز یاران چشم یاری داشتیم...


عمران حامی یکی از فعالان رسانه‌ای استان مازندران که بیش از دو دهه در عرصه رسانه فعالیت دارد یکی از مشکلات این حوزه را عدم رسانه‌ای بودن غالب مدیران رسانه‌های مجازی و مکتوب می‌داند و معتقد است صاحبان نشریات و رسانه‌های استان، این حرفه، شغل دوم‌شان است و غالبا کارمند یا مدیر دستگاهی هستند و در کنار این شغل، یک رسانه‌ هم دارند و در یک جمله، معیشت آن‌ها وابسته به رسانه نیست.

وی می‌گوید: با رصد اجمالی رسانه‌ها در می‌یابیم که کمتر مدیرمسئولی وجود دارد که معیشتش وابسته و گره خورده به نشریه‌اش باشد و لذا در این میان، فقط خبرنگار است که متضرر می‌شود؛ چرا که خبرنگار درآمدش به ارسال اخبار حق‌التحریری و درصد‌هایی است که از آگهی عایدش می‌شود، که هر یک ماجراها و اما و اگرهای خاص خودش را دارد.

سردبیر نشریه حامی شمال در تکمیل سخنانش، به این نکته می‌پردازد که اکنون به این ترتیب شده است که آگهی‌های که در گذشته به خبرنگار می‌رسید، در اداره ارشاد متمرکز شده و خیلی از مدیرمسئولان، به طور مستقیم آن‌ها را دریافت می‌کنند و در این ماجرا، خیلی از خبرنگاران از این چرخه حذف شده‌اند.

حامی یکی دیگر از مشکلات فعلی خبرنگاران را معطوف به خبرنگاران شهرستانی می‌داند و در توضیح آن، می‌گوید: یک عده از خبرنگاران شهرستانی هم داریم که هیچ منبع درآمدی ندارند، چرا که غالب درآمد آن‌ها از همین محل آگهی‌های ثبتی و مزایده و مناقصه تأمین می‌شد که با تجمیع آگهی‌ها در اداره ارشاد و متعاقبا ورود مستقیم مدیرمسئولان، از بین رفت و این آب باریکه هم از دست‌شان رفت!

وی در ادامه می‌گوید: البته یک سری خبرنگاران دست به قلم و خوبی هم در استان داشتیم که وقتی دیدند معیشت‌شان با رسانه‌ها تأمین نمی‌شود، از بستر مهیا شده استفاده کردند و جذب دستگاه‌ها شدند و لذا تعداد قابل توجهی از خبرنگاران رسانه‌ها، در ادارات کارمند شده‌اند و البته برخی‌ها که فرصتی برایشان فراهم نشد هم از این حوزه، کوچ کردند!

           

معیشت خبرنگاران با دادن تسهیلات حل نمی‌شود

سردبیر نشریه حامی شمال معتقد است در مجموع ما در سطح استان، خبرنگار ثابت به شکل واقعی بسیار کم داریم؛ بله، در جلسات می‌بینیم تعداد 60 تا 70 نفری خبرنگاران حضور دارند اما در خروجی، چیز خاصی نمی‌بینید؛ یعنی در خروجی کار، تنها 5 خبری است که از سمت همان خبرنگاران ثابت تولید می‌شود و در عین حال، بنظر می‌رسد که اداره کل ارشاد نیز از این وضعیت راضی است و تاکنون نیز در بحث معیشتی خبرنگاران، هیچ اقدامی نکرده است؛ چرا که بدیهی است که مشکلات معیشتی خبرنگاران با دادن یک یا دو تا وام چند میلیونی، حل نمی‌شود و باید بحث ساختار، تغییر کند و تا این ساختار معیشتی تغییر نکند، وضع به همین منوال است.

حامی با ابراز این موضوع که خیلی از همکاران ما علیرغم سال‌ها فعالیت، هنوز سابقه بیمه ندارند و همچنان اندر خم یک کوچه، گرفتار مانده‌اند؛ می‌افزاید: در ایام حاضر و شیوع کرونا، این اوضاع وخیم، نمود بیشتری پیدا کرده است.

نشریات، نام رسانه مکتوب را یدک می‌کشند

وی با تاکید بر این نکته که در حال حاضر، رسانه‌های ما به رسانه‌های مجازی مبدل شده‌اند؛ ادامه داد: رسانه‌های ما تنها نامی از رسانه مکتوب را یدک می‌کشند و در واقع، تنها به گونه‌ای فعالیت می‌کنند که اعلام وصول کنند و اداره ارشاد نیز به جای اینکه این رسانه‌ها را که غالبا روزنامه‌های استان را شامل می‌شوند، بر اساس ماده 16، تعطیل کند، آمده است یک گزینه‌ای را در سامانه اعلام وصول خود ثبت کرده است، به نام چاپ دیجیتال، که اساس واژه نادرستی است و این یعنی، این رسانه حتی 10 شماره هم چاپ نکرده است و مابقی مجازی است؟!

چشم‌های بسته دیده‌بان و هجوم لشکر «کپی پیست» به قلمرو رسانه‌ها!

سردبیر نشریه حامی شمال، انتقادش را به سمت اداره ارشاد معطوف می‌کند و بر این باور است که متاسفانه میان رسانه‌های با تولید محتوا و رسانه‌های «کپی پیستی» هیچ تفاوتی وجود ندارد، چرا که هیچ نظارتی بر روی عملکرد رسانه‌های استان نیست و اوضاع در خانه مطبوعات هم که زیر مجموعه این اداره است، مشخص است و لذا هیچ امیدی به آینده معیشتی خبرنگاران نیست.

حامی یکی از چالش‌های حوزه رسانه را فقدان آموزش برای فعالان رسانه‌ای و خبرنگاران جدید الورود می‌داند و آموزش حلقه مفقوده‌ای است که سال‌ها است روی زمین مانده است و کسی هم به فکر، یافتنش نیست.

تولید محتوا؛ چالش جدی رسانه‌های مازندران

اشکان جهان‌آرا یکی دیگر از فعالان رسانه‌ای استان مازندران با سابقه‌ای بیش از 12 ساله در عرصه رسانه که نام آشنایی در تولید محتوا در میان فعالان رسانه‌ای است، که از او خواسته‌ایم تا در خصوص یکی از چالش‌های جدی این حرفه در استان که به تولید محتوای کیفی و درخور بر می‌گردد، سخت بگوید.

وی در این باره با بیان اینکه بحث تولید محتوا یک موضوع خیلی کلی است که باید از چندین زاویه به آن نگریست، می‌گوید: اصولا یک خبرنگار، در قدم نخست با سوژه سرکار دارد، یعنی باید یک بهانه‌ای برای نوشتن داشته باشد؛ خوب این بهانه را می‌توان به چند شکل به دست آورد که یکی از طریق رویدادی است که اتفاق می‌افتد و در واقع مناسبتی است و یا به طور معمول به اظهارنظر مدیران در نشست خبری، حاصل می‌شود.

دبیر سابق تحریریه روزنامه همشهری مازندران ادامه می‌دهد: یک شکل دیگر آن است که خود خبرنگار، سوژه‌ای را کشف می‌کند که اتفاق مهم‌تری است و از اینجا، باید به این سمت برویم که یک خبرنگار باید در انتخاب سوژه چه باید بکند و چقدر باید خلاق باشد و بر این اساس، ما خبرنگاری می‌خواهیم که کاشف باشد.

رویداد محوری و سوژه‌های بی زبانی که حرام می‌شوند!

این خبرنگار فعال استان با این مقدمه، روی صحبتش را به درون جامعه رسانه‌ای مازندران معطوف می‌کند و می‌گوید: تا چه اندازه تولیداتی که در سطح رسانه‌های استان می‌بینیم، سوژه‌های کشف شدنی هستند؟ می‌بینیم که درصد بسیار پایینی است و دلیل آن است که متاسفانه خیلی از همکاران ما درگیر پدیده‌ای شده‌اند به نام رویدادمحوری؛ یعنی منتظر حادث شدن اتفاقی و یا یک حادثه تقویمی هستند تا به آن موضوع بپردازند.

به اعتقاد او، جدای اینکه یک خبرنگار باید به لحظه پیرامون موضوعات و مسائل در حال اتفاق بپردازد، اما به تکرار افتادن این روند، آسیب است؛ چرا که خبرنگار در یک سیکل تکراری قرار می‌گیرد و در همین تکرار نیز آسیب وجود دارد و آن تکراری بودن شکل پرداختن به مناسبت‌ها است؛ یعنی خبرنگاری که سال گذشته پیرامون مناسبتی تولید محتوایی داشته، عمدتا در سال بعد نیز مطلبی شبیه به مطلب قبلی را می‌نگارد و نگاه او تغییر نکرده است و حتی در سوژه‌های تکراری نیز خلاقیتی نمی‌بینیم.

جهان‌آرا با بیان اینکه خلاقیت هم در کشف سوژه و هم در پرداخت سوژه‌های تکراری، کمتر دیده می‌شود، بیان می‌کند: نکته مهم در تولید محتوا، پیاده کردن آنچه در ذهن می‌گذرد بر روی کاغذ است، عموما مشاهده می‌کنیم اتفاق همکاران در انتخاب سوژه، خیلی خوب عمل کرده‌اند، در پرداختن و انتخاب نگاه به سوژه، درست عمل کرده‌اند؛ اما در نگارش و تنظیم، با چالش مواجه هستند و به قول خودمانی، سوژه می‌سوزد!

وی بر این باور است که فعالان رسانه‌ای استان، با مشکلات نگارشی فراوانی مواجه هستند و هم در آیین نگارش و هم املای لغات، اشکالاتی را شاهد هستیم و در کنار این موضوع، مسئله مهم‌تر آن است که در رصد مطالب می‌بینیم که خبرنگار فاقد قدرت تحلیل است؛ یعنی یا برخی دیدگاه درستی ندارند و یا متاسفانه برخی نیز دیدگاهی ندارند که متاثر از این موضوع است که بدون مطالعه و پیشینه‌ای به سراغ یک سوژه می‌روند.

      

گندم از گندم بروید جو زجو...

دبیر سابق تحریریه روزنامه همشهری مازندران ادامه می‌دهد: موضوع بعدی این است که عمدتا می‌بینیم همکاران ما به دلایل مختلف، ارتباطات‌شان منحصر به ادارات و مسئولان است و حتی اگر سوژه اجتماعی می‌بینند، باز به سمت آقای مسئول می‌روند! یعنی عمدتا گزارش‌های ما مسئول محور است تا اینکه جامعه محور باشد و در واقع عمده تولیدات ما، خالی از مردم است و کمتر مردم دیده شده‌اند.

این خبرنگار معتقد است اشکال دیگر در تولید محتوا، عدم استفاده فعالان رسانه‌ای از امکانات و ابزارهای موجود است و بر این باور است فعال رسانه‌ای که توانایی ارتباط‌گیری با مردم را در فضای مجازی نداشته باشد، یک خبرنگار منفعل است.

به اعتقاد او، فضای مجازی جدای از اینکه یک راه ارتباطی مطلوب و گسترده با جامعه است، یک ابزار مفید در توزیع مطالب تولیدی است که کمتر از آن به نحو صحیح استفاده می‌شود و و در واقع از یک سو، شاهد افرادی با توانایی تولید محتوای مناسب اما کمرنگ در فضای مجازی هستیم و یا از آن سمت، شاهد حضور فعال برخی‌ها در فضای مجازی هستیم که توانایی تولید محتوا را ندارند و نهایتا، منجر به جریان سازی غلط و خوراک دهی نامطلوب به مردم می‌شود.

جهان‌آرا در جمع بندی سخنانش می‌گوید: شاید یکی از راهکارهای ترمیم این مشکلات، آموزش باشد که چندان نمی‌توانیم به آن امیدوار باشیم؛ چرا که به قول قدیمی‌ترها، این حرفه را باید در وسط گود آموخت و مدرک دردی از کار را دوا نمی‌کند؛ اما یک راهکار دیگر که اتفاقا به اعتقاد من، به کار می‌آید خواندن، تمرین و نوشتن مطالب است که به خود خبرنگار بر می‌گردد.

وی معتقد است حال وقتی خبرنگاری از تمام این موانع گذشت و به مرز تولید محتوای مناسب رسید، کجا می‌تواند کار کند و چگونه می‌تواند امرار معاش کند، موضوع دیگری است! آیا سازوکار مشخصی برای حمایت از خبرنگاران با تولید محتوای مناسب وجود دارد یا خیر، مسئله دیگری است که در نهایت روی تولید محتوای ما اثر گذار است و به مشکلات صنفی این حوزه بر می‌گردد که بارها شنیده‌ایم.

زنانی که مردانه پای خبر ایستاده‌اند...

مهرانگیز عباسی از جمله خبرنگاران بانوی موفق در عرصه رسانه استان که سابقه فعالیتش به نزدیک دو دهه می‌رسد از مشکلات این حرفه برای بانوان سخن می‌گوید و معتقد است: در دنیای فعلی حساسیت کار خبر برای همه مردم به نوعی روشن شده است و بانوان نیز نشان دادند در این بخش به دلیل ویژگی ذاتی بانوان که توجه به جزئیات جزو سرشت آن‌ها محسوب می‌شود؛ موفق‌تر از مردان بودند یا همپای آنان.

به اعتقاد وی، مشکلات یک بانونی خبرنگار همانند مردان عرصه خبر با چاشنی استرس همراه است؛ آن‌ها در کنار استرس خبری که ناشی از فعالیت خبری در دنیای رسانه  است؛ با سوژه‌های خبری به چشم یک سوژه صرف نگاه نمی‌کنند؛ چه بسا با سوژه‌های کودکان کار، مادرانه  گریستند؛ چه بسا که با آسیب‌های اجتماعی سوژه‌های خود فراتر از یک  خبر و گزارش رفتار کردند و تا آخر ماجرا با آن همراه بودند؛ بماند که در ورای این مسئله حتی بیشتر از هزینه خبری که بابت تولید آن زحمت کشیدند، دست به جیب شدند.

          

مدیر خبرگزاری فارس در استان مازندران معتقد است دنیای خبر مردانه است و خیلی مواقع  حق یک بانوی خبرنگار را به درستی ادا نمی‌کند.

عباسی با تذکر این مسئله که هر چند در مجموعه رسانه‌ای که بنده فعالیت می‌کنم؛ اصلا این گونه نیست و منظور بحث میدانی فرآیند تولید خبر است؛ می‌گوید: یک بانوی خبر باید همسری و مادری کند و در کنار آن ذهنش را با سوژه هماهنگ کند، مشکلات حوزه خبرنگاری را در استان مازندران زنانه و مردانه نمی‌بینم، اما پیچیدگی کار خبر اینگونه است که باید بیشتر تلاش کنی و کمتر به نتیجه برسید؛ صدای خبرنگار بلند است اما نه برای خودش و خواسته شخصی‌اش ...

به گزارش
بلاغ، در خاطرم خاطرات تلخ و شیرین را مرور می‌کنم و می‌بینم سوژه این گزارش، باز هم تکراری است؛ سال‌ها است که می‌آیند و می‌رود اما مشکلات حالا دیگر مندرس شده، هنوز بر تن خبرنگاران است!

در حالی که خبرنگار برای مردم می‌نویسد و بدنبال مرهمی برای زخم‌های جامعه است؛ اما کمتر کسی، از او می‌گوید، از او می‌نویسد و برای او، قدم بر می‌دارد...

امسال هم در امتداد سال‌های پیشینی که در این حرفه، جوانی‌مان را گذاشتیم، آمد و گذشت؛ اما حکایت مشکلات فعالان رسانه، همچنان تلخ تمام می‌شود؛ اما این تلخی برای من، برای تو، چون قهوه می‌ماند! حالا که تمام پیمانه را سر کشیده‌ایم، دوباره وقت نوشتن است... خبری در راه است.

گزارش: مجتبی قربانی

انتهای پیام/