به گزارش مازند اصناف؛ اجارهبها سر به فلک کشیده، دلار از 24 هزار تومان گذشته، رکود گستردهتر و عمیقتر میشود و به تبع آن شمار بیکاران افزونتر تا رکود و تورم باز هم همسو شوند و راه نفس بر فرودستان و تهیدستان را تنگتر کنند، در جامعهای که تا پیش از کرونا بسیاری زیر خط فقر روزگار میگذراندند، حالا کرونا مزید بر علت شده تا به مرز هشدار برسیم.
*حبابهای افزایش قیمت هر روز بزرگتر میشوند
حبابهای افزایش قیمت راه نفسها را بستهاند و هر روز بزرگتر میشوند، زوج جوانی را میبینم که وارد طلا فروشیهای شهر میشوند و قیمت میگیرند نزدیک میروم جویای وضعیت معیشت آنها میشوم همسرجوان اشک را مهمان چشمان خود میکند و میگوید با رویاهای زیادی چند ماه پیش آمده بودم و حلقه ازدواج خریدم حال توان پرداخت اجاره منزل را هم نداریم برای همین دوباره به همان طلا فروشی آمدهام تا با فروش آخرین و اندک سرمایهی روز مبادا حفظ آبرو کنییم.
بزرگترین اختلالی که کووید-۱۹ در جهان ایجاد کرده برهم زدن نظم اقتصادی جهان است، تعطیل شدن کسبوکارها در کشورهای بزرگ عملا چرخه اقتصاد جهانی را از حرکت بازداشته است، مردم ایران که کشورشان سالها است درگیر تحریمهای بینالمللی است و از سوءمدیریتها نیز رنج میبرد طبیعتا شرایطی بهمراتب سختتر از دیگران را تجربه میکنند. به روایتی دقیقتر درحالحاضر آنچه شاهد آن هستیم تقاطع بحران کرونا با یکی از سختترین دورههای اقتصادی ایران در چهار دهه گذشته است.
خانم عزلدین اهل روستای دار دِکاشت بابل کنار است وی شرایط کنونی را با قبل از کرونا مقایسه میکند و میگوید تا قبل از بحران کرونا در آمد ما درحد بخور و نمیر بوده اما در طی ماههای اخیر کرونا روزی ما را قطع کرده است، من حاضرم مبتلا به کرونا شوم اما کسب و کارها تعطیل نشود، اشخاصی همانند من که دستفروش هستند و در این شرایط آسیبهای اقتصادی زیادی بر آنها وارد شده است، ما هر روز فقیرتر و افسردهتر میشویم، آستانه تحمل مشکلات رو به پایان است.
*سفرههایی که کوچک و کوچکتر میشود
میزان درآمد افراد با مخارج زندگی همخوانی ندارد، سفره مردم هرشب کوچک و کوچکتر میشود، خیلی از افراد در این مدت از کار و کاسبی عقب افتادن! ترس کرونا از یک طرف و نداشتن شام شب از طرفی دیگر، جسم و روح را از آنان گرفته است!
بیایید در فصل سردِ کرونا کمی با هم مهربانتر باشیم، مغازهدارانی که در این ایام دل خوبی دارند، ولی جنسهایی که نیاز ضروری مردم است را به قیمت خرید میفروشند بدانند مردم گرچه شاید به ظاهر نشان ندهند ولی قدردان هستند.
رعایت نکردن مقرارت بهداشتی جنایت در حق کسبههایی است به خاطر کرونا مجبور به تعطیلی کسب و کار میشوند، یا رانندگان حمل و نقلهای عمومی که بیکار شدهاند، فقط به این دلیل که ما مردم به اصلاح روشنفکر آخر هفتهها یا در روزهای تعطیل بساط گردشگری خود را در میان پارکها و تفرجگاهها پهن میکنیم تا زنجیره کرونا قطع نشود.
علیرضا برزگر و همسرش از دستفروشان بازار هفتگی شهر پلسفید هستند که این روزها به سختی امرار معاش میکنند، برزگر 60 سال سن دارد، 45 سال از سالهای زندگی خود را با اعتیاد درگیر بوده تا بالاخره توانست با حمایت خانواده ترک کند و یک زندگی سالمی را از 14 سال پیش آغاز کند، وی در این 14 سال با دستفروشی روزگار میگذراند.
علیرضا یادآوری میکند در طی این 14 سال با تلاش سعی کردیم چرخه زندگی را در یک نقطه ثابت متوقف نگه داریم تا در دره ورشکستگی سقوط نکند درآمد ما در حدی بوده که شب هنگام بدهکار کسی نباشیم، درآمد روزانه ما برای نان شب ما کافی بود، دیگر مجالی برای پسانداز نداشتیم، طی 4 ماه گذشته که بازارها تعطیل بود، اندوخته ما هم که صفر بوده فقط با قرض گرفتن از اطرافیان و دوستان روزها را سپری کردیم.
*فشار حداکثری به طبقه ضعیف در روزهای کرونایی
وی با گلایهمندی اظهار میکند از زمان شیوع بیماری کرونا نخستین جایی که محدودیت و ممنوعیت بر آنها اعمال شد بازار بود و آخرین جایی که دستور بازگشایی آن صادر شد همین بازارهای هفتگی بود اما فروشگاهها، مسافرتها، پارکها، عروسیها، جشنها ممنوعیتی نداشتند، مسئولان تلاش دارند تا حداکثر فشار را به طبقه ضعیف وارد کنند، دلم خون است مسئولان به راحتی تصمیم نگیرند، راحتترین تصمیم بهترین تصمیم نیست، ما دیگر تاب مقاومت نداریم، با حداکثر توان تلاش سعی کردهایم با حداقلها زندگی کنیم، عاجزانه درخواست داریم حداقلها را از ما دریغ نکنند، من از 10 روز پیش وسوسه شدهام اگر بار دیگر بازارها بسته شود به سمت کار خلاف بروم.
در این چند ماه از خود پرسیدهایم آیا واقعاً برگزاری مراسم جشن و عزا ضرورت دارد یا خیر؟ برگزاری عروسیهای زیرزمینی و پنهانی در برخی از باغها در شرایطی که شهرستان از نظر شیوع ویروس کرونا در حالت قرمز قرار دارد، خود جای تعجب است.
*ارسال کارت دعوت به مرگ درب منازل
مردم در این عروسیها بهصورت مخفیانه اقدام به برگزاری مراسم در زیرزمین، پارکینگ و یا باغ میکنند که خطر انتقال کرونا را تشدید میکند، خانوادههایی که بیاعتنا به شیوع بیماری کرونا هستند و نمیخواهند در تصورات خود بگنجانند که شرایط حال حاضر با چند ماه اخیر کاملا متفاوت شده، ورق برگشته است و دیگر زمان برگزاری جشنها با اجتماعات چند صد نفری ممکن نیست و ارسال کارت دعوت عروسی به درب منازل مهمانان همانند ارسال کارت دعوت به مرگ و زندگی اخروی است، آیا برگزار کردن جشن عروسی ارزش از دست دادن جان عزیزانتان و بیکاری همشهریان را دارد؟
ما باید مواظب هم باشیم، پس هر حرکت هرچند کوچک به نشانه احترام به حقوق دیگران در جامعه اهمیت دارد، فراگیری کرونا روند بیکارسازی کارگران را شدت داده است، کارگران روزمزد و موقت بیکار شده بدون درآمد به حال خود رها میشوند، هریک از ما مسئولیت اجتماعی داریم و میتوانیم در این شرایط سخت با زدن ماسک، شستن ساده دستها، اعمال ممنوعیت حضور در پارک برای خود و خانواده خود، جلوی تعطلیلی کسب و کارهای کوچک را بگیریم.
*وعدههایی که تنها در مرحله حرف باقی ماند
الان برخی از مردم درست مثل بیمارانی هستند که اگر دارو به آنها دیر برسد ممکن است جان خود را از دست بدهند، بخشی از مردم به ویژه آنهایی که شغل غیردولتی دارند رسما وارد بحران شدهاند، صاحب کار و کارگر، کاسه چه کنم چه کنم دستشان گرفتهاند، وعدههایی توسط مسئولان داده شد که تنها در مرحله حرف باقی مانده و وارد فاز اجرا نشده است.
کرونا وضعیت کشورهای پیشرفته جهان را قرمز کرده است چه برسد به ما که قبل از کرونا با تحریم، سوء مدیریتها و مشکلات ناشی از آنان سروکله میزدیم، این وضعیت بحرانی نباید باعث شود که مسئولان و متولیان امر چشم خود را به روی مشکلات مردم ببندند.
به گزارش
بلاغ، وضعیت معیشت مردم شهرستان سوادکوه قبل از کرونا کم جان بوده و رونق نداشته و شهروندان توان خرید و پسانداز را نداشتند، با وجود بحران کرونا و افزایش بیکاری کارگران روز مزد و محرومیت این خطه، نفس مردم نه از کرونا بلکه از بحران اقتصادی ضعیف به شماره افتاده هر لحظه به مرگ نزدیکتر میشود.
انتهای پیام/