به گزارش مازند اصناف؛ پیام نمایش قدرت نظامی به شرکای تجاری ایران و کنشگران موثر در کارآمدی تحریمها و ممنوعیتهای تجاری در تحلیل سود- هزینه خود، این است که اگر تحریمهای آمریکا و متحدانش ناکارآمد باقی بماند، آنان (آمریکا و متحدانش) دیگر توانایی اقدام نظامی بهعنوان جایگزین یا مکمل تحریمها علیه ایران را ندارند.
۴ دلیل واکنش خونسردانه بازار ایران به تهدیدها
بررسیها نشان میدهد طی ۴۰ سال اخیر آمریکاییها به بهانههای مختلف ۳۵ عنوان یا دستور اجرایی تحریمی علیه ایران صادر کردهاند. این دستورالعملهای اجرایی که از ۱۲ نوامبر ۱۹۷۹ شروع شده، ۲۴بار توسط دموکراتها و ۱۱بار توسط جمهوریخواهان بوده است. همچنین باراک اوباما با اعمال ۱۱ تحریم علیه ایران در این زمینه رکورددار است. اما فارغ از تعداد بیشمار تحریمهای اعمالشده از سوی آمریکا، در اینجا این سوال مطرح میشود که با توجه به اینکه اخیرا تنشهای بین ایران و آمریکا به بالاترین سطح دهههای اخیر رسیده و همچنین در دورهای که آمریکاییها بیشترین فشار سیاسی، جو رسانهای و روانی و مهمتر از آن بیشترین تحریمها را علیه ایران انجام دادهاند، چرا در روزهای اخیر و پس از حملات سنگین موشکی سپاه به پایگاه آمریکایی عینالاسد، شاخصهای اقتصادی و بازارهای داخلی ایران ازجمله نرخ دلار، قیمت سکه، قیمت طلا، شاخص بورس و... علاوهبر اینکه نوسان شدیدی را تجربه نکردند، بلکه واکنش خونسردانهای نسبت به حمله موشکی ایران و تهدیدات لفظی آمریکاییها داشتهاند.
برای پاسخ به این سوال لازم است تحلیلی اجمالی از الگوی تصمیمگیری سیاسی تحریمکننده، تحریمشونده و الگوی رفتاری شرکای تجاری کشور تحریمشونده ارائه شود. در این زمینه تحلیل الگوی تصمیمگیریهای سیاسی نشان میدهد تبدیلشدن کارآمدی اقتصادی تحریمها و ممنوعیتهای تجاری به کارآمدی سیاسی، مستلزم تصمیمگیری از طرف رهبران سیاسی کشور تحریمشده است. یعنی این رهبران سیاسی هستند که بر اثر فشار اقتصادی ناشی از تحریم یا ممنوعیت تجاری تصمیم میگیرند از رویکرد سیاسی خود که دلیل اعمال تحریم یا ممنوعیت تجاری بوده، دست بکشند یا تغییراتی در آن بدهند. هر تصمیمی که از طرف رهبران سیاسی اتخاذ میشود ناشی از تغییر در «تحلیل سود- هزینه» مبتنیبر وضعیت است.
براساس این استدلال گفته میشود مهمترین راه برای کارآمد کردن تحریم یا ممنوعیت تجاری در وضعیت اقتصاد جهانی، اعمال کنترل بر تحلیل سود-هزینه کنشگران آن است. از این طریق، تحریمکننده میتواند سیاستهای کنشگران و اقداماتی را که با تحریم یا ممنوعیت تجاری همخوانی ندارند، تغییر دهد. تحریمکننده باید طوری بر تحلیل سود-هزینه کنشگران تاثیر بگذارد که درنهایت این تحریمها بیشترین تاثیرگذاری را داشته باشند، چراکه اگر تحریم یا ممنوعیت تجاری کارآمد نباشد، تحریمکننده منافع و سود بسیار زیادی را از دست داده و متحمل هزینه خواهد شد. در اینجا این پرسش مطرح میشود که تحریمکننده چگونه میتواند بر تحلیل سود-هزینه کنشگران اقتصاد جهانی تاثیر بگذارد تا تحریم بیشترین اثرگذاری را داشته باشد؟
بررسی الگوی رفتاری تحریمکنندگان نشان میدهد تحریمکننده این تاثیر را میتواند از طریق طرح بدیل یا جایگزینی پرهزینهتر برای کنشگر تحریمشده و شرکای تجاریاش انجام دهد، زیرا امر واضحی است که هر کنشگری در تحلیل سود-هزینه خود ابتدا به سناریوها یا جایگزینهای یک سیاست یا رویکرد فکر میکند، تمام آنها را با هم میسنجد و سپس براساس اینکه کدامیک سود بیشتری دارند، تصمیم میگیرد؛ بنابراین اگر کنشگر تحریمشده و شرکای اقتصادیاش در تحلیل سود-هزینه خود به این نتیجه برسند که اگر تحریمکننده از طریق تحریم یا ممنوعیت به اهداف خود نرسد، تحریمشونده و شرکایش با بدیلی پرهزینهتر روبهرو میشوند، لذا با خواستههای تحریمکننده موافقت میکنند.
در این زمینه مهمترین بدیل تحریم و ممنوعیت که بتواند این تاثیر را بر تحلیل سود-هزینه کنشگران داشته باشد، «تحولات نظامی» است؛ در متون روابط بینالملل و رویه کشورها کاربرد نیروی نظامی مهمترین جایگزین تحریم یا ممنوعیت محسوب میشوند. تحریم یا ممنوعیت تجاری مرحلهای میانی بین افزایش مجادلات لفظی و جنگ است. بنابراین، در غالب موارد ممکن است اگر تحریمکننده به اهدف خود از طریق تحریم یا ممنوعیت تجاری دست نیابد، از جایگزینها یا بدیلهای آنها استفاده کند. با این حال تاثیرگذاری تحولات نظامی بر کارآمدی اقتصادی و سیاسی تحریم و ممنوعیت (از طریق تاثیر بر تحلیل سود-هزینه کنشگر تحریمشده و متحدانش) مستلزم «تبدیل شدن کاربرد نیروی نظامی از یک جایگزین به مکملی» برای تحریم یا ممنوعیت تجاری است. یعنی اگر تحریمکننده بتواند کاربرد نیروی نظامی را که اغلب بهعنوان جایگزین تحریم یا ممنوعیت تلقی میشود، به مکملی برای آنها تبدیل کند میتواند بر کارآمدی آنها تاثیر مثبت بگذارد. این استدلال مبتنیبر متون مربوط به رابطه بین ابزارهای سیاست خارجی است.
محققان زیادی درمورد رابطه بین ابزارهای سیاست خارجی (مذاکره، تحریم یا ممنوعیت تجاری، تهدید، اقدام پنهانی و کاربرد نیروی نظامی) پژوهش کردهاند که نتایج این تحقیقات نشان میدهد اگر تحریمکننده همزمان با ادامه تحریمها و ممنوعیتهای تجاری، اراده و عزم خود را برای انجام تحولات نظامی (که به احتمال زیاد هزینههای بیشتری نسبت به تحریم یا ممنوعیت تجاری برای کنشگر تحریمشده و شرکای اقتصادیاش دارد) بهمنظور رسیدن به اهداف خود نشان دهد، احتمال کارآمدی تحریمها و ممنوعیتها بیشتر میشود. تحریمکننده از این طریق میتواند تحلیل سود-هزینه کنشگر تحریمشده و دیگر کنشگران را به سود کارآمدی تحریم یا ممنوعیت تجاری تغییر دهد. با این شیوه، تحریمکننده از یک طرف بر تحلیل سود- هزینه کنشگر تحریمشده تاثیر میگذارد و ممکن است تحریم و ممنوعیت به کارآمدی سیاسی برسد و از طرف دیگر بر تحلیل سود-هزینه کنشگران دیگر و بهویژه شرکای اقتصادی کنشگر تحریمشده تاثیر میگذارد و منجر به کاهش روابط اقتصادی آنها با کنشگر تحریمشده و کارآمدی اقتصادی بیشتر تحریم و ممنوعیت میشود.
در یک جمعبندی بررسی نتایج مطالعات مختلف نشان میدهد برای کارآمدی تحریمها چهار دلیل لازم و ضروری است:
۱ کشور تحریمشده یا شرکای تجاریاش به این باور رسیده باشند که جایگزین تحریم و ممنوعیت تجاری، «تحولات نظامی» است؛
۲ کشور تحریمشده یا شرکای تجاریاش به این باور رسیده باشند که تحریمکننده توانایی کاربرد اقدام نظامی را دارد؛
۳ کشور تحریمشده یا شرکای تجاریاش به این باور رسیده باشند که اگر تحریمکننده نتواند از طریق تحریم با ممنوعیت تجاری به اهدافش برسد، برای استفاده از گزینه نظامیمصمم است.
۴ کشور تحریمشده و شرکای تجاریاش به این باور رسیده باشند که اگر مداخله نظامی تحریمکننده رخ دهد آنها متحمل هزینههای بسیار زیادی در مقایسه با هزینههای ناشی از اجرای خواستههای تحریمکننده (تحقق اهداف تحریم یا ممنوعیت) میشوند. حال میتوان به سوالی که در ابتدای این بخش درمورد واکنش خونسردانه شاخصهای بازارهای داخلی ایران ازجمله نرخ دلار، قیمت سکه، قیمت طلا و شاخص بورس به تهدیدات اخیر آمریکا و همچنین افزایش تنشهای سیاسی و امنیتی پس از شهادت سردار سرافراز قاسم سلیمانی را به این صورت تحلیل کرد که تهدید به کاربرد گزینه نظامی یکی از مکملها و همچنین یکی از جایگزینهای تحریم است که کاربرد یا تهدید به کاربرد آن میتواند تحریمها را کارآمدتر سازد، اما «نمایش قدرت نظامی» اخیر ایران (حملات سنگین موشکی سپاه به پایگاه آمریکایی عینالاسد) توانست تاثیر کاربرد گزینه نظامی آمریکا و متحدانش علیه ایران را بر کارآمدی تحریمها و ممنوعیتهای تجاری را از طریق تغییر تحلیل سود-هزینه شرکای تجاری با کشورمان مهار و منتفی کند، لذا راهبرد نمایش قدرت نظامی اخیر بهعنوان یکی از پایههای مهم سیاست ضدتحریمی توانسته است مانع کارآمدی تحریمها و ممنوعیتهای تجاری آمریکا علیه ایران شود و پیام این نمایش قدرت نظامی به شرکای تجاری ایران و کنشگران موثر در کارآمدی تحریمها و ممنوعیتهای تجاری در تحلیل سود- هزینه خود، این است که اگر تحریمهای آمریکا و متحدانش ناکارآمد باقی بماند، آنان (آمریکا و متحدانش) دیگر توانایی اقدام نظامی بهعنوان جایگزین یا مکمل تحریمها علیه ایران را ندارند./فرهیختگان