به گزارش مازند اصناف و به نقل از بلاغ- اظهارات دکتر روحانی رئیس جمهور محترم در اختتامیه جشنواره مطبوعات در اولین روز هفته جاری از جهت های مختلف قابل بررسی است. اظهاراتی که واکنش های مختلفی را در پی داشته است. به نظر می رسد در همین ارتباط می توان نکات زیر را مطرح کرد:
1_انتظار آن بود که در اولین تجربه از برگزاری جشنواره مطبوعات در دولت جدید، جنبه حمایتی دولتی ها بیشتر خود را نشان دهد چرا که اکثر دولت ها در اولین برخورد با مطبوعات که اوج آن در جشنواره مطبوعات قابل اتفاق است سعی می کنند الفاظ قانونی را با کلماتی عاطفی بیان کنند که هم وظایف در چارچوب قانونی مطبوعات را به آنان یادآوری کنند و هم حسن نیت خود را با صدای رسا اعلام کنند. شاید منطقی ترین توقع از رئیس جمهوری که خود را حقوقدان می داند این بود که الفاظ حقوقی را با ادبیاتی عاطفی بیان کند که البته این توقع در روز شنبه برآورده نشده است.
2_ دولت ها رابطه دو طرفه و البته بسیار تنگاتنگی با مطبوعات دارند چرا که مطبوعات یکی از مهمترین و جدی ترین راه ارتباطی اجرائی ها با افکار عمومی هستند در چنین شرایطی حتما تدبیر درست آن است که دولت نوع نگاه و نظر خود نسبت به مطبوعات را بگونه ای تعریف نماید که کسی از اهالی رسانه احساس نکند قصد آن است تا مطبوعات به دو دسته بد و خوب تقسیم شده و از همه تاسف بارتر آن که مبنا و معیار این دسته بندی ، نه قانون بلکه سلایق و تمایلات قوه مجریه باشد.
قطعا آقای رئیس جمهور که فردی حقوقدان هستند به خوبی به این نکته مهم توجه دارند که مبنا قانون است و آن هم قانون اساسی نظام مقدس اسلامی .
دولت با هر سلیقه و هر تفکری که بر سر کار باشد نمی تواند دغدغه ها و مطالبات خود را مر قانون بخواند و بنامد بلکه همگان اعم از دولت و غیر دولت خود را می بایست در چارچوب قانون دانسته و از دیگران هم بر اساس قانون مطالبه داشته باشند.
جالب اینجاست که یکی از اشکالات درست یا نادرستی که دولتمردان فعلی در ارتباط با دولتی های قبلی مطرح می کردند این بود که چرا آقایان خود را در چارچوب قانون نمی دیدند حال آیا جای این پرسش بطور جدی نیست که دولتی که خود را اهل اطلاع از مر قانون می داند مطالباتی سلیقه ای را چرا پیگیری می کند؟! ملاک و مبنا قانون باید باشد.
به نظر می رسد در مراسم مورد اشاره خواسته های سلیقه ای بیشتر مورد مطالبه قرار گرفت در صورتی که انتظار آن بود که عمل به قانون مورد توجه باشد. وقتی که حرکت یک روزنامه در جسارت به مقدسات و احکام الهی مورد اعتراض و انتقاد واقع نمی شود اما انتقاد از مثلا فلان حرکت دولت با اعتراض رسمی مواجه می شود به این معنی است که معیار و مبنا از قانون به محدوده دولت تغییر کرده است که این موضوع از مطلعان حقوق بسیار بعید است.
3_در یکی از مناظرات سه گانه رئیس جمهور منتخب که آن موقع یکی از هشت نامزد بود به هنگام استماع جمله یکی از نامزدها در نقد سخنان خود، واکنشی از خود نشان داد که این واکنش اعتراض نامزد نقاد را به دنبال داشت.
دکتر محسن رضائی در اعتراض به این حرکت دکتر حسن روحانی با ناراحتی گفت:" معلوم نیست اگر آقای روحانی رئیس جمهور شوند با منتقدین چه برخوردی خواهند کرد" که البته دکتر روحانی نیز در پاسخ به این جمله گفت:" من عصبانی نشدم بلکه با صدای رسا پاسخ دادم" اکنون سخنان روز شنبه ریاست محترم جمهور وقتی مورد تامل واقع می شود دریافت می شود که در نوع نگاه به منتقدان شاید کمی تغییر زاویه دید لازم و ضروری باشد.
جامعه ای که همانگونه که دکتر روحانی بر آن تاکید داشته که اگر نقادی در آن وجود نداشته باشد جامعه ای بی روح است حال که وقتی خود ایشان به این نکته تاکید دارند نباید این پرسش را مطرح نمود که "قیم مآب"نامیدن منتقدین منصف با کدام اصل و اصول حقوقی قابل توجیه است؟!
قطعا آن انتقادی که دور از انصاف باشد و به دنبال مچ گیری باشد از منظر همگان مذموم است اما وقتی نشریاتی برای صیانت از نظام و دولت منبعث از این نظام خود را مکلف به رصد منصفانه حرکات دستگاهها دانسته و با دانستن هزینه های احتمالی ، راسخ و صادق به طرح انتقاد می پردازند آیا جای تقدیر و تکریم نیستند؟!
4_بعد از حماسه عظیم ملت ولایتمدار ایران اسلامی در 24 خرداد سال جاری برخی افراد نهایت سعی خود را معطوف به این نکته نمودند که با ساختن همتی تصنعی از خود در انتخابات یازدهم، سهم بیشتری را از منتخب یازدهم مطالبه نمایند حال آنکه دکتر روحانی با آرای مردم ولایتمدار توفیق حضور در راس دستگاه اجرائی کشور را یافته و این جماعت در این توفیق نقشی بسیار جزئی داشته چرا که نامزد مورد نظر آنان فردی دیگر بوده که چون بر عدم اقبال عمومی وی اطلاع دقیق یافتند.
لذا با کنار زدن اجباری نامزد مورد نظرشان، هم از وزن کشی در انتخابات رهائی یافتند و هم خود را در انتخاب منتخب یازدهم شریک جا زدند! اکنون جای این سوال نیست که چرا مطالبات این جماعت در خروجی رسمی قرارگرفته و به عنوان یک مطالبه رسمی مطرح می گردد؟!
قطعا این جماعت همانگونه که در اظهارات و مقالات آنان پس از انتخابات آمده ، دولت یازدهم را به عنوان فرصتی برای احیا خود تلقی نموده و اعتقادی صادقانه به دولت و شخص رئیس جمهور محترم که اوج تفاوت دیدگاه ایشان با آنان را می توان در سخنان درست و دقیق 23تیر78 دکتر روحانی در جمع مردم بصیر تهران ملاحظه نمود، به هیچ وجه ندارند.
در اینجا ذکر تعبیر درست آیت الله لاریجانی از شرایط کنونی این جماعت جالب به نظر می رسد. آنگاه که ایشان آنان را "افعی های گرمادیده" خواندند. انتظار آن است که ارکان فرهنگی دولت پیگیر مطالبات حقیقی رئیس جمهور محترم باشند که اتفاقا در چارچوب نظام است و دغدغه های نظام به شمار می آیند..
5_و آخرین و البته مهمترین نکته این که رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در اولین دیدار با کابینه نهم به این نکته مهم اشاره فرمودند که" اگرچه فرصت چهارساله برای دولت ها زمان خوبی برای خدمت به مردم عزیز است اما به سرعت می گذرد" اکنون باید به این نکته مهم توجه کرد که دولت یازدهم هم زمان اگرچه چهارساله اما به سرعت برق و باد در اختیار اوست به نظر می رسد از هرگونه حرکت و یا سخنی که در روند خدمت به این ملت شریف و عزیز خدشه به وجود می آورد باید پرهیز کرد که در این زمینه دولت باید پیشقراول باشد.
شکرالله رضا زاده شرمه- روزنامه نگار و منتقد