به گزارش مازند اصناف؛ بانوی میانسال و باوقار، آرام سخن میگوید و بیشتر وقتها چشم میدوزد به پارک پر رفتوآمد و هیاهوی روبرو، سالهاست دوشبهدوش همسر، بار معاش را به دوش میکشد. دکهاش، همان دکهٔ ساده و شلوغ که پر است از کیک و کلوچه و آدامس و سیگار و اسباببازی.. و لابهلای آنها و روی ویترین تعداد اندکی هم روزنامه و مجله.
اولین روز کاری سال جدید وقتی کرکره دکه مطبوعاتی روبروی بوستان دامادی ساری را بالا میکشید شاید فکرش را هم نمیکرد خبر بانک مرکزی برای دلار ۱۲ هزار و ۹۵۰ تومانی قرار است چوبی باشد لای چرخ زندگی اش.
بهار خیاط زاده که ۹ سال پا بهپای همسرش روزنامه و مجله به مشتریان میداد و سالها شاهد نوسان قیمت دلار و ریال بود این بار آهی میکشد و میگوید: تعداد روزنامهها آنقدر کم شده که به همه مشتریان ما نمیرسد، مجلهها هم صفحاتشان کم و قیمتشان بالا رفته و بعدازاین همهسال کار حالا مشتریان از ما ناراضی شدهاند.
یک روزنامه فروش: برای گذران زندگی مجبور شدیم کیک و سایر اقلام را جایگزین کمبود نشریات کنیم
بهار از وضع نشریات در بهار امسال گله کرد و گفت: بیشتر مشتریان وقتی قیمت را میشنوند، روزنامهها را روی پیشخوان میخوانند و میروند و ما برای گذران زندگی مجبور شدیم کیک و سایر اقلام را جایگزین کمبود نشریات کنیم.
نوای بیرمق نشر ما را از دکه مطبوعاتی به دفتر نشریهای در مرکز شهر ساری کشاند، صاحبامتیاز و مدیرمسئول یک نشریه در ساری، وابستگی در صنعت چاپ را مشکل اساسی نشریات دانست و گفت: بزرگترین مشکل مطبوعات و نشریات نبود کاغذ، فیلم و زینک است و باوجود کارخانه چوب و کاغذ در مازندران، کاغذ موردنیاز چاپ برای استان تأمین نمیشود.
وی میگوید: سال گذشته باوجوداینکه به اتحادیه خبرنگاران درخواست دائم و حق عضویت واریز کردیم اما تاکنون هیچگونه حواله و سهمیهای برای روزنامه رسمی استان دریافت نکردیم.
وی هزینههای جانبی در حوزه مطبوعات را با توجه به میزان افزایش قیمت دلار غیرواقعی و بالا برشمرد و تصریح کرد: نیمی از روزنامهها در ۷ ماه گذشته تعطیل شدهاند و حمایتهای یارانهای ارشاد با هزینههای چاپ، پرسنل و توزیع برابری نمیکند. قیمت تمامشده روزنامه محلیای با تیتراژ ۵۰۰ نسخه در فروردین سال ۹۷، ۳۶۰ هزار تومان بود اما همین تعداد در اردیبهشت ۹۸ به یکمیلیون و ۵۰۰ هزار تومان رسید.
نیمی از روزنامهها در ۷ ماه گذشته تعطیل شدهاند و حمایتهای یارانهای ارشاد با هزینههای چاپ، پرسنل و توزیع برابری نمیکند
مسئول کتاب و انتشارات اداره کل ارشاد اسلامی مازندران نیز بر سخنان این فعال رسانهای صحه گذاشت اما این بار در بخش انتشارات و گفت: مافیای ایجاد شده در بحث کاغذ به انتشارات استان آسیب جدی زده است.
خلیلی مافیای شکلگرفته بعد از کاهش قیمت ریال را در حوزه کاغذ مسبب کاهش تولید نشر استان دانست و افزود: به دلیل افزایش نرخ کاغذ تیراژ برخی کتابها از ۵ هزار به ۲۰۰ رسیده است.
وی ادامه داد: در سال ۹۷، ۸۵۰ عنوان کتاب با تیراژ بیش از ۷۸ هزار به چاپ رسید درحالیکه در سال ۹۶، ۸۱۱ عنوان با تیراژ بیش از یکمیلیون و ۲۰۰ هزار به چاپ رسیده بود.
خبرهای کشوری هم پر است از آشفتگی بازار کاغذ، تخلفها و شرکتهایی که شناسایی شدند، نمونهاش خبر آن ۲۶۰ هزار تن کاغذ ویژه مطبوعات و کتاب، که با ارز دولتی وارد و فقط ۱۰ درصد آن با موافقت معاونتهای تخصصی وزارت ارشاد به دست مصرفکنندگان مطبوعاتی و انتشاراتی رسید که سهم مازندران از آن حتی قابل بیان هم نبود.
شاید بر این اساس بتوان گفت کارگروه ساماندهی کاغذ که متشکل از تمامی دستگاههای مسئول در واردات و توزیع ۵ گونه کاغذ تحریر، تحریر رول، بالکی، آل دبلیو سی و روزنامه بر اساس مصوبه ۱۳۹۷/۵/۱۶ ستاد تنظیم بازار شکل گرفت در این مورد آنچنانکه باید موفق عملنکرده است، به گواه روزنامههایی که تیراژشان به نصف رسید و کتابهایی که منتشر نشدند و کاغذهایی که به سمت استانهای بزرگتر حمل شدهاند، گویا پریشانتر از قیمت دلار، قیمت کاغذ است و از این تهمانده ارثخوری رانتخواران و سلاطین، هرکسی سهم خود را طلب میکند. روزنامهنگار و ناشر از سویی به دنبال دریافت سهم کاغذ و از سوی دیگر چاپخانهداران شاکی از آنکه از این سهم بینصیب ماندند تا هرکدام بتوانند در این آشفتهبازار و حال خراب تولید فرهنگی نوش دارویی به جسم نیمهجان کسبوکارشان بزنند.
شاید توزیع حوالههای جدید که چند روزی است خبرش آمده، برای ناشران و اهالی مطبوعات آنهم با شرایط تعیینشده، امیدی تازه باشد، اما آیا از میزان سودجوییها خواهد کاست؟ سهم کاغذ فروشان این بازار کجاست؟ آنهایی که باید این روزها در میانه این سردرگمیها باشند، همانهایی که شاید بتوان حلقه واسطه باشند تا هفتهنامهها و انتشارات کوچک بتوانند دوباره جان یابند.
مدیرمسئول یک انتشارات در ساری با اشاره به افزایش حدود صدهزارتومانی هر بند کاغذ در سال ۹۸ گفت: توزیع نامناسب کاغذ با ارز تخصیصی بهخصوص برای ناشران شهرستانی عملاً تولید کتاب در شهرستانها را به تعطیلی کشانده است.
توزیع نامناسب کاغذ با ارز تخصیصی بهخصوص برای ناشران شهرستانی عملاً تولید کتاب در شهرستانها را به تعطیلی کشانده است
فریده یوسفی تغییر روزانه قیمت دلار و نبود نظارت صحیح را مسبب ورشکستی ناشران دانست و افزود: متأسفانه نویسندگان و ناشران به دلیل این افزایش قیمت در مسیری قرارگرفتهاند که کتاب را با کمترین تیراژ و فقط برای ارائه رزومه کاری به چاپ میرسانند نه عرضه به جامعه کتابخوان.
درعینحال معاون فرهنگی اداره کل ارشاد مازندران هم افزایش قیمت دلار را دلیل اصلی نصف شدن تیراژ نشریات و مطبوعات استان دانست و گفت: بهزودی سهم مازندران از توزیع ۳ هزار تن کاغذ روزنامه و تحریر در کشور به دست متقاضیان میرسد.
عباس زارع در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به رتبه دوم مازندران ازلحاظ تعداد رسانههای مکتوب در سطح کشور افزود: با همکاری استانداری به دنبال استفاده از ظرفیتهای صنایع چوب و کاغذ مازندران هستیم.
وی در ادامه برای کمک بیشتر به نشر از اجرایی نشدن ماده ۱۶ خبر داد و گفت: رسانههایی که توان چاپ ندارند در این اوضاع اقتصادی لغو مجوز نمیشوند.
و این خبر خوبی است برای رسانههایی که با فشار اقتصادی دستوپنجه نرم میکنند اما کافی است؟ دلیل نیمهجان شدن نشر در مازندران آیا محدود به قیمت کاغذ است؟ هزینه فیلم، زینک، دستمزد، توزیع و دهها هزینه دیگر که با افزایش قیمت دلار دچار نوسانان شد چه میشود؟
مدیرمسئول یک هفتهنامه محلی در مازندران میگوید: همه کمر بستهاند تا مطبوعات را به تعطیلی بکشانند و افراد زیادی این میان شغل خود را از دست میدهند.
عمران حامی از افزایش همزمان هزینههای دفتر و دستمزد پرسنل گلهمند است و افزود: به دلیل افزایش قیمتها مجبور به تعدیل نیرو شدهام، وقتی تیراژ کم میشود چگونه میتوان حقوق افراد را پرداخت زیرا هفتهنامههای کوچک بیشترین ضرر را میپردازند و بیشتر آنها پلات میگیرند.
سقوط ارزش ریال و نقش آن در تولیدات فرهنگی را نمیتوان نادیده گرفت اما آنچه آسیب جدیتری بر پیکره این تولیدات میزند نابسامانی و نبود نظارت کافی در این حوزه است که بخش صنعتی فرهنگ، یعنی حوزه چاپ را نیز به چالش جدی کشید. اینکه چاپخانهداری پس از حدود ۲ دهه فعالیت به حالت نیمه تعطیل درآید یا برای کاهش هزینهها دست به تعدیل نیرو بزند اتفاق ناخوشایندی است که امسال در مازندران درحال رقم خوردن است.
یک چاپخانهدار مازندران میگوید: تقریباً ۹۰ درصد نشریات دیگر چاپ نمیشوند و نشریهای که تا پارسال با ۳۰ هزارتا تیراژ در چاپخانه من چاپ میشد امسال بهزور به هزار تیراژ میرسد.
یک چاپخانه دار: فیلم و زینک با دلار دولتی وارد و با قیمت آزاد فروخته میشود
این چاپخانهدار که از دلالبازی کاغذ شاکی بود ادامه داد: در بخش فیلم و زینک هم افزایش ۷ برابری داشتیم و درحالیکه با دلار دولتی اینها وارد میشود و به ما با قیمتی بیش از دلار آزاد فروخته میشود و حوالههای فیلم و زینک وارداتی فقط به چاپخانههای دولتی تعلق میگیرد و بخش خصوصی در حال ورشکستگی است.
وی افزود: قیمت مرکب، الکل چاپ، داروی آب و هزینه بازسازی و سرویس دستگاههای چاپ در استان ۵ برابر شده است و بهتبع آن برای جبران هزینه اگر قیمت چاپ را ۵ برابر کنیم تعداد مشتریهای چاپ کم میشود.
این چاپخانهدار از درخواستهای مکرر و پیگیری برای دریافت کمک به اداره ارشاد و صنعت و معدن مازندران و بینتیجه ماندن آن گفت و تصریح کرد: چاپخانههای مازندران در بحث حمایتی متولی مشخصی ندارند.
اما اوج درد آنجاست که با اشاره به میزها و دستگاههای خالی میگوید به دلیل افزایش هزینهها ناچار به تعدیل ۴۰ درصد از نیروها شده، آنهم نیروهایی که در این چاپخانه عمری گذرانده بودند.
آنچه مسلم است در ورای همه این گلایهها باید نگران نیروهای انسانی بود که نان فرهنگی سر سفره خانوادههایشان میبردند و این روزها بینان ماندهاند و شاید هم باید نگران سبدهای نیمهپر خانوار شد که محصولات مکتوب آهسته از داخلشان محو میشوند، نگران همان چندنفری که دیگر بهجای خرید روزنامه به خواندن تیترها روی پیشخوان دکهها بسنده میکنند./مهر