به گزارش مازند اصناف؛ به نقل از آناج، نامگذاری سال 97 به نام حمایت از کالای ایرانی توسط مقام معظم رهبری بازخوردهای فراوانی داشت و در حالیکه بسیاری از مردم با تاکید براین مساله که حمایت از کالای ایرانی همان حمایت از کارگر ایرانی است از مسئولین نیز برای کمک به تولید ملی انتظار دارند.
در این میان البته بودند برخیها که کالای داخلی را تنها به تولیدات خودرو محدود کرده و سعی داشتند تولید ایرانی را تخریب کنند و حتی یکی از مجریان خبر بی بی سی فارسی تولیدات ایران خودرو و سایپا را تنها محصول حمایت از کالای ایرانی خواند! و این مساله چقدر ما را به یاد جملات گوهربار یکی از مسئولین رژیم پهلوی انداخت که ایرانیها حتی عرضه اداره یک کارخانه سیمان را ندارند! صد البته این مساله قابل کتمان نیست که دو غول خودروسازی کشور در سایه انحصار در طول مدت چندین ساله نقصهای فراوان و غیرقابل چشمپوشی داشتند اما تمسخر حمایت از کالای داخلی آتشی خواهد بود که دودش تنها به چشم اقشار ضعیف جامعه خواهد رفت.
چندین سال است که تعطیلی کارخانههای داخلی یکی پس از دیگری کارگران زیادی را راهی خانه کرده و وضعیت معیشتی مردم را در تنگنا قرار داده است، آیا مصرف کالا در کشور پرجمعیت و مصرفگرای ما کم شده که کارخانههای ایرانی به تعطیلی کشیده شدهاند؟ پاسخ این سوال خیر است. قاچاق کالا و واردات بیرویه کالاهای خارجی از جمله کالای چینی از مبادی رسمی و غیر رسمی باعث گشته تا روز به روز تولید داخلی ما با خطرات بیشتری مواجه شود.
چندسال قبل بود که در هجوم کالاهای چینی به ناگاه کفش تبریز هم مورد هجمه قرار گرفت و بازار تبریز مملو از کفشهای چینی شد! شاید مردم تبریز اولین افرادی بودند که زنگ هشدار برایشان به صدا درآمد زیرا پیشه بسیاری از مردمانش کفاشی است؛ پس سعی کردند با ایجاد کمپینها و حمایت مردمی پای چینی را از کفش تبریز در بیاورند.
در این راه از فروشندگان تا مردم کنارهم ایستادند تا جایی که امروز اثری از کفش چینی در بازار تبریز نمیتوان یافت، این موضوع نه افسانه و نه وهم میباشد بلکه اگر سری به بازار تبریز بزنید و از فروشندگان و کفاشان تبریزی سوال کنید خواهند گفت که چیزی به نام کفش چینی در بازار وجود ندارد و حتی کفشهای ارزانقیمت و شاید کمکیفیتی که در بازار وجود دارد نیز ایرانی است.
قطعا باید این مساله را در نظر گرفت که تمام اقشار جامعه توان خرید کفش چرم تبریز را ندارند و کفشهای ارزانتر با کیفیت پایینتر نیز مورد نیاز مردم است و باید در کنار حمایت از کفش اصیل تبریز از کفاشان نیز حمایت کرد تا به جای تولیدکننده چینی، تولیدکننده ایرانی بازار را به دست بگیرد و برای تمامی سلیقهها و توان خریدهای متفاوت کفش تولید کنند همانطور که طی چند سال اخیر این اتفاق رخ داده است.
بازار پوشاک و لوازم خانگی نیز از جمله بازارهایی است که تولید داخلی حرفهای زیادی برای گفتن دارد، فارغ از برخی هیاهوها و تبلیغات برای اجناس خارجی به جرات میتوان گفت در این دو صنعت بزرگ اجناس ایرانی نه تنها چیزی کمتر از کالای خارجی ندارند بلکه در مقایسه با قیمت آن کیفیت مطلوبتری هم دارند.
صنایع مواد غذایی نیز یکی دیگر از بازارهای ایرانی پسند است و علیرغم مشکلات فراوان این صنعت میتواند راه نجاتی برای اقتصاد کشور باشد، اقتصادی که با واردات و قاچاق کالا روز به روز چوب بیشتری لای چرخش میرود و با گذشت زمان نیز راهاندازی این چرخ سختتر خواهد شد. مواد غذایی ایرانی نه تنها در داخل بلکه در خارج از کشور نیز با استقبال فراوانی روبرو بوده و اندکی تغییرات برای بستهبندیهای زیباتر و صاف کردن جاده صادرات برای این محصولات میتواند اشتغالزایی چشمگیری در این حوزه ایجاد کند.
فرهنگ غلط استفاده از لوازم خارجی و یا به اصطلاح مارک! چنان در تاروپود ایرانیان رخنه کرده است که به نظر میرسد زدودن این رویه کار بسیار سختی باشد اما در همینجاست که وظیفه مسئولین روشن میشود، مردم از مسئولین انتظار ندارند که مانند آنها سوار پرایدی شوند که به گفته یکی از مسئولین خودروی فقراست! اما انتظار دارند در حداقلهای خود حمایت از کالای ایرانی را مورد اولویت قرار دهد.اینکه مسئول ایرانی لباس، کفش ایرانی بپوشد یا ساعت داخلی دست کند آیا برای آنان عار محسوب میشود؟
اینکه در جلسات مسئولین از لیوان و بشقاب و میز و صندلی ایرانی استفاده شود کار سختی است؟ بدون شک اینگونه نیست، پس مسئولینی که بعد از نامگذاری سال جدید به نام حمایت از کالای ایرانی رسانهها را تریبون خود برای روشن ساختن بایدها و نبایدها کردهاند باید از خود و سازمانهای مطبوعشان شروع کنند تا این حس را به مردم منتقل کنند.
شاید پایان سال 97 نتیجه حمایت از کالای ایرانی را خواهیم دید که آیا مردم ایران به تولیدکننده و کارگر ایرانی اعتماد خواهد کرد یا همچنان برای کارگران چینی و اروپایی به ایجاد اشتغال خواهند پرداخت!
انتهای پیام/