به گزارش مازند اصناف؛ این روزها تقریبا در هر خانوادهای یک جوان بیکار یافت میشود، کافی است که به اطراف خود نگاه کنیم و آنگاه است که در مقابلمان جوانی جویای کار را مشاهده خواهیم کرد.
جوانانی که به این در و ان در میزنن تا برای خود شغلی دست و پا کنند و به زندگی خود سروسامان دهند، اما به راستی برای جوانان ما در جامعه کار کم است؟
یا سطح توقعات جوانان ما که حالا بسیاری از آنها تحصیلات عالی دارند افزایش یافته است. کمی به عقب بازگردیم، شغلهای متفاوتی را در جامعه میدیدیم که جوانان اشتیاق فراوانی به آنها داشتند، مشاغلی که هم اینک در میان جوانان ایرانی طرفداری ندارد و اتباع بیگانه بازار آنها را به دست گرفتهاند.
به طور مثال اکنون اگر قصد بازسازی یا ساخت خانه داشته باشید، به ندرت گچ کار جوان هموطن پیدا میکنید، اگر هم پیدا شوند، ثیمتهایی به شما میدهند که با بودجه شما همخوانی ندارند. اما به راحتی میتوانید گچ کار غیر ایرانی پیدا کنید. این موضوع برای مشاغلی از این دست که هم پرستیژ خوبی دارند و هم درآمد کافی، به علتی که به آن خواهیم پرداخت، بدون متقاضی مانده اند.
شغلهای پردرآمد با متقاضی کم
در همین زمینه، پسری که مدرک کارشناسی ارشد دارد میگوید: من چهار سال دوره کارشناسی و بعد از آن دو سال دوره کارشناسی ارشد را خواندهام.
ناصر میگوید: مضحک نیست که من بروم و منشی بشوم؟ آیا برای جامعه مناسب هست، یک فرد تحصیلکرده مشغول شغلهای سطح پایین باشد؟
محمد که مدرکش با ناصر یکی بود، در کنار او میگوید: در حال حاضر مدرک اکثر افراد جامعه کارشناسی است، آیا باید بگوییم تمام این افراد باید مشغول به شغلهای سطح بالا باشند؟
او میگوید: اصلا شغل سطح بالا یعنی چه؟ من خودم راننده هستم و از درآمدم راضی هستم.
محمد ادامه داد: آیا افراد تحصیلکرده از درآمد برخی مشاغل که به ظاهر سطح پایینی دارند، اطلاعی دارند؟ به طور مثال مشاغلی مانند گچبری، نقاشی ساختمان، بازیافت و امثال اینها با اینکه درآمد بالایی دارند، اما خیلی از جوانان حاضر به انجام دادن این کارها نیستند.
فردی که در شغل موتورسازی مشغول به کار است، میگوید: من کارمند دولت هستم، اما بعد از کار اداری به مغازه میروم.
سجاد میگوید: شاید در طول دو هفته، درآمد این کارم خیلی بیشتر از حقوق یک ماه کار دولتیام است.
برادر او که کلیدساز است، ادامه داد: مدرک دانشگاهی من کارشناسی است، اما آنقدر بازار کارم خوب است که به هیچ کار دولتی فکر نمیکنم.
او میگوید: با درآمد شغل کلیدسازی که دارم، توانستهام، خانه و ماشین بخرم و الان هم پسانداز دارم.
تعداد افراد بیکار و تعداد شغلهای بدون متصدی
حدود دو میلیون و 300 هزار بیکار در ایران وجود دارد، که طبق آمارهای برخی مسئولان به همین میزان نیز فرصت شغلی در کشور وجود دارد که متصدی ندارند.
طبق آخرین آمار اعلامی از سوی مرکز آمار ایران، در حال حاضر حدود دو میلیون و 300 هزار بیکار در کشور وجود دارد، بیکارانی که به دلیل نداشتن مهارت یا نبودن فرصتهای شغلی نتوانستهاند مشغول به کار شوند.
از این میزان بیش از یک میلیون و 600 هزار نفر مرد و حدود 700 هزار نفر زن هستند. همچنین یک میلیون و 800 هزار نفر در بخش شهری و 500 هزار نفر دیگر در بخش روستایی کشور هستند.
موضوع قابل توجه دیگر این است که از این دو میلیون و 300 هزار نفر، 700 هزار نفر آنها جوانان 15 تا 24 سال و حدود 800 هزار نفر دیگر آنان جوانان 24 تا 29 سال هستند.
دلیل اینکه حدود دو میلیون شغل بدون منابع انسانی وجود دارد چیست؟
محمد عنبری، مدیر گروه اشتغال و بانک شبکه کانون های تفکر ایران گفت: مسئله بیکاری و ارتباط آن با رشتههای تحصیلی، یک موضوع مهم پیش روی جامعه است.
وی افزود:این مسئله، تا جایی پیش رفت که رهبر انقلاب در ابلاغیه سیاستهای کلی برنامه ششم توسعه و در بند 78 این سند که در ذیل محورهای علم و فناوری تنظیم شده است، از دستگاههای اجرایی خواستند «رابطه متقابل تحصیل با اشتغال و متناسبسازی سطوح و رشتههای تحصیلی با نقشه جامع علمی کشور و نیازهای تولید و اشتغال» مشخص شود.
مدیر گروه اشتغال و بانک شبکه کانون های تفکر ایران معتقد است: از دو جهت باید به این موضع پرداخته شود.اول اینکه وظایف دولت در قبال جامعه چیست؟
محمد عبیری افزود: آیا دولت باید افرادی که تحصیلات عالیه دارند، را مجبور کنند به دنبال مشاغلی که متناسب با تحصیلات آنها نیست، بروند؟
وی با تاکید بر نتیجه هزینه کرد افراد تحصیلکرده تصریح کرد: دولت باید سیاست اقتصادی جامعه را طوری برنامه ریزی کند که هرکس درشغل متناسب با تحصیلات قرار بگیرد و باعث برگشت هزینه افراد باشد.
این کارشناس اشتغال با اشاره به وجه دوم این موضع، که به خود فرد بر می گردد، بیان کرد: اینکه افراد تحصیل کرده برای انتخاب شغل حساسیت به خرج می دهند، باعث ایجاد آسیب های اجتماعی، از جمله بالا رفتن سن ازدواج می شود.
افزایش سن ازدواج، معضل پیش روی جامعه
بیش از 11 میلیون دختر و پسر در سن ازدواج وجود دارد.
یکی از عمدهترین دلایل تأخیر ازدواج از نظر جوانان، عوامل اقتصادی است. در یک صحبت چند دقیقهای با جوانان، مخصوصاً پسران، میتوان به آسانی فهمید که علت نداشتن تمایل به ازدواج در اکثر آنها، برخوردار نبودن از شغل، مسکن و تهیه لوازم و ضروریات زندگی و جشن ازدواج است.
در این بین خانوادههای دختران هم مشکل تهیه جهیزیه را سد بزرگی برای ازدواج دخترانشان میدانند، خصوصاً خانوادههایی که چند دختر با فاصلههای سنی کم، دارند.
بنابراین نداشتن توان اقتصادی کافی، انگیزه ازدواج جوانان را پایین میآورد و اجازه نمیدهد آنان در سن پایین ازدواج کنند.
نزدیک شدن سن ازدواج به مرز دهه سوم زندگی، پیامدهای رفتاری و روانی تلخی برای جامعه امروزی به دنبال دارد.
پژوهشها در این باره از رابطه افزایش سن ازدواج و رواج مجرد ماندن از آسیبهای اجتماعی حکایت میکند و جامعهشناسان و صاحبنظران مکرر دراین باره هشدار میدهند. چرا که از منظر روانشناسی، تجرد طولانی مدت، ریشه بسیاری از آسیبهای فردی و اجتماعی است.
نرخ بیکاری دانش آموختگان دانشگاهی چقدر است؟
مسعود برومند معاون پژوهشی وزیر علوم گفت: نرخ بیکاری دانش آموختگان دانشگاهی ۱۸.۵ درصد بوده که این میزان از نرخ عمومی بیکاری بیشتر اعلام شده است.
در همین زمینه، محمد عنبری، مدیر گروه اشتغال و بانک شبکه کانونهای تفکر ایران با یادآور شدن دلیل توقع بالای جوانان گفت: شرایط ناپایدار اقتصادی، زمین خوردن مشاغل خرد خصوصی، فضای نامناسب کسب و کار،شرایط متلاطم اقتصادی، باعث می شود که مشاغل آزاد، اعتماد خود را از دست دهند.
عنبری بیان کرد: به دلیل نبود اطمینان در مشاغل آزاد، این افراد به سراغ مشاغل پشت میزی و دولتی می روند، چرا که از حقوق ثابت آن مطمئن و دارای امنیت شغلی هستند.
وی افزود: علت اصلی این موضوع نبود برنامهریزی درست در ساختار اقتصادی فعلی است.
مدیر گروه اشتغال و بانک شبکه کانون های تفکر ایران، با توجه به اینکه، هر ساله حدود یک میلیون و 400 هزار نفر، ورودی جدید به بازار کار داریم، گفت: هر سال به این تعداد افزوده میشود، یعنی اینکه افزایش نرخ مشارکت اقتصادی را شاهد هستیم.
عنبری، با اشاره به افزایش نرخ مشارکتی که عمده آنها فارالتحصیلان هستند، گفت: دولت ادعا میکند سالی 700 هزار شغل ایجاد کرده است و وقتی سیاستهای اقتصادی دولت را نگاه میکنیم، آیا این اتفاق افتاده است یا خیر؟
این مدیر گروه اشتغال بیان کرد: فشار جمعیت فارغالتحصیل بر روی بازار کار به حدی بوده است، که این افراد وارد بازار کارهای خیلی کوچک و کاذب، هم شدهاند.
وی با تاکید براینکه، چرا نرخ بیکاری بالا رفته است، گفت: عده زیادی از این فارغالتحصیلان که به سراغ شغلهای کاذب و شغلهای خیلی کوچک نرفتهاند، موجب افزایش نرخ بیکاری شدهاند.
عنبری در پایان یادآور شد: اینکه گفته میشود 75 درصد بیکاران، فارغالتحصیلان هستند اشتباه است، در حقیقت این عدد کمتر از 20 درصد است. بیکاران واقعی کسانی هستند که دنبال شغل نمیروند ولی فارغالتحصیلان ما به دنبال کار کردن هستند ولی برخی از آنها کار پیدا نمیکنند.