به گزارش مازند اصناف؛ هادی ابراهیمی عضو هیأت علمی دانشکده فلسفه رسانه ملی در رنجنامهای به مقام عالی وزارت جهاد کشاورزی از وضعیت موجود کشاورزان انتقاد کرد و عنوان کرد: احتراماً خاطر شریف را به استماع ظلم مضاعف و رنجنامهای از سرسبزترین خطه ایران یعنی مازندران مستحضر میسازم که حضرتعالی به اندازه مسؤولیت خویش در پیشگاه خداوند باید پاسخگو باشید.
رنجنامه باغداران مازندرانی که مثل سناریوهای تکرارشونده هر ساله در حال تکرار است، چیزی نیست که از نگاههای تیز و عمقنگر حضرتعالی پنهان و مغفول مانده باشد، اما اینجانب که سالها در سمت مدیریتی ارشد استان در متن مشکلات این قشر زحمتکش و مظلوم قرار داشته و هم اکنون نیز همنفس با این مردم زندگی میگذرانم، برخود فرض میدانم تا شرح مختصری از این زخم ناجور و عمیق شونده را معروض دارم.
جناب آقای وزیر؛
مازندران رکورددار محصولات باغی بهویژه در عرصه مرکبات کشور است و میتوان ادعا کرد که باغداری در مازندران، معیشت بخش وسیعی از این مردم بوده و در صورت بی سرو سامانی، زندگی این قشر کاملاً مختل و برنامههای عقبمانده آنها که منوط به درآمدهای باغی بودهاند، کاملاً منحل میشوند.
باغدار مازندرانی، قربانی روابط غلط حاکم بر بازار مبتنی بر میدانداری واسطهها و دلالهای زالوصفتی است که بطور مثال پرتغال را کیلویی هزار تومان و یا حتی کمتر از باغدار خریده و به چند برابر قیمت در بازار به فروش میرسانند و یا اینکه همین پرتغال با همه کیفیتش قابل رقابت قیمتگذاری با پرتغال جنوب نیست که هر کیلو بین 9 تا 11 هزار تومان در بازار قیمتگذاری میشود.
سیاستگذاریهای غلط، عدم مدیریت درست بازار، بلندتر شدن تصاعدی دست دلالها، فقدان ظرفیتهای نگهداری و انبارداری محصولات باغی، ناکارآمدی و ناکافی بودن صنایع فراوردههای تبدیلی، نداشتن سردخانههای پیشرفته، ناآگاهی از فعل و انفعالات بازاریابی داخلی و یا حتی خارجی، عدم خرید تضمینی این محصولات از سوی دولت، هزینههای بالای باغداری و تولید محصولات باغی و فرمول ظالمانه دلالیگری در ارائه محصولات باغی به بازار و سایر گزینهها، رئوس ناکامیهای این صنعت را در مازندران رقم زده و باغدار را به مرزهای ناکارآمدی و باغداری را به مرزهای مقرون به صرفهنبودن و زیاندهی رساندهاند.
جناب آقای وزیر؛
باید در نهایت تأسف عرض کنم که این سالها باغدار مازندرانی نه تنها چیدن و ارائه مرکبات به بازار را مقرون به صرفه نمیداند، بلکه مجبور است که مرکبات را خوراک دام نموده و مظلومانه شاهد واردات بیرویه و آن هم با تعرفه 5 درصد و مانور مرکبات و میوههای خارجی در میادین میوه و تره بار داخلی باشد که سودش شاید به جیب پنج نفر، اما دودش شاید به چشم صدها هزار نفر باشد و مجبور باشد در اقدامی انتقامی، قید همه زحمات عمر خود را زده و درختان را که به اندازه فرزندانشان دوستشان دارد، از ریشه قطع کرده و زمینش را به ویلاسازانی بفروشد که هیچ ترحمی نسبت به اراضی حاصلخیز شمال کشور ندارند.
سؤال تلخ حقیر از جنابعالی اینجاست که این سرنوشت شوم چه نسبتی با حمایت دولت از استراتژی اقتصاد مقاومتی داشته و چگونه میتوان گریههای دردناک این تولیدکنندگان عرصه کشاورزی و باغی را توجیه کرد؟!
جناب آقای وزیر؛
کشاورز و باغدار مازندرانی چگونه و با چه کسی میتواند این دردها را بازگو کند که برنجش به آن شکل و مرکباتش به این شکل دچار هرج و مرج شده و چماق واردات بیرویه و سیاستهای رهاسازی آنها اینگونه بر سر آنها فرود آمده و هست و نیست آنها را به تاراج برده است؟!
فلذا از شما که خود از خانوادههای معظم سه شهید و از رزمندگان دفاع مقدس هستید، استدعا میشود که با نگاهی کاملاً متفاوت و به دور از شعارهای محقق نشده، آستین همت را بالا زده و این قشر را از این فلاکت تأسف بار نجات دهید و نگذارید که مازندران در پشت درختها و جنگلهای سبزش، در محرومیتی پنهان بسوزد و مرگ سبز را بنام خود در دنیا به ثبت برساند.
مرجع: فارس