به گزارش مازند اصناف؛
منیر حضوری- با توجه به اهمیت موضوع کارآفرینی در اقتصاد ملی و جهانی میتوان به نقش آن در تولید ثروت و ایجاد اشتغال اشاره کرد. هرچند نقش کارآفرین در اقتصاد کشور بسیار واضح است اما هنوز نگاهها متفاوت است. برخی از کارشناسان باور دارند که کارآفرینی در ایران جا افتاده و در مقابل برخی دیگر هنوز گلهمندند و معتقدند راه زیادی در پیش است.
کارآفرینان ذوق و پشتکاری دارند که افراد معمولی کمتر از آن ویژگیها بهرهمندند. در قرن شانزدهم میلادی کارآفرینی برای نخستین بار مورد توجه اقتصاددانان قرار گرفت. تعاریف زیادی تاکنون از واژه کارآفرینی شده که هریک ابعادی از ویژگیهای کارآفرینی را ارائه میدهد اما در همه تعاریف بر نوآور، تصمیمگیر، متعهد و مخاطرهپذیر بودن کارآفرین اتفاق نظر وجود دارد. برای بررسی این موضوع در ایران و تفاوت آن با سرمایهگذاری با کارشناس و نخستین کارآفرین ایران صحبت کردیم.
هیچوقت معنی شکست را نفهمیدهام
بهروز فروتن، نخستین کارآفرین ایران با بیان اینکه نقش کارآفرین در جامعه غیرقابل انکار و بیبدیل است در گفتوگو با صمت اظهار کرد: برخلاف اینکه خیلیها فکر میکنند کار سختی است اما باور دارم که خیلی راحت است. کارآفرینی درواقع تبدیل اندیشه به عمل با حرکت گامبهگام است، در این مسیر اندیشه خوب، جامعنگری، پرسشگری، هدفمند بودن، پشتکار داشتن و جا نزدن از موارد مهم است. فروتن درباره ویژگیهای یک کارآفرین و تفاوت آن با سرمایهگذار گفت: کارآفرین اگر جایی زمین بخورد از همان جا بلند میشود. او سرمایهگذار نیست بلکه نقشآفرین و ارزشآفرین است. کارآفرین یعنی کسی که اندیشه نو دارد، اندیشه خیلی مهم است چراکه میتواند یک کار جدید را برای دیگران انجام دهد در حالی که سرمایهگذار کسی است که باید این اندیشه را بپذیرد تا بتواند آن کار را پیش ببرد. این کارآفرین برتر کشور ادامه داد: سرمایهگذار دنبال ریسک نیست بلکه دنبال تایید و قطعی بودن افزایش سرمایهاش است اما کارآفرین توفان فکری ایجاد میکند و ریسکپذیر است.
از طرف دیگر در حالی که کارآفرین به دنبال کارهای نو میرود اما سرمایهگذار فقط اجراکننده آن تفکر است. البته سرمایهگذار امکاناتی دارد که کارآفرین ممکن است نداشته باشد که مهمترین آن بحث مالی است. وی در ادامه از اهمیت پشتکار سخن گفته و بیان کرد: تا بخواهید موانع و سختیها وجود دارد اما کارآفرین مصمم به رفع این موانع است. به عبارتی همیشه موانعی است که نگذارند یک تفکر در اجتماعی پیشرفت کند اما کارآفرین همیشه در رقابت و تلاش است تا با آن موانع مبارزه کند. مبارزه یک اندیشه است و اندیشه همه کارآفرینان در کشور بهدست آوردن هویت برای انجام کار است. فروتن در پاسخ به این سوال که چند بار ورشکست شدهاید تا توانستهاید دوباره روی پای خود بایستید گفت: من هیچوقت ورشکست نشدهام بلکه همواره تجربه کسب کردهام. باور دارم آدمهای موفق تجربه بهدست میآورند و شکست نمیخورند چراکه شکست به معنای پایان کار است اما تجربه یعنی انتهای یک کار برای کاری دیگر. آدم موفقی که نوآوری میکند ممکن است در کاری تاوان سنگینی بدهد اما هیچوقت معنی شکست را نمیفهمد.
کارآفرینی نقطه آغاز مشارکت بخش خصوصی
حمید حاجاسماعیلی، کارشناس بازار کار نیز درباره اهمیت کارآفرینی با صمت گفتوگو و بیان کرد: هرچند این موضوع بسیار مهم است اما در ادبیات تخصصی حوزه کار و کشور ما تنها چند سالی است که وارد شده و کمتر جایگاه اصلی خود را پیدا کرده است. او با ابراز تاسف از اینکه هنوز آنطور که باید و شاید کارآفرینی در کشور ما جا نیفتاده اظهار کرد: هنوز باور مسئولان به به درستی جا نیفتاده در صورتی که کارآفرین کسی است که نقطه آغاز مشارکت مردم و بخش خصوصی در حوزه اقتصاد است. او با اشاره به اهمیت نقش کارآفرین در کشورهای توسعهیافته بیان کرد: کارآفرین کسی است که در عین حال که اطلاعات خوبی از مدیریت دارد ابداعکننده یک حرفه است. او برای اینکه بتواند این کار را انجام دهد نیازمند حمایتهای جدی و خاص است که اگر آنها را درک و فضا را آماده نکنیم نمیتوانیم موفق باشیم. حاجاسماعیلی درباره تفاوت نقش کارآفرین با سرمایهگذار نیز گفت: بهطور قطع سرمایهگذار کسی است که در حد کارآفرین میتواند مطرح باشد و در بازار کار اثرگذاری خوبی داشته باشد.
نقش آن با کارآفرین اینقدر متفاوت نیست که فکر کنیم کارآفرین برتر از سرمایهگذار است اما در بازار کار ما به شدت نیازمند سرمایهگذار هستیم، چون کسی است که میتواند پول را راحتتر در جاهای دیگر به کار بگیرد و سود منطقی و مطمئن دریافت کند. او منابعی دارد که به طور عمده مادی است و انگیزه دارد که آنها را در بازار کار به کار بگیرد و اعتقاد دارد که این سرمایهها باید در گردش بازار کار ارزش افزوده ایجاد کند. این کارشناس بازار کار با اشاره به اینکه نقش سرمایهگذار با یک فرد پولدار متفاوت است اظهار کرد: سرمایهگذار با کسی که تنها پول دارد تفاوت جدی دارد چراکه منابعش را برای خدمت به کشور، تولید ثروت، ایجاد اشتغال و توسعه بازار کار به کار میگیرد و همه ریسکهای بازار کار را به جان میخرد.
به این ترتیب سرمایهگذاران میتوانند کارآفرینان را حمایت کنند زیرا میخواهند پولشان را وارد حرفهای کنند که پیشبینی خوبی از آن در بازار کار میشود. حاجاسماعیلی تاکید کرد: برای اینکه به سمت مشارکت مردم در حوزه اقتصاد برویم و با مشکلات فرهنگی مبارزه کنیم اگر بخواهیم اقتصاد دولتی را به سمت بخش خصوصی ببریم یکی از گزینهها این است که حمایت از این گزینهها زیاد و بستر برای کارآفرینان در کشور فراهم شود.