به گزارش مازند اصناف؛ در عصر کنونی که بعضیها با ایجاد فضای مسموم موجود در پی تبلیغات جبهه باطل، علیه حق هستند و در جامعهای که امام عصر در پشت پردههای غیبت به سر میبرد، هستند کسانی که به وسع خود در پی ترویج ارزشهای اسلامی هستند.
مثل همه روزها و همه مردم شهر برای تردد روزانه سوار یک تاکسی در شهر ساری شدم تا به مقصد برسم اما ماجرا زمانی جالب میشود که وقتی داخل تاکسی نشستم اما این تاکسی چیدمان خاصی داشت و همین مسئله شد سوژه گزارش...
رنگ تاکسی و پلاک شناساییش و حتی میزان کرایهای که دریافت میشد همانند سایر تاکسیهای درونشهری شهر ساری بود اما آنچه خودنمایی میکرد در این تاکسی سقف پوشیده شده این تاکسی از چفیه و عکس شهدا و سردار سلیمانی و... بود
شاید نظم خاصی در چیدمان عکسها و بریده مطالبی که بالای سرت در این تاکسی چسبانده شده بود وجود نداشت...
عکس شهید چمران و تعداد دیگری از شهدای معروف و غیرمعروف و جملاتی در ترویج فرهنگ عفاف و حجاب زینتبخش این سقف شده بود، همچنین تعبیه کتابخانه کوچک در بین پشتی دو صندلی جلو نیز جلوه دیگری از این تاکسی خاص بود...
جواد خسروی راننده 34 ساله از ساری فارغالتحصیل رشته تکنسین دامپزشکی که مدتی در شهرستان گلوگاه طرح خود را گذرانده و سپس به دلیل نداشتن علاقه در این رشته به شغل آزاد و در نهایت بنا به سفارش اطرافیان راننده تاکسی روی آورد.
این راننده جوان در گفتوگو با خبرنگار فارس اظهار کرد: من در خانوادهای در حد معمول هم از نظر معیشتی و هم از نظر دینداری به دنیا آمدم.
خسروی با بیان اینکه در کودکی تا نوجوانی همیشه سؤالی ذهن مرا با خودش درگیر میکرد و آن این بود که چرا میگویند بعضی از موسیقیها حرام است، افزود: بهدنبال دلیلی قانع کننده برای این سؤال بودم، ناگفته نماند در این بین علاقه خاصی به گوش دادن به سخنان مقام معظم رهبری داشتم و همیشه صحبتهای ایشان را دنبال میکردم تا اینکه دلیلش را به مرور زمان فهمیدم که با گوش دادن به موسیقی از انجام بسیاری از کارها غافل میشدم ولی با گوش ندادن چیزی را از دست نمیدهم.
وی تصریح کرد: تا جایی که در سال 92 به شلمچه رفتم و این زمانی بود که تازه قرار بود راننده تاکسی شوم همیشه به فکر انجام یک حرکت فرهنگی و زیبا مربوط به انجام وظیفه امر به معروف و نهی از منکر بودم و علاقه خاصی به انجام اینکار داشتم به شلمچه رسیدم در حال دید و بازدید از مزار شهیدان بودم که ناگهان فکری در ذهنم نقش بست گفتم من هم میتوانم با نصب عکس و پوستر از شهیدان دفاع مقدس و نصب احادیث ائمه اطهار و امام راحل و رهبر بزرگ انقلاب که حامی جان و مال و ناموس ما مسلمانها بودند گوشهای از از خودگذشتگیهای آنها را البته نه تنها برای دیگران نخست برای دل خودم به تصویر بکشم.
این راننده تاکسی ادامه داد: خدا را شکر در مدت زمان کوتاهی موفق به انجام این کار شدم و واقعاً احساس رضایت کردم؛ راستش را بخواهید در ابتدای کار از آشنای دور و نزدیک گرفته تا مسافران لحظهای بودند کسانی که با طعنه و کنایه سخن میگفتند و فکر میکردند من به جایی یا ارگان و یا مجری دستور خاصی هستم.
خسروی اضافه کرد: سعی کردم با سکوت یا جواب اینکه این کار را برای دل خودم کردم به بحث با آنها خاتمه دهم؛ البته گاهی هم روحیه میگرفتم وقت خوشحالی و تصدیق عدهای دیگر را میدیدم که کار را پسندیده و از من تشکر کردند به خاطر آن، چند لحظهای که مهمان تاکسی من در کنار نگاه شهدا بودند احساس خوبی به من دست داد.
وی با اشاره به اینکه انگیزه انجام این کار به احساس درونی و علاقه وافر به شهدا و رهبر آزاده کشور برمیگردد، گفت: من مثل همه شهروندی عادی هستم فقط در راه حفظ انقلاب اسلامی و حفظ آرمان های انقلاب احساس انجام وظیفه میکنم و با این کار احساس خوبی دارم و به استمرار این حرکت فکر میکنم و پشیمان نیستم.
این راننده تاکسی ادامه داد: پیام خاصی هم ندارم و فقط کسانی که افکارشان با من یکی است احساس درونی مرا درک میکنند.
خسروی یادآور شد: از خداوند متعال میخواهم به من عزم، اراده و صبر دهد تا در این زمینه کار گیرم و با صبر و آرامش پاسخگوی سؤالات مسافران پیرامون ایجاد چنین فضای خاصی در تاکسی باشم.
وی در پایان گفت: مهمترین خواسته خودم را نخست از خداوند منان بعد از واسطههای او میخواهم و آن دیدار با رهبر عظیمالشان انقلاب است یعنی میشود من به دیدار دوست نائل شوم...
گزارش: زری طاهری
/فارس