به گزارش مازند اصناف؛ صنایعدستی ایران میتواند با تکیه بر پتانسیلهای بالقوه و بالفعل در تحقق سیاستهای اقتصاد مقاومتی و رفع خلاهای موجود در اقتصاد ایران به صورت فعال به ایفای نقش بپردازد.
صنایع دستی، کانون اشتغال و تولید ثروت
صنایعدستی پلی میان اقتصاد و فرهنگ است و با توسعه آن، نه تنها به اشتغالزایی و اقتصاد کمک میکند، بلکه گام بلندی است در جهت معرفی فرهنگ اصیل ایرانی.
حصیربافی از هنرهای بومی و ریشهدار ایرانی به ویژه در شمال یکی از قدیمیترین صنایعدستی و شاید کهنترین آنها باشد، این هنر بومی به عنوان یک فعالیت اقتصادی میتواند زمینه اشتغال فراوانی را ایجاد، بستری برای معرفی بهتر و فراگیر فرهنگ و هنر ایران در داخل و خارج کشور فراهم کند.
تاریخچه حصیربافی در جهان
یکی از قدیمیترین مصنوعات ساخت بشر حصیر است که با رشتههای حاصل از الیاف گیاهی بافته میشود، نمونههای اندک به دست آمده در بینالنهرین و آفریقا نشان میدهد صاحبان این تمدنها از نی و گیاهان روییده شده در باتلاقهای سفلای بینالنهرین به منظور بافت زیرانداز حصیری استفاده میکردند.
حصیر، مقدمه قالیبافی
پروفسور آرثر آپهام پوپ معتقد است که نخستین زیراندازهای بشری از نی و گیاهانی که در باتلاقهای سفلای بین النهرین روئیده، تهیه شده و بهم انداختن ساق گیاهان و در آوردن بافتهای «حصیر» مانند، اولین قدم در دستیابی انسان به شیوههای تولید قالی بوده است از این رو با قاطعیت میتوان اظهار کرد که نخستین زیراندازهای تهیه شده توسط انسان، بافتههای حصیری بوده و اولین سرپناهها پس از رسیدگی در غارها و غارنشینی به کمک حصیر و نی پدید آمده است.
از ضروریات زندگی انسانهای کوچرو قابلیت حملونقل و همچنین برپایی آسان سکونتگاه آنها است و حصیر، این ویژگیها را دارد.
گونههای بدست آمده در بینالنهرین و آفریقا گواه آن است که حصیربافی و سبدبافی، منشا نه فقط نساجی بلکه سفالگری یا کوزهگری نیز بود، البته برای به دست آوردن اطلاعات بیشتر در مورد این نخستین زیرانداز بشر، محققین این عرصه با مشکلی بزرگ مواجه هستند با توجه به از بین رفتن الیاف طبیعی، به مرور زمان نمونههای بسیار اندکی برای تحقیق وجود دارد.
حصیربافی در ایران
ایران در کنار کشورهایی مانند ژاپن، کره و مکزیک یکی از ۱۶ کشور تولیدکننده حصیر به شمار میرود.
پیشینه تاریخی این تولیدات در ایران نشان میدهد، استفاده ایرانیان قدیم از حصیر منحصر به زیرانداز نبوده و در ساخت ظروف نیز از حصیر استفاده میکردند، امروزه نیز ظروف حصیری بر خلاف کاربری اصلی حصیر یعنی زیراندازها، با اقبال بیشتری بین علاقهمندان صنایع دستی مواجه شده است.
در کنار تفاوتهای موجود در تولید حصیر در کشور، فصل مشترک تمامی این روشها همان بافت متشکل از تار و پود است، بافتی که در ظروف حصیری، کلیه مراحل آن به کمک ابزار بسیار ساده با دست و در قالب بافتهای مشبک و مارپیچ انجام میشود.
امروزه در مناطق مختلف کشورمان بویژه مناطق شمال و جنوب آن هر کجا که دسترسی به برگ درخت خرما، ساقه گندم، نی و ترکه امکان پذیر باشد، میتوان نشانههایی از حصیربافی و سبدبافی را یافت.
ویژگیهای حصیرهای ایرانی
از ویژگیهای حصیر ایرانی، فعالیتهای تزیینی انجام شده در بافت آن است، این تزیینات یا در ساختار بافت وجود دارند یعنی حصیر با بافتهای تزیینی مثلاً با تعداد خاص تار یا پود بافته میشود یا در رنگ حصیر.
برای ایجاد تفاوت در رنگ حصیر یا از مواد اولیه با رنگ خاص استفاده میکنند یا مواد اولیه را با استفاده از عناصر طبیعی به رنگ دلخواه در میآورند، بهعنوان مثال از چوب سرخرنگ نوعی درخت به نام «بقم» برای تولید رنگ طبیعی استفاده میکنند که رنگ حاصل در شرایط اسیدی به رنگ قرمز و در شرایط قلیایی به رنگ آبی تغییر رنگ میدهد.
مواد اولیه حصیربافی
الیاف مورد استفاده در حصیربافی در مناطق مختلف و حتی در برخی مناطق در فصول مختلف متفاوت هستند و هر کدام از این الیاف برای پیدا کردن شرایط بافت روش آمادهسازی متفاوتی دارند.
در مناطق شمالی از کلوش(ساقهی برنج) و ساقه نیهای مردابی برای حصیربافی استفاده میکنند، همچنین با توجه به حجم قابل ملاحظه تولیدات حصیری در این مناطق برخی از گیاهان ویژه حصیربافی را در مزارع پرورش میدهند. برخی از این گیاهان عبارت اند از:
سوف: یکی از انواع نیهایی است که به صورت وحشی در مردابها میروید و نیهای سوزنی توپری دارد.
این نیها را بعد از برش به صورت دستهای در معرض آفتاب قرار داده تا خشک شود و رنگ مناسبی پیدا کند، از این نیها در بافت زیرانداز با دستگاه بهعنوان پود استفاده میشود.
کنف: گیاهی است که برای حصیربافی کشت میشود، وقتی ساقه و برگش زرد و تخم آن سیاه شود، گیاه آماده برداشت است.
یکی دو روز گیاه برداشت شده را در خشکی نگهداری میکنند تا پلاس بخورد(پژمرده شود)، سپس مدتی در آب برکه یا مرداب نگهداری میشود تا پوستش آماده کندن شود، در آخر گیاهان پوست کنده شده آویزان میشوند تا کاملا خشک و قابل استفاده شوند و از این الیاف در بافت زیرانداز با دستگاه به عنوان تار استفاده میشود.
لی یا گالی: یکی از انواع نیهایی است که به صورت وحشی در کنار مردابها میروید و از آن در تولید مصنوعات حصیری غیر از زیرانداز استنفاده میشود.
با تبلیغ مناسب و حمایت از تولیدکنندگان آن میتوان موجب رونق دوباره حصیربافی شد
ژیلا احمد امیرآقایی کارشناس صنایعدستی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری استان مازندران اظهار کرد: حصیربافی به عنوان یکی از هنرها و صنایعدستی خانگی سالهاست که در بعضی از روستاهای استان مازندران رواج داشته و دارد.
وی افزود: در بافت حصیر از دو نوع گیاه خودرو به نامهای واش و گاله استفاده میشود، مهمترین گونه حصیر بافته شده در گویش محلی مازندرانی کوب(زیرانداز حصیری) نامیده میشود که از گیاه(واش)، عنوان پود و گیاه(گاله) به عنوان تار بافته میشود.
کارشناس صنایعدستی مازندران ادامه داد: استفاده از کوب در استان مازندران بسیار رایج بوده به طوری که در اکثر شهرهای استان به عنوان زیرانداز از آن استفاده میشد بخصوص در آشپزخانهها، این مفرش به عنوان جلوگیری کننده از نفوذ رطوبت در تابستان سرد و زمستان گرم بوده است و حتی این زیرانداز را در زیر فرشها در منازل پهن می کردند.
امیرآقایی تصریح کرد: زنبیل، سبدهای دستساز زنان روستایی نوع دیگری از بافتههای حصیری است که برای حمل وسایل قابل فروش به بازارهای روز از آن استفاده میشود، به گونهای که هم اکنون نیز در بازارهای روز استان میتوان آن را یافت.
وی افزود: هنر داربافی در لغت نامه دهخدا «سرخ بید» که از آن سبد میبافند معنی شده است، برای هر داربافی از شاخههای نازک بعضی از گونههای درختان بید، ارغوان، به و بادام استفاده میکنند ولی معمولاً استفاده از ترکههای درخت بید رایجتر است.
کارشناس صنایعدستی مازندران در پایان گفت: با توجه به این که هنر حصیربافی از پیشینهای کهن در کشورمان برخوردار است و ایران یکی از ۱۶ کشور تولیدکننده لوازم حصیری در جهان است، با اطلاعرسانی صحیح، آموزش، بازاریابی، تبلیغ مناسب و برنامهریزی شده و حمایت از تولیدکنندگان آن میتوان موجب رونق دوباره این هنر دستی شد.
جوانان از هنرهای بومی و سنتی بسیار دور شدهاند
ساراخاتون باباجانزاده بانوی هنرمند بابلی فعال در رشته حصیربافی در گفتوگو با خبرنگار ما اظهار کرد: بنده متولد ۱۳۴۲ از روستای درازکلا هستم و در حدود ۳۰ سال است که به حرفه حصیربافی اشتغال دارم.
وی افزود: آشنایی من با این هنر از دوران کودکی شکل گرفت، زمانی که تنها ۱۱ سال داشتم و در کنار پدر و مادرم در محیط روستا این هنر را یادگرفتم، در واقع حصیربافی میراث خانوادگی ماست.
هنرمند حصیرباف بابلی با اشاره به بازارهای محلی بابل در گذشته ادامه داد: آن زمان بازارهای محلی و هفتگی زیادی در بابل وجود داشت و عمدهفروشان از بابل به خانوادهام سفارش میدادند، ما اعضای خانواده همگی در منزل حصیر میبافتیم، هر هفته به پنجشنبه بازار میرفتیم و محصولات خود را به فروش میرساندیم.
باباجانزاده تصریح کرد: در سالهای اولیه تنها محصولات حصیربافی ما شامل سبد و زنبیل بود، اما با گذر زمان بنده سعی کردم با فکر و ایدههای جدید به تولید محصولات خلاقانه و جدید پرداختم.
وی گفت: بنده در طول چهار سال گذشته در نمایشگاههایی در پارک شهید شکریپور، پارک پردیس، بازارهای محلی بابلسر و جارو دستان امیرکلا شرکت کردم و این حضور سبب شد به سلیقه و نظر مصرفکننده پی ببرم و در همین نمایشگاه اخیر در ساختمان موزه بابل، محصولاتی مانند چکمه، گالش و سبدهای عروس بسیار مورد توجه قرار گرفت بنابراین باید تعداد نمایشگاههایی که برگزار میشود بیشتر باشد تا هنرمندان به جامعه معرفی شوند.
این هنرمند حصیرباف حفظ این هنر را از وظایف سازمان میراث فرهنگی دانست و اظهار کرد: سازمان میراث فرهنگی به عنوان متولی صیانت از میراث فرهنگی ملزم است از هنرهای بومی و هنرمندانی که در این عرصهها فعالیت دارند حمایت کند، این حمایت میتواند فراهم کردن محلی برای توزیع محصولات، تهیه مواد اولیه چون رنگ گالی باشد، رنگ گالی در همه نقاط کشور پیدا نمیشود و یا هزینه بالایی دارد.
وی ادامه داد: من از طریق واسطهای ابتدا به سازمان میراث فرهنگی معرفی شدم و سپس برای حضور در نمایشگاهها دعوت شدم، امکان حضور در نمایشگاه و بازارهای محلی باید برای همه هنرمندان فراهم باشد.
باباجانزاده با بیان اینکه هنرمندان باید این هنر را در جامعه اشاعه دهند، گفت: از دیگر راههای حفظ و صیانت از هنرهای بومی اشاعه و معرفی آن به جامعه است، هنرمندان میتوانند با آموزش هنرهای خود به آشنایان و علاقمندان این میراث را برای نسلهای آینده به یادگار بگذارند.
وی تصریح کرد: من از زمانی که جهاد کشاورزی دوره آموزشی برایم گذاشت و برای آموزش مجوز گرفتم به افراد علاقهمند در درازکلا این هنر را یاد میدهم، در نمایشگاه اخیر نیز افراد بسیاری به این هنر علاقه نشان داده و خواستار آموزش بودند.
این هنرمند زندگی شهرنشینی را علت دوری از هنرهای بومی برشمرد و تاکید کرد: امروزه جوانان از هنرهای بومی و سنتی بسیار دور شدهاند، زندگی شهرنشینی و دغدغههای آن علت اصلی این دوریاست زیرا حوصله و آشنایی کمی با هنرهای اصیل دارند.
وی افزود: البته تلاشهای خوبی برای معرفی رشتههای هنری در حال انجام است برای مثال صداوسیمای استان مازندران مستندی از نحوه حصیربافی تولید و با بنده نیز مصاحبه کردند.
تقیزاده در پایان گفت: هزینه مواد اولیه حصیربافی بسیار کم است و هزینه زیادی ندارد اما زحمت فراوانی میبرد از اینرو باید قدر آن را بدانیم، همه ما برای حفظ فرهنگ خود مسئولیم.
حصیربافی مورد توجه مسئولان نیست
استاد ابوالحسن خسروی حصیرباف اهل شهر گتاب با اشاره به این نکته که حصیربافی امروزه مورد توجه مسئولان نیست در گفتو گو با خبرنگار ما اظهار کرد: درست است که به دلیل ایجاد امکانات مناسبتر برای همه مردم کمتر کسی به دنبال حصیر و دیگر انواع محصولات حصیری میرود ولی مسئولان هم باید به فکر باشند.
وی افزود: مسئولان نباید هنرمندان این عرصه را فراموش کنند چون برخی از افراد فقط از این راه هزینههای خانواده خود را تامین میکنند.
این هنرمند حصیرباف گتابی ادامه داد: شاید برخی هم مانند من شغل دیگری مثل کشاورزی و باغداری داشته باشند و برایشان حصیربافی جنبه شغل دوم، تفریحی یا برطرف کردن مایحتاج شخصی داشته باشد، اما بسیاری هم نان سفره خانههایشان از این راه تهیه میشود.
خسروی تصریح کرد: من نمیدانم چرا جوانان میگویند کار نیست با اینکه این همه هنر و حرفه در جامعه وجود دارد باز به دنبال کار اداری فقط هستند، خوب همه که نمیتوانند کارمند شوند بهتر است به سوی حرفههای مختلف از جمله صنایعدستی بروند تا روزی حلال بدست آورند.
وی در پایان گفت: هم مسئولان باید در این اوضاع بد اشتغال و هم بیکاران همت کنند و با حمایت از صنایعدستی مثل حصیربافی مشکلات افراد منطقه خود را کم کنند، در روستاها که خیلی راحت میشود این کار را انجام داد.
نظرات مردم در مورد استفاده از حصیر و حصیربافی
حسن عسکرینژاد(عکاس): در بحث سنتی علاوه بر همت و تلاش برای رفع مشکلات این هنرمندان میشود به فرهنگ بومی رونق داد و در کنار آن اقتصاد خانواده را فعالتر کرد، در جهت شعار سال، که اقتصاد مقاومتی و اشتغال است، کوشید.
فاطمه حقشناس(هنرمند صنایعدستی): صنایعدستی میتواند هم برای خود هنرمند هم برای فرهنگ عمومی جامعه مفید باشد چون هم بحث مالی هم بحث معنوی در پی دارد و استفاده از آن حتی در بسیاری موارد از وسایل امروزی بهتر است.
خانم رضایی(فرهنگی): در روزهای قدیم بیشتر به این هنر توجه میشد ولی امروزه کلا در حال فراموشی است که وظیفه مسئولان در این زمینه بسیار زیاد است، چرا برای چیزهایی بسیار پیش پا افتاده هزینههای سنگین انجام میدهند اما برای کارهایی که با فرهنگ مردم سرو کار دارد کمتر هزینه میکنند.
رضا مقیمی(خبرنگار): برای کیفیت بخشیدن به آثار هنری و فرهنگی باید سنتها و صنایعدستی بومی تقویت شود تا در مسیر رشد فرهنگی حتی مسائل مادی هم پدیدار گردد و از کنار این تولید محصول اشتغالزایی و منابع مالی به سامان برسد.
محمد عبدی(هنرمند حصیرباف): کسی به فکر هنرمندان صنایعدستی نیست علیالخصوص مسئولان، چون اصلا امکانات مناسب و جایگاهی برای فروش محصولات در شهرها ایجاد نمیکنند و نمایشگاهی ثابت در این زمینه نداریم.
به گزارش خبرنگار ما، بافتههای روستایی ازجمله هنرهای کاربردی که حاصل تلفیق باورهای قومی و سلیقه ذوقی بافنده است و برای حفظ اصالت و هویت بومی، توجه به نقش مایههای غنی این آثار میتواند راه گشا باشد.
صنایعدستی تنها کالایی برای مبادله نیست، بلکه بیانگر خصوصیات فکری، فرهنگی و مذهبی هر جامعه و تولید آن گامی در راستای تحقق اقتصاد مقاومتی است و با ویژگیهایی که دارد موجب اقبال عموم مردم و توریستها خواهد شد.
با توجه به فضای موجود اقتصادی جامعه و نگاه هنرمندان عرصه صنایعدستی علیالخصوص حصیربافی مسئولین باید با تدوین برنامههای جامع و منطبق بر سیاستهای ابلاغی اقتصاد مقاومتی در بخش صنایعدستی و هنرهای سنتی بخش قابل توجهی از خلاها و نقاط تهدید در اقتصاد کشور را تعدیل نمایند.
/بلاغ