logo

کد خبر : 21323
تاریخ خبر : 1395/11/16
چرا اشتغال را مهمترین چالش اقتصاد می‌دانند؟

چرا اشتغال را مهمترین چالش اقتصاد می‌دانند؟

<p style="text-align: justify;"><span style="font-size: larger;">در حالی که بسیاری از کارشناسان از افزایش روز افزون فارغ التحصیلان دانشگاهی و میل آنها برای ورود به بازار کار سخن می&zwnj;گویند، آمارها نشانگر آن است که نرخ بیکاری فارغ التحصیلان در جامعه به ۱۸ درصد رسیده است.<br /> </span></p>

به گزارش مازند اصناف اشتغال مقوله‌ای است که در چند سال اخیر به یکی از موضوعات مهم جامعه و اقتصاد تبدیل شده و اهمیت حل معضل بیکاری و یافتن راهکاری برای خروج از این بحران تا به آنجا است که اقتصاددانان نیز مهمترین مساله کشور تا چند سال آینده را اشتغال می‌دانند.
چرا اشتغال را مهمترین چالش اقتصاد می‌دانند؟
مشاور اقتصادی رییس جمهور بر این باور است که آسیب‌های اجتماعی موجود ناشی از تراکم بالای جمعیت جوان جویای کار در کشور است.

مسعود نیلی از اشتغال به عنوان چالش اصلی اقتصاد ایران در سالهای آینده نام برده و می‌افزاید: این مساله به دو دلیل حایز اهمیت است اول اینکه نرخ مشارکت در بازار کار تا چند سال آینده بیشتر می‌شود. دوم اینکه متولدین دهه ۶۰ زمانی که به سن شغل رسیدند، توقع یافتن شغل داشتند اما این اتفاق نیفتاد در نتیجه جمعیت غیر فعال در کشور با تراکم زیادی مواجه شد لذا امروز با انباشت بیکاری به جا مانده از سالهای قبل روبه رو هستیم.

آنطور که مشاور اقتصادی رییس جمهور می‌گوید تمایل کارجویان برای یافتن شغل افزایش یافته و بالا رفتن نرخ مشارکت زنان در سالهای اخیر نیز در این امر بی تاثیر نبوده است لذا پیش بینی می‌شود جمعیت متقاضی ورود به بازار کار تا سالهای آینده بیشتر شود. بر این اساس دولت باید به سمت ایجاد فرصتهای شغلی جدید برود و برای آن برنامه‌ریزی جدی داشته باشد.

برابر آمارها در نیمه نخست امسال یک میلیون و ۲۰۰ هزار نفر وارد بازار کار شده‌اند که نشان می‌دهد تقاضا برای یافتن شغل در میان جویندگان کار افزایش پیدا کرده است.

وزیر کار اخیرا اعلام کرده است که هر دقیقه ۱۴ نفر به میزان متقاضیان ورود به بازار کار افزوده می‌شود، در حالی که مدتی قبل آمار ورود به بازار کار را هر دقیقه پنج نفر اعلام کرده بود که خود مهر تاییدی بر افزایش روزافزون متقاضیان کار است.

به گفته وی تا سال ۱۳۸۴ سالانه ۸۰ هزار نفر وارد بازار کار می‌شدند ولی تا سال ۱۳۹۱ به طور متوسط حدود ۵ میلیون نفر به دانشگاه‌ها راه یافته‌اند که این عده با تاخیر و در دوره فعلی وارد بازار کار شده‌اند در نتیجه بخش اعظمی از بیکاری موجود حاصل انباشت بیکاری از سالهای گذشته است.

در حال حاضر بیش از ۹۰ درصد تقاضاهای شغلی در بخش دولتی است و فارغ التحصیلان خواهان کار در سیستم دولتی هستند در حالی که استخدام در سیستم دولتی به شدت محدود است.

کارشناسان تاکید دارند دانشجویان قبل از ورود به بازار کار باید مهارت آموزی کنند و پس از به دست آوردن مهارتهای لازم برای خود کسب و کاری راه‌اندازی کنند ولی متاسفانه نظام آموزش عالی سالها با مقوله مهارت بیگانه بوده و لازم است تا با تغییر در ساختار و شیوه‌ها، آموزشهای مهارتی را در کنار آموزشهای تئوری به دانشجویان ارائه کند.

هادی موسوی نیک ـ کارشناس حوزه کار، اشتغال را نیازمند سیاستگذاری در سطح خرد و کلان می داند که نتیجه دادن آن در کوتاه مدت جواب نمی‌دهد و به تدبیر دراز مدت نیاز دارد.

او تاکید دارد که باید نهادی به عنوان نهاد متولی داشته باشیم و شورای عالی اشتغال این مسئولیت را برعهده بگیرد ولی متاسفانه هیچ نهادی مسئولیت این امر را تاکنون برعهده نگرفته است.

به اعتقاد این کارشناس حوزه کار، سازمان فنی و حرفه‌ای که متولی آموزشهای مهارتی است، نتوانسته آنطور که باید مهارت‌های لازم را به جوانان بیاموزد به همین دلیل باید روال آموزش آن تغییر کند و کاربردی‌تر شود.

دغدغه اشتغال و افزایش میل کارجویان برای ورود به بازار کار در شرایطی است که تازه‌ترین آمار از افزایش نرخ بیکاری دانش آموختگان به ۱۸ درصد حکایت دارد.

مدیرکل سیاستگذاری و توسعه اشتغال وزارت کار، نرخ بیکاری فارغ التحصیلان را ۱۸ درصد اعلام کرده و گفته است برای آنکه اشتغال رونق بگیرد باید بنگاههای اقتصادی را به سرمایه‌گذاری در این بخش ترغیب کنیم.

ازوجی معتقد است در کشورهای توسعه یافته بیش از ۳ درصد تولید ناخالص ملی در اشتغال هزینه می‌شود، به همین دلیل دولت باید برای اشتغال هزینه کند و برای بیکاران بسته‌های حمایتی درنظر بگیرد.

به گفته وی تحقق اهداف اشتغال می‌طلبد انسجامی فراتر و گسترده‌تر از دولت ایجاد شود و دولت، مجلس، بخش خصوصی و همه دستگاه‌ها با بسیج همگانی در حوزه اشتغال چاره‌ اندیشی کنند.

به گزارش ایسنا، بر اساس آمارها سالانه بین ۷۰۰ تا ۸۰۰ هزار دانش‌آموخته و فارغ التحصیل دانشگاهی متقاضی شغل هستند و حدود ۲۰۰ هزار نفر غیر از فارغ التحصیلان نیز به جمعیت بیکار کشور افزوده می‌شود. علاوه بر آن با نیروی بیکار انباشته از سالهای قبل روبه رو هستیم که به جمعیت متقاضی شغل اضافه شده و این امر مقابله با بحران بیکاری را جدی‌تر کرده است.

صاحبنظران حوزه کار بخشی از مشکلات حاضر را ناشی از عدم تناسب و تعادل بین عرضه و تقاضا در بازار کار می‌دانند و می‌گویند برخی از فارغ التحصیلان علیرغم داشتن مدارک بالای دانشگاهی آماده ورود به بازار کار نیستند و نمی‌توانند شغل مورد نیاز خود را پیدا کنند.

 عده‌ای دیگر نیز با وجود میل شدیدی که برای ورود به بازار کار و راه‌اندازی یک کسب و کار دارند اما شغل‌های موجود را در شأن و منزلت و همسو با دانش و تخصص خود نمی‌بینند؛ به نظر می‌رسد بازار کار ایران پیش از هر چیز به پایش و آسیب‌شناسی دقیقی نیاز دارد تا بر اساس آن سیاستگذاری مناسبی برای ساماندهی کارجویان و فارغ التحصیلان، پیش‌بینی فرصتهای شغلی جدید و استفاده از ظرفیتهای مغفول مانده اندیشیده شود.