به گزارش مازند اصناف این روزها هر مسؤولی که صاحب تریبون است و به عنوان سخنران در همایشها، جلسات و یا کارگروههای تخصصی صحبت میکند، بیکاری و اشتغال جوانان را از مهمترین دغدغههای خود و دیگر مسؤولان رده بالای کشوری برمیشمرد و در حد سقف آن جلسه قول و وعده میدهد و پرونده بسته میشود تا همایش، جلسه و کارگروه دیگر.
*جوانان جویای کار با کولهباری از علم و تئوریآموزی
غافل از اینکه هر روز بر تعداد فارغالتحصیلان بدون آینده کاری در کشور اضافه میشود و جوانان جویای کار با کولهباری از علم و تئوریآموزی یا وارد بازار دستفروشی میشوند و یا به شغلهای کاذب دیگر روی میآورند.
با وجود اینکه در سالهای اخیر دولت در این راستا کارهای خوبی انجام داده است و با ایجاد فضای حرفهآموزی زمینه را برای خوداشتغالی فراهم کرده است ولی هنوز جوانان و خانوادهها، تحصیل در رشتههای مهندسی و پزشکی را ترجیح میدهند و با وجود افزایش هدایت تحصیلی دانشآموزان به سمت کارودانش و هنرستانها، این راهکار دولت چندان مورد استقبال عمومی قرار نگرفت.
*وضعیت صنعت در مازندران مطلوب نیست
نماینده مردم قائمشهر، سوادکوه، جویبار، سیمرغ و سوادکوه شمالی با بیان اینکه اشتغال جوانان یکی از چالشهای جدی است که خانوادهها و مسؤولان با آن مواجه هستند، اظهار کرد: باید برای ایجاد فضای مناسب و افزایش فضای اشتغال تلاش کنیم.
عبدالله رضیان به دغدغه مقام معظم رهبری مبنی بر موضوع اشتغال و بیکاری جوانان اشاره کرد و افزود: وضعیت صنعت در استان مازندران مطلوب نیست و باید بررسی شود که چه مشکلاتی این شرایط را بهوجود آورده است.
*رکود شدید در بنگاههای اقتصادی
وی تصریح کرد: برای بهبود بخشیدن به صنایع و تولید در کشور باید هزینههای آن را در کارخانه کم کنیم چراکه بنگاههای تولیدی به دلیل کمبود سرمایه در گردش با رکود شدیدی دست و پنجه نرم میکنند و برای رهایی از این وضعیت باید از نظام بانکی با اعطای تسهیلات کم بهره استفاده کرد.
عضو کمیسیون صنایع مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه نداشتن امنیت شغلی یکی از دلایلی است که جوانان به کار در شهرکهای صنعتی رغبتی ندارند، گفت: باید زمینه را برای ایجاد خوداشتغالی فراهم کنیم و جوانان را به سمت و سوی حرفهآموزی و شغلهای یدی سوق دهیم.
*در آزمونهای استخدامی زیادی شرکت کردم
ع.مرتضوی، جوان دستفروشی است که بساط کفش و کتانی دارد و شبها در خیابانهای قائمشهر با فروش کفشها، امرار معاش میکند.
وی مدرک خود را لیسانس مهندسی کشاورزی اعلام میکند و میگوید: از سه سال پیش که مدرکم را از دانشگاه سراسری در گرگان گرفتهام در آزمونهای استخدامی زیادی شرکت کردم و با وجود اطلاعات خوب و آمادگی لازم در هیچکدام از این آزمونها قبول نشدم.
این جوان ادامه داد: بعد از اینکه از شرکت در آزمونهای مختلف ناامید شدم با اندک سرمایهای که داشتم تصمیم گرفتم دستفروشی کنم تا بتوانم پساندازی داشته باشم و زندگی تشکیل دهم.
وی گفت: برای دریافت وام بارها و بارها مراجعه کردم تا حداقل حرفهای متناسب با رشته تحصیلیام دستوپا کنم ولی نداشتن ضامن و چک بانکی مانع کار شد.
*بهدلیل تعدیل نیرو کارم را از دست دادم
جوان دیگری که برگه تبلیغات شرکتی را بر سر چهارراه بین مردم پخش میکرد هم مدرک تحصیلی خود را کارشناسی اعلام کرد و افزود: از کودکی همه آرمان و آرزویم این بود که بزرگ شوم، به مدرسه بروم و در رشته مورد علاقه خودم قبول و وارد دانشگاه شوم، به این امید که بتوانم از اینهمه تلاش، هزینه و وقتگذاشتن برای تحصیل استفاده کرده و به شغلی مناسب بپردازم.
وی گفت: در یکی از شهرکهای صنعتی در قائمشهر مشغول کار بودم و با وجود اینکه حقوق کافی نداشتم اما راضی بود که آن را هم بهخاطر تعدیل نیرو و تعطیلی آن واحد تولیدی از دست دادم و در حال حاضر به این کار مشغول هستم.
دستفروشی و دهها شغل کاذب دیگر این روزها تنها دلخوشی جوانان ما شده است و با وجود اینکه در مازندران فرصتهای شغلی بسیاری خفته است، ولی انگار هنوز وقت بیدار شدن نیست و بیکاری همچنان یکهتازی میکند.
مرجع: فارس