به گزارش مازند اصناف و به نقل از دانا، محسن صابر در یادداشتی نوشت: بحران و ناآرامیها در سوریه سال سوم خود را تجربه میکند. این بحران با 120 هزار کشته و بیش از یک میلیون نفر آواره همراه بوده است. با این حال آینده واضح و مشخصی برای حل این بحران دیده نمیشود. چرا که اخیراً طرفین درگیر در نشست ژنو2، به یک رویه واحد و مشترکی دست نیافتند. هر چند که دولت بشار اسد ثابت نموده که در این مدت بحران توانسته به صورت نسبی بر بحران فائق آید. اما به هر صورت برای مهار کامل این بحران چند ضرورت به نظر میرسد.
1- اقناع رسانهای افکار عمومی سوریها
رسانه به عنوان مهمترین شاخصه ابزار جنگ نرم، میتواند وضعیت موجود و پارادایمهای حاکمیت را برای مخاطبان در جامعه بازخوانی و تبلیغ نماید؛ لذا بر این اساس، بشار اسد با عنصر رسانه، به دنبال تحکیم ایدئولوژی و اقناع اقلیتها، به عنوان حامیان و پیروان وفادار به خود را به نمایش گذارد. به هر صورت حاکمیت دمشق برای سیاستگذاری با استفاده از حربهای به نام رسانه تلاش کند تا اهداف و مقاصد خود را برای مردم بازتعریف کند و رسالت و اهداف حاکمیت (امنیت، صلح و ثبات و مبارزه با تروریسم) را در معرض مواجه با افکار عمومی قرار دهد تا مردم در این خصوص تصمیم بگیرند.
با توجه به شرایط خاص سوریه و بحرانی که به زعم برخی از سیاسیون، نظیر آن در تاریخ دیده نشده، میطلبد تا اسد در زمانی کوتاه و فارغ از سیاست زدگی، نقاط قوت و دستاوردهای دولت را بازسازی و تقویت کند و با استفاده از این ابزار(رسانه)، عملیات روانی را برای به حاشیه راندن محور تکفیری شروع نماید.
2- حضور موثر نهادهای بینالمللی برای کنترل بحران
یکی از مهمترین کارویژههای نهادهای بینالملی، حضور در عرصههای بحرانی و رسیدن افراد جهان به صلح و آرامش است. صلحبانان بینالمللی باید با طراحی مناسب، علیه خشونت و افراطگرایی در سوریه مقابله جدی داشته باشند. وظیفه انسانی، نوعدوستی از یکسو و مسوولیت قانونی کشورها و نهادهای بینالمللی، به ویژه سازمان ملل، حکم میکند که با یک تعامل و تکاپوی مضاعف و به دور از هرگونه وابستگی و انفعال در مقابل قدرتهای جهانی، برای حلوفصل مسالمتآمیز بحران سوریه اقدام نماید. آنچه که شایسته نهادهای بینالمللی میباشد این است که از برخورد دوگانه و گزینشی در مبارزه با تروریسم دوری گزیند و با محکومیت تروریست جهانی و اقدام به موقع، از خونریزی مردم بیگناه سوریه جلوگیری نماید.
3- میدانداری علمای شیعه و سنی و مبارزه با تکفیر
در چنین شرایط حساسی که دشمنان و معاندان اسلام به دنبال تفرقهافکنی میان امت اسلام هستند، باید عقل سیاسی و دینی علمای شیعه و سنی برای اجماع مسلمانان فعال گردد. نخبگان و علمای تأثیرگذار منطقهای و بینالمللی جهان اسلام میتوانند به عنوان مهمترین رکن مهار بحران سوریه محسوب شوند. چرا که اوضاع سوریه و راهحل فقهی برای آینده این بحران، میتواند از موضوعات اصلی مورد بحث علما و نخبگان جهان اسلام باشد. به هر صورت، بیداری امت اسلام نسبت به توطئه دشمنان و آینده بحران سوریه میان سلطه استکبار و آتش تروریسم، وظیفه علمای اسلامی جهان اسلام است.
به نظر میرسد علمای عقلاندیش و میانهروی جهان اسلام - چه شیعه و چه سنی- وظیفه دارند به طور سریع و صریح در برابر این قبیل انحرافات فتوایی مفتیهای تکفیری موضع بگیرند و حساب آن را از حساب اسلام واقعی جدا کنند و این "جدایی حساب"را نیز به طور گسترده اعلام رسانه ای کنند.
4- برملا کردن مبانی فکری تکفیریها
با نگاهی به صدر اسلام، درمییابیم که نبی اکرم از تفسیربهرأی قرآن، بدون داشتن علم کافی همواره نگران بودهاند و پیش از فوت، مسلمانان را نسبت به این موضوع اساسی آگاه ساختند. خوارج عصر حاضر در مقایسه با دیگر مذاهب اسلامی، سرسختترین فرقهها در دفاع از باورهای خویشاند و حاضر به پذیرفتن سخن منطقی مخالف خود و اهل گفتگو و بحث منطقی نیستند.
یکی از نخستین عقاید خوارج تکفیر مسلمانان است، که خوارج بر آن اتفاق نظر دارند. آنان تعرض به جان، ناموس، اطفال و اموال مسلمانان را جایز میدانند. این گروه که با ترسیم چهرهای زشت از اسلام و مسلمانان در افکار عمومی دنیا، بزرگترین ضربه را به اسلام با نام اسلام روا داشتهاند.
تفسیرهای سختگیرانه و افراطی در فعالیت دینی، و اعتقاد به تجاوز و انتحار و کشتار شیعیان از محوریترین اقدامات تکفیری هاست. در حالی که خداوند متعال میفرماید: لا تقتلو النفس التی حرّم الله الا بالحق؛ جانداری را که خدا حرام کرده است، جز به حق نکشید، این گروه محارب از هیچگونه جنایتی فروگذار نیست. به هر صورت برداشتن ماسک این گروه تندرو و برملا شدن چهره واقعی آنان توسط دولت و نخبهگان جهان اسلام، میتواند کمک شایانی در رفع تروریسم داشته باشد.
5- همهگیر شدن مبارزه با تکفیریها
رفع ناآرامی و بحران و رسیدن به آرامش، یکی از ضروریترین مولفهها و مطالبات مردم در هر جامعه میباشد. بر همین اساس، بشار اسد باید در مواجه مقتدرانه مردم با محور تکفیری، این ضرورت را تبدیل به حضور فعالانه و مشارکت عمومی مردم نماید. در واقع تا زمانی که مردم به این نتیجه نرسند که باید یک تقابل همهجانبه با این گروهها داشته باشند و تصمیم برای سرنوشت سوریه برای دفع کامل تکفیریها به عنوان یک ضرورت و مشارکت عمومی درنیاید، حرکتهای انتحاری و بحران در این کشور ادامه خواهد داشت.
به هر تقدیر برای یکسره نمودن محور تکفیری و اخراج آنها از سوریه، ضرورت دارد تا همه عناصری که برشمرده شد دست به دست هم داده و به صورت یکپارچه و منسجم، سوریه را از این بحران عبور دهند.