به گزارش مازند اصناف؛ وقتي بانك مركزي خود مايل به اعلام و انتشار بديهيترين اطلاعات مرتبط با امور پولي و بانكي نيست، چگونه از لزوم انتشار صورتهاي مالي بانكها دم ميزند؟
رئيسكل بانك مركزي در مدح افشاي اطلاعات ميگويد با اين افشا يك مدل خودكنترلي به وجود ميآيد، در حالي كه خود مايل به كنترل قيمت سكه حتي در حد فاكتور فروش بانك مركزي نيست.
ميليونها قطعه سكه بهار آزادي موسوم به سكه بانكي در وزارتخانهها، سازمانها، شركت هاي دولتي، موسسات و نهادهاي عمومي غيردولتي و در ابعاد ۱۰۰ عددي و ۷۵ عددي و ۵۰ عددي بين بانك و دستگاه دولتي معامله ميشود علاوه بر آن صدها هزار سكه بانكي در صرافيها و طلافروشيها خريد و فروش ميشود. اين سكه را هم بانك مركزي ضرب و وارد بازار كرده، آيا افشاي قيمت فروش آنها به دستگاههاي دولتي و غيردولتي و صرافيها از اسرار مگوي مملكت است؟ گيريم عوامل نظارتي اجازه ورود به اين مقوله را نداشتند كه ندارند؟ آيا بايد مردم خود دست به كار شوند و همان گونه كه در مورد حقوقهاي چندده ميليوني عمل كردند، در مورد فاكتور خريد و فروش سكه از بانك به صرافي و از صرافي به وزارتخانه يا از بانك به شركت دولتي دست به كار شوند و با انتشار حقايق مربوط و واقعيات خريد و فروش سكه بانكي توسط ضارب و مابهالتفاوت آن در بازار رسوايي ديگري را در حوزه ماليه عمومي كشور رونمايي كنند؟...
آيا رئيس كل بانك مركزي حاضر است در راستاي شفافيت عملكرد مركزيترين بانك كشور اين پرداختهاي چندساله را در زيرمجموعه مديريت خود اعلام نمايد؟
اصلا انتشار حقوق مديران زيرمجموعه پيشكش، رئيس كل بانك مركزي آيا لطف ميكند دريافتيهاي چندساله خود را طي كمتر از ۳ سال مديريت بانك مركزي از بانك مركزي و ديگر بنگاهها و دستگاههاي دولتي و غيردولتي مرتبط يا غيرمرتبط با خودشان اعلام كنند؟
تراز