به گزارش مازند اصناف؛ مهمترين پرونده دولت يازدهم به اذعان رئيسجمهور و ساير اعضاي كابينه يازدهم، پرونده هستهاي است كه نهايتاً به برجام ختم شد. برجام هم كه به گفته علياكبر صالحي، علي طيبنيا و وليالله سيف حال و روز مناسبي را تجربه نميكند و با نقض آن توسط امريكاييها به مرگ تدريجي دچار شده و نگرانيهاي بسياري را با خود به همراه داشته است. تمركز سه ساله دولت بر مذاكرات هستهاي از همان آغاز هم انتقادات فراواني را با خود به همراه داشت و امروز اين انتقادات شكل جديتري به خود گرفته است و اين مطالبه را مطرح كرده است كه دولت در يك سال پاياني عمر خود تمركز خود را به معيشت و مشكلات اقتصادي مردم داده و از رفتارهاي تبليغاتي اجتناب کند. گفتوگو با محمدحسن آصفري عضو كميسيون امنيت و سياست خارجي و نماينده مردم اراك در مجلس شوراي اسلامي هم درباره چالشهای پیش روی دولت يازدهم و اولويتهاي آن در يك سال پاياني عمر آن است.
سه سال از عمر دولت يازدهم گذشته و انتقادات از عملكرد دولت رو به افزايش است چراكه طي اين مدت دولت بيشترين وقت و سرمايه خود را بر روي توافق هستهاي گذاشت و در شرايطي كه لازمه مرتفع شدن مشكلاتي نظير تورم، بيكاري، اشتغال و حتي آب آشاميدني را به بحث توافق مشروط كردند اما هنوز حداقل انتظارات از برجام محقق نشده است و در شرايطي كه ايران تمامي تعهدات خود را اجرا كرده، طرف مقابل با بدعهديهاي مكرر تا مرز نقض برجام هم قدم برداشته است. اين در حالي است كه دولتمرداني مانند علياكبر صالحي، علي طيبنياو اخيراً وليالله سيف دستاوردهاي برجام را زير سؤال برده و نسبت به اجراي آن هشدار دادهاند. ارزيابي شما از روند اجراي برجام چيست؟
قبل از اينكه بخواهم به اين سؤال شما بپردازيم بايد مقدمهاي داشته باشيم كه چرا طرف غربي مجبور شد با جمهوري اسلامي ايران مذاكره كند. آيا صرفاً اين ديپلماسي خنده بود كه طرف مقابل را پاي ميز مذاكره آورد يا مسائل و موارد ديگري بود كه طرف مقابل مجبور به مذاكره با جمهوري اسلامي ايران شد.
دشمني امريكاييها از بدو پيروزي انقلاب اسلامي با ايران آغاز شده است، از مسلح نمودن گروههاي تروريستي ابتداي پيروزي انقلاب تا حمايت از رژيم بعثي صدام براي عمليات نظامي عليه جمهوري اسلامي ايران گرفته تا ادامه تحريمها و تهديدات و فشارهاي بينالمللي كه امريكاييها عليه ايران داشتند همگي تأييدكننده دشمني اين كشور با جمهوري اسلامي ايران است. بنابراين اگر امريكاييها واقعاً توان رويارويي و نظامي عليه ايران داشتند به هيچ وجه با ما مذاكره نميكردند. سوابق امريكا در همين رابطه و عمليات نظامي كه عليه عراق و افغانستان به بهانه مبارزه با تروريسم انجام دادهاند مؤيد اين موضوع است. لذا تنها دليلي كه باعث شد امريكاييها با ايران وارد مذاكره شوند مقاومت و ايستادگي ملت ايران بود.
در كنار مقاومت ملت ايران توانمندي نيروهاي مسلح ما موضوع بسيار مهمي است كه نميشود از آن غافل شد. اين برد موشكهايي كه جمهوري اسلامي ايران دارد، توانمندياي كه بنيه دفاعي جمهوري اسلامي ايران دارد، حضور بسيار ارزشمند و قدرت نرم جمهوري اسلامي ايران در منطقه و خاورميانه و در كشورهاي غرب آسيا به عنوان عامل پشتيباني براي ايران است. از طرف ديگر توانمندياي كه دانشمندان هستهاي ما از خودشان بروز دادند هم عامل مهمي به شمار ميآيد.
قبل از تحريمها مقدار كمي اورانيوم غني شده داشتيم و تعداد ناچيزي سانتريفيوژ اما همزمان كه ما را تحريم كردند ما دست از توسعه و فعاليت هستهاي خودمان در چارچوب معاهدات NPT برنداشتيم. با اقدامات ما تعداد سانتريفيوژهايمان به بيش از 20 هزار رسيد و حتي امروز توانايي توليد سانتريفيوژهايي از نوع اي آر هشت و بالاتر از آن را داريم و همچنين بيش از ده هزار كيلوگرم اورانيومي كه در همين مدت تحريمها توسط دانشمندان هستهاي ما توليد شده اينها همه مواردي بود كه امريكا را ناچار كرد پاي ميز مذاكره حاضر شود. مهمتر از همه اينها اگر تدابير مقام معظم رهبري نبود و آن برنامهريزي دقيق مقام معظم رهبري براي سياستهاي كلان نظام در بعد داخلي و در بعد خارجي و به ويژه در مسئله هستهاي نبود به هيچ وجه غرب حاضر به مذاكره با ما نبود. لذا اين روند مذاكرات را بايد صرفاً مربوط به يك دولت يا دو دولت ندانيم بلكه به عنوان استراتژي كلان نظام بود كه توسط مقام معظم رهبري رقم خورد و حتي در طول مذاكره اگر دستور مقام معظم رهبري با عنوان سناريوي نرمش قهرمانانه نبود مطمئناً اين اتفاق شكل نميگرفت.
اما در موضوع توافقي كه بين ما و 1+5 شكل گرفت، پيشبينياي كه مقام معظم رهبري دو سال پيش در ديدار كارگزاران نظام كردند و به صراحت اعلام داشتند كه غربيها قابل اعتماد نيستند و نميخواهيم مذاكره نكنيم اما ميدانيم اينها قابل اعتماد نيستند.
امروز اين موضوع براي ملت ايران ثابت شده است كه غرب واقعاً قابل اعتماد نيست. در يك سو ايران تعهدات خودش را عملي كرده، اورانيوم طبيعي خودش را توسط كشتي تحويل داد، سانتريفيوژهاي خودش را باز كرد و كنار گذاشت و محدود كرد، سايت قلب رآكتور را پلمب كرد و كنار گذاشت و... اما در مقابل، غرب هنوز هيچ اقدام خاصي را صورت نداده است.
متأسفانه غربيها هيچگونه تعهداتي كه بايد اجرا ميكردند را تا الان اجرا نكردهاند و صرفا روي كاغذ آوردند و امروز مسائل ديگري را مانند بحث موشكي مطرح ميكنند.
مقام معظم رهبري در سنوات گذشته اشاره كردند كه غرب واقعاً مشكلش با جمهوري اسلامي ايران در موضوع هستهاي نيست چراكه خود غرب هم ميداند ايران دنبال سلاح هستهاي نيست بلكه آنها با اصل نظام جمهوري اسلامي ايران و ملت ايران مخالفت دارند.
امروز آنها موضوع موشكي را بهانه كردهاند تا اين بار در بعد موشكي مذاكره كرده و توانايي موشكيمان را كه در حد بازدارندگي است، كاهش دهيم و كنار بگذاريم.
حال اگر اين خواستههاي آنها را هم اجرايي و عملياتي كنيم - كه البته اين به هيچ وجه شدني نيست - فردا مسئله حقوق بشر را بهانه خواهند كرد و بعد از آن مسئله جنبشهاي مقاومت حزبالله لبنان و....
به هر روي اظهارات چند تن از مقامات دولتي و از جمله آقاي سيف به خوبي نشان ميدهد كه برجام هيچ دستاوردي براي كشور نداشته و بايد تا ديرتر از اين نشده فكري به حال آن كرد و اجراي آن را متوقف كرد و امريكاييها را وادار به انجام تعهدات كرد.
اشاره كرديد كه امريكا حاضر نيست تعهدات خودش را اجرايي و عملياتي كند، به نظر شما دليل اجرايي نكردن تعهدات توسط اين كشور چيست. آيا تنظيم و تدوين متن مشكل داشته يا آنكه عوامل ديگري را ميتوانيم لحاظ كنيم؟
اعتقاد دارم متأسفانه ما يك مقدار در روند مذاكرات تضمينهاي لازم را از طرف غربي نگرفتيم و اگر تضمينهاي لازم را از طرف غربي گرفته بوديم الان شاهد چنين اوضاعي نبوديم كه آقاي سيف از آن ياد ميكند.
خوشبينانه برخورد كردن با غرب سبب شد كه غربيها امروز سوءاستفاده كنند. ما اگر مذاكرات و توافق را گام به گام پيش ميبرديم مثلاً در مقابل اورانيوم از آنها ميخواستيم كه تحريمهاي كنگره امريكا را بردارند، در مقابل بتنريزي قلب رآكتور خنداب اراك خواهان برداشته شدن تحريمهاي دولت امريكا بوديم يا در مقابل كاهش سانتريفيوژها تحريمهاي اتحاديه اروپا را برميداشتند و در مقابل موضوع تحقيق و توسعه و مسائلي از اين دست و خواهان تعهدات ديگري از سوي غربيها بوديم وضع كنوني به اين شكل نبود.
بدون شك اگر اينگونه گام برميداشتيم امروز ما منتظر نبوديم كه غرب بخواهد چه زماني تحريمهاي خودش را براي ما بردارد. متأسفانه امروز شركتهاي بزرگي از اروپا به ايران آمدند و رفت و آمد كردند ولي هيچگونه توافقي اجرايي و عملياتي نشد غير از اينكه هزينههايي براي كشور تا الان همراه داشته است. اعتقاد دارم اگر دولتمردان ما نسبت به غرب خوشبين نبودند امروز شاهد خلف وعدههاي مكرر امريكاييها نبوديم.
پس عامل اصلي نوع باورهاي تيم مذاكرهكننده نسبت به غرب است؟
بله، اعتقاد دارم يك مقدار برداشتهاي خوشبينانه ما از طرف غربي و ايضاً در متن برجام و تضمين و تعهدات لازم از طرف مقابل گرفته نشد.
امروز آنها با ملت ايران بازي ميكنند. ما براي اين موضوع برنامه داريم و اگر غرب اين روند را ادامه دهد مطمئناً جمهوري اسلامي ايران تصميمات ديگري خواهد گرفت.
يكي از وعدههايي كه رئيسجمهور به واسطه برجام داد، بحث بهبود اوضاع معيشتي و اقتصادي مردم و همچنين رفع تحريمها بود. به نظر شما بهتر نبود دولت به جاي تمركز بيش از حد روي توافق هستهاي بخشي از زمان خود را صرف عملياتي كردن اقتصاد مقاومتي ميكرد؟
اين يك اشتباه استراتژيك بود كه دولت تمام مسائل كشورمان را به موضوع توافق گره زد چراكه امروز خروجي توافق اين شد كه تاكنون طرف غربي هيچ گونه تعهدي به اقدامات و ضمانتهايي كه داده، را عملي نكرده است.
من اعتقاد دارم دولت بايستي موضوع اقتصاد مقاومتي را براي گرهگشايي مسائل اقتصادي كشور مورد توجه دهد. امروز ما ميبينيم متأسفانه به رغم اينكه توانايي توليد خيلي كالاها را در داخل كشور داريم ولي توسط دولت يا با پول دولت امروز قراردادهايي را ميبندند كه سبب ميشود كارخانهها تعطيل شود و توليد كاهش يابد. اين با روح اقتصاد مقاومتي در تعارض است.
به عنوان نمونه ما توانايي توليد واگن در كشور داريم ولي در رسانهها ميشنويم كه وزارت راه و شهرسازي قرارداد 5هزار دستگاه واگن باري با روسها را امضا كرده است، به رغم اينكه واگنسازي تهران و اراك امروز با كمتر از 3درصد ظرفيت خودش توليد ميكند يا بعضاً ميبينيم كه وزارت راه و شهرسازي يا وزارت كشور قراردادهايي را در خصوص بحث ماشينآلات راهسازي مانند لودر و بولدوزر و غلتك با كشورهاي ديگر تنظيم ميكنند آن هم در شرايطي كه كارخانههاي ماشينآلات راهسازي ما امروز در كشور تعطيل هستند يا با تعديل نيرو مواجه شدهاند.
پولي كه شركتهاي سامسونگ و الجي امروز از جيب ملت ايران دارند به جيب ميزنند برابري ميكند با پول 17 برابر فروش نفت، خب بايد جلوي اين روند را گرفت. چرا ما بايد امروز اجازه بدهيم اين گونه با پول اين مملكت و با درآمدهاي اين كشور بازي كنند، خب طبيعي است كه با تعطيلي كارخانهها مواجه شويم يا توليدكنندههاي لوازم خانگي و بخشهاي ديگر با مشكل مواجه شوند يا در بحث كشاورزي متأسفانه براي يك كيلوگرم توليد محصول كشاورزي 3 هزار و 340 ليتر ميانگين مصرف آبمان است، بعد محصولاتي توليد ميشود كه با الگوي كشت ما تناسب ندارد و با اقتصاد مقاومتي در تناقض است.
با توجه به جايگاهي كه به عنوان ناظر سفرهاي خارجي در مجلس دارم مشاهده ميكنم كه متأسفانه بيش از 100تريليون دلار هزينه سفرهاي خارجي كاركنان دولت شده در حالي كه بسياري از اين سفرها دستاوردي براي كشور ندارند مثلاً وزارت جهاد سفري براي بررسي يونجه خشك يا درخواست سفر براي چين براي واردات ماهي داشته و رفتهاند، در حالي كه صيادان ما در جنوب و شمال كشور با مشكل درآمد مواجه هستند.
امروز اگر اين پولها را در اختيار توليدكنندههايمان بگذاريم و آنها بتوانند مواد اوليه را با اين تسهيلات تأمين كنند يا بخشي از ديركرد جرايم بانكي توليدكنندهها را حذف كنيم، مطمئناً امروز توليدكنندههاي ما با مشكل مواجه نميشوند و شعار دولت مبني بر چرخ سانتريفيوژها و چرخش اقتصاد مردم عملي ميشود.
امروز متأسفانه نگاه كنيد به رغم شعاري كه در خصوص بحث كاهش تورم يا عبور از ركود داديم اما توليدكنندهها با وضعيت بدي روبهرو هستند. در بحث مسكن هم متأسفانه پروژههاي مسكن انبوهسازان اكثراً تعطيل هستند. اگر بخش مسكن فعال شود بسياري از فعاليتها در كشور فعال ميشود چراكه كورههاي آجرپزي، شركتهاي فولاد، شركتهاي در و پنجرهساز، شركتهاي شيشهاي، سراميك، كارگران ساختماني، انواع و اقسام اين شغلها با بحث مسكن ارتباط مستقيمي دارند.
آقاي آصفري! جنجالسازي امريكاييها درباره موشكهاي ايران تا چه ميزان براي آنها مفيد خواهد بود و اساساً اهداف آنها در اين بخش تأمين خواهد شد يا خير؟
موشك هم بهانه طرف غربي است در حالي كه جمهوري اسلامي ايران به هيچ عنوان حاضر به گفتوگو درباره توليد موشك يا بحث دفاعي خود نخواهد بود.
تا زماني كه احساس كنيم تهديدي مثل رژيم صهيونيستي يا خود امريكاييها وجود دارد ما نميتوانيم دست از تقويت بنيه دفاعي خود دست برداريم. وقتي امروز ميبينيم بعضي از كشورهاي همسايه بودجه دفاعي خودشان را افزايش ميدهند نظير عربستان سعودي كه بودجه دفاعي خود را شش برابر افزايش داده يا رژيم صهيونيستي كه چند برابر بودجه دفاعي خود را افزايش ميدهد يا خود امريكاييها كه نزديك به 12 برابر بودجه دفاعيشان را افزايش ميدهند چطور ميتوانيم نسبت به بودجه دفاعي و اصل آن بيتوجه باشيم.
امروز مطرح شدن اين بحثها يك حركت و يك اقدام سياسي از طرف غربيها است براي تضعيف مؤلفههاي قدرت ايران.
در روزهاي گذشته مقامات امريكايي مدعي شدند كه يك كشتي ايراني حامل مهمات نظامي كه به يمن ميرفته را متوقف كردهاند، اين جنجالسازي هم با هدف تروريست معرفي كردن ايران مورد توجه ميباشد؟
اولاً كه ايران هر كمكي از دستش بربيايد براي مردم مظلوم يمن انجام خواهد داد.
اما بايد گفت ادعاي امروز آنها اساساً صحت ندارد و تا به حال چنين اتفاقي صورت نگرفته ولي علاقهمند كمك هستيم.
چطور و با چه توجيهي امروز امريكاييها كه ادعاي دفاع از حقوق بشر دارند در مقابل فجايع يمن و عراق و سوريه ساكت هستند، ما اعتقاد داريم كشتار بيرحمانه در يمن بايد در شوراي امنيت - كه متأسفانه امروز نهادي شده براي سياستهاي امريكاييها- مطرح و عربستان محكوم شود. بايد بانكي مون امروز نسبت به اين وقايع پاسخ دهد که چگونه امروز وقتي در پاريس يك عمليات تروريستي انجام ميشود يك دقيقه سكوت اعلام كرده و فرياد وا اسفا سر ميدهند اما زماني كه بيش از 13 ماه مردم يمن اسير بمبهاي چند تني عربستانيها قرار ميگيرند كسي سخني به ميان نميآورد.
جمهوري اسلامي ايران تا الان به غير از كمكهاي بشردوستانه مثل امكانات دارويي و غذايي هيچ اقدام نظامي انجام نداده و اعتقاد داريم حل مسئله يمن امروز بايد از طريق مذاكره بين يمنيها شكل بگيرد و عربستان سعودي بايد از اقدامات ضد بشري خود دست بردارد.
آقاي دكتر، هدف جان كري و اوباما از روح برجام چيست؟
منظور غربيها از روح برجام بحث صرف نظر كردن جمهوري اسلامي ايران از اصولي است كه برايش انقلاب كرده و شهيد داده است.
اينها اعتقاد دارند كه جمهوري اسلامي ايران بايد نوع نظامش كه انقلاب اسلامي است را تغيير بدهد و از جمهوري اسلامي ايران فقط يك اسم باقي بماند، سياستهاي استكبارستيزي جمهوري اسلامي سياستهاي حمايت از محرومين، سياستهاي حمايت از ملتهاي مسلمان، سياستهاي استقلال و خودكفايي و سياستهايي كه ايستادگي در مقابل استبداد و جور و ظلم هست را كنار بگذارد.
اگر قرار بود جمهوري اسلامي ايران اين اقدامات را انجام دهد كه 37 سال مقاومت نميكرد. لذا اين بحثها كه امريكايي مطرح ميكنند خيالبافي است چراكه جمهوري اسلامي ايران به هيچ وجه دست از آرمانها و اصولي كه امام برايش در نظر گرفته برنخواهد داشت.
جماعتي در داخل نيز بارها بحث برجام 2 و 3 را مطرح ميكنند. اين با صحبت امريكاييها چقدر همپوشاني دارد و اتخاذ چنين رويكردي از يك جماعت و طيف داخلي چه معنا و مفهومي دارد؟
كساني امروز بحث برجام 2 و 3 را مطرح ميكنند كه منافع آنها در گرو برگشت بيگانه به كشور جمهوري اسلامي است. ما فراموش نكردهايم كه غربيها به دنبال پياده كردن قانوني به نام قانون كاپيتولاسيون در كشورمان بودند، فراموش نكردهايم جناياتي كه امريكاييها در كشور ما داشتند، ملت ايران هدف قرار دادن هواپيماي مسافربري را كه با بيش از 250 مسافر بيگناه در آبهاي خليج فارس سرنگون كردند را فراموش نخواهند كرد.
حال بحث برجام 2 و 3 عدهاي در داخل برگشت همين جنايتكاران به كشور است.
چطور ممكن است زماني كه هنوز برجام هستهاي به نتيجه نرسيده و امريكاييها آن را نقض ميكنند و آينده آن در شرايط نگرانكنندهاي قرار دارد صحبت از مذاكرات درباره موضوعات ديگر كنيم، كدام عقل و درايت اين را ميپذيرد؟
هنوز ملت ايران مسئله برجام يك را سر سفرههاي خودشان لمس نكردهاند، هنوز توليدكنندگان ما نتيجه برجام يك را نديدهاند كه چرخ صنعتشان بچرخد، هنوز مردم ما كاهش تورم و افزايش درآمد را حس نكردهاند و بيكاري در جامعه كم نشده بلكه افزايش يافته است، هنوز اتفاق خاصي در بحث روابط اقتصادي با كشورهاي ديگر پيش نيامده است و سرمايهگذاري خارجي در كشور محقق نشده. حال چطور ممكن است با اين وضعيت سراغ برجامهاي ديگري برويم. لذا به نظرم مطرح كردن اين بحثها يك مقدار بايد شفافتر باشد و منظورشان را از برجام 2 و 3 مطرح كنند تا مردم آگاه شوند كه منظور از اين سخنان چيست.
اگر منظور اين است كه ملت ايران دست از اصول استكبارستيزي و اصول آرمانخواهي و اصول خط امام بردارند خب اينها شدني نيست يا اينكه اگر منظور اين است كه ملت ايران عناصر فتنهاي 88 كه ضربههاي مهلكي به نظام جمهوري اسلامي زدند را به راحتي ببخشند چنين چيزي شدني نيست.
يكي از انتقادات ديگري كه به دستگاه ديپلماسي كشور وارد است بحث تهديداتي است كه عليه ايران مطرح ميشود و بيپاسخ ميماند يا پاسخ همسطح و متقابلي دريافت نميكند مثلاً همين چند روز اخير وزير امور خارجه بحرين مانند وزير خارجه عربستان ايران را تهديد كرده است، مسئلهاي كه با سكوت وزارت امور خارجه مواجه شد. نظر شما در اين باره چيست؟
مسئولان دولتي به ويژه دستگاه ديپلماسي ما بايد در مقابل رجزخوانيها و تند حرف زدنهاي كشورهاي خارجي يا شيوخ منطقهاي كوتاه نيايند و محكم و مقتدر پاسخ دهند. اعتقاد دارم مقامات وزارت امور خارجه اگر در مقابل رجزخواني اينها هر چه مقتدرتر و محكمتر بايستند باعث اين خواهد شد كه آنها هم متوجه باشند و پايشان را از گليمشان دراز نكنند.
عدهاي معتقدند كه برخي از اقدامات دولت در يك سال مانده به انتخابات 96 جنبه تبليغاتي و انتخاباتي دارد. نظر شما در اين باره چيست؟
بله اين گونه است. دولت آن گونه كه شعار داده نتوانسته دغدغهها و انتظارات را برآورده كند. دولت بايد يك مقدار بابرنامهتر پيش رود و نگاههاي صرفاً جناحي و سياسي خودش را كم بكند و به اين توجه داشته باشد كه سياسيكاري ضربات جبرانناپذيري به كشور خواهد زد.
امروز بايد دولت بيشتر وقت خود را براي مشكلات معيشتي و مسائل اقتصادي مردم بگذارد. دولت بايد متوجه باشد كه بخشي از مردم متأسفانه با يارانه زندگي ميكنند و اگر اين يارانه قطع شود مطمئناً برخي با مشكل درآمد مواجه ميشوند.
امروز به جاي اينكه بخواهيم سياستهاي شعاري را در كشورمان اعمال كنيم جلوي بعضي از رفتارهاي سياسي بايد گرفته شود. اينكه بخواهد هر از گاهي مثلاً يكي از افراد وابسته به دولت اعلام كند ملت ما تخصص بزباش يا قورمه سبزي دارند و مسائلي از اين دست كه بارها اعضاي هيئت دولت يا مشاوران رئيسجمهور به آن پرداختهاند بهجز هزينه چيزي براي مردم ندارد.
بيان برخي از سخنان توسط دولتمردان به غير از اينكه براي كشور ما در داخل كشور و خارج كشور مشكل ايجاد كند خروجي ديگري ندارد و لذا بايد دولت واقعاً جلوي اين گونه رفتارها و اقدامات را بگيرد و بيشتر وقت خودش را براي مسائل معيشتي و اقتصادي مردم براي گراني بگذارد.
امروز 5 ميليون نفر جوان بيكار و مستعد و توانمند در كشورمان داريم. ما امروز در هر خانوادهاي مراجعه ميكنيم مهمترين درخواست مردم از ما مسئله اشتغال و بهكارگيري فرزندانشان است. به نظر من دولت بايد بيشتر وقت خودش را روي موضوع بيكاري و حل معضل بيكاري بگذارد و تلاش خود را براي افزايش درآمد مردم بگذارد. ما امروز اعتقاد داريم مردم بايد بهترين زندگي و درآمد را داشته باشند. اين را توجه كنيد امروز واقعاً اگر خانواده چهار نفره ما كمتر از سه ميليون تومان درآمد داشته باشد نميتواند زندگي خودش را گذران باشد لذا نبايد دولت نسبت به اين مسائل چشم خودش را ببندد و معيشت مردم توجه نداشته باشد و صرفاً بخواهد با شعار و درگير شدن با مخالفين خودش و منتقدين خود وقت دولت اين گونه گرفته شود. امروز بايد وقت را براي اين مسائل و معيشت مردم بگذارد.
البته بايستي دولت از انتقادهاي سازنده استقبال كند و اين باب انتقاد را اجازه ندهد در كشور بسته باشد. من اعتقاد دارم بهترين رويكرد دولت در ماههاي پاياني بايد توجه به مسائل اقتصادي مردم و به ويژه بيكاري و اشتغال جوانان باشد.
بلاغ