به گزارش مازند اصناف و به نقل از بلاغ،روزانه بیماران زیادی در ساعتهای مختلف شبانه روز برای درمان به مراکز درمانی مراجعه میکنند و با امید اینکه خود و یا خانوادههایشان با سلامتی کامل به کانون گرم خانواده برگردند با توکل به خدا و امید به تخصص پزشکان تحصیل کرده جسم خود را در اختیار متخصصان رشتههای مختلف پزشکی قرار میدهند.
بیمارستانهای دولتی به لحاظ دانشگاهی بودن باعث می شود تا از لحاظ مادی و معنوی اعتماد بیماران و خانوادههایشان جلب شود و مورد استقبال عمومی قرار بگیرد و از همین رو توجه دانشگاه علوم پزشکی در حوزه درمان بیشتر به بیمارستانهای دولتی معطوف و عامل مهمی شد تا پزشکان حاذق در این مراکز درمانی دولتی به درمان بیماران روی آورند.
اما شنیدهها و مستنداتی هم وجود دارد که نشان میدهد همیشه پزشکان وسیله ای برای شفا نیستند و گاهی به نوعی بر افزایش بیماری می افزایند که در برخی مواقع نیز به مرگ بیمار هم منجر میشود.
بیمارستان رازی قائمشهر یکی از مراکز درمانی دولتی است که درخدمت شهروندان و حاشیه نشینان این شهر قرار دارد و از تجهیزات نوین دولتی در حد خودش خدمات رسانی میکند.
اما در ماههای قبل در بخش نظرات پایگاه اطلاع رسانی بلاغ کامنتهای متعددی با عنوان بی مبالاتی و سهلانگاری پزشکی کودک سه روزه را به کام مرگ کشاند آمد و خبرنگاران این رسانه برای مستند سازی این خبر پی گیر موضوع شدند.
صحت خبر از سوی خانواده این کودک و نیز حاضران مورد تایید قرار گرفت و پدر جوان این کودک به دفتر بلاغ دعوت و به صورت مبسوط به شرح وقایع پرداخت که در این خبر میخوانید.
پدر کودک سه ساله با بیان اینکه در هفتم مهر ماه سالجاری فرزند سه روزه خود را که به یرقان (زردی) مبتلا شده بود برای درمان به بیمارستان رازی قائمشهر بردم تا درمان شود، گفت: 30 سال پیش یکی از بستگان به دلیل بیماری زردی فوت شده بود و همین باعث شد تا در درمان نوزاد خود جدیتر وارد شویم.
وی زمان مراجعه به بیمارستان را ساعت 2.30 دقیقه بامداد عنوان کرد و ادامه داد: دکتر بعد از معاینه تنها فرزندم «فاطمه یاس» شرایط نوزاد را طبیعی اعلام کرد و برای پیشگیری داروی تجویز کرد.
پدر کودک با اشاره به اینکه از روی تجربه سنتی به دکتر گفتم برای پیشگیری روشن کردن لامپ مهتابی بالای سر کودک تاثیر گذار است یا نه، با پوزخند دکتر مواجه شدم و در جوابم گفت: نوری که مورد استفاده قرار میگیرد مهتابی نیست، عجله نکنید؛ برای درمان راهکاری مناسبتر وجود دارد.
وی یادآور شد: دکتر داروی« نیفدیپین» را روی نسخه تجویز کرد.
پدر فاطمه یاس با بیان اینکه پزشک داروخانه با تعجب پرسید این دارو را برای کودک تجویز کردهاند، افزود: پزشک داروخانه درکمال تعجب یادآور شد این دارو برای بچه مناسب نیست، اما من طبق اعتماد به پزشک کودک دارو را برداشته و برای چک نهایی دارو، بعد از خریداری به پزشک بیمارستانی نشان دادم دکتر کودکم با اطمینان متذکر شد دارو درست است، نگران نباشید.
وی افزود: م.ص دکتر مربوطه فرزندم بود. پرستار با شرایط نامناسب موضوعی را با دکتر درمیان گذاشت و دکتر مربوطه گفت، روش درمان جدید زودتر جواب میدهد.
وی اظهارداشت: وقتی دکتر دارو را در دهان بچه میریخت با ذهنیتی که داروخانه به من داد دچار استرس شدم اما به دکتر اعتماد داشتم.
پدر کودک با بیان اینکه سعی کردم چند لحظه در بیمارستان بمانم، یادآور شد: با توصیه پزشک از اینکه مشکلی نیست و میتوانید به خانه بروید ما هم برگشتیم و به سمت منزل به راه افتادیم.
وی فاصله خانه تا بیمارستان را4 دقیقه آنهم با ماشین عنوان کرد و ادامه داد: ساعت 4 و نیم صبح بود و خیابان خلوت، زودتر از 4 دقیقه به منزل رسیدیم وقتی به منزل رسیدیم دیدم بچه در حال جان دادن است. دوباره به بیمارستان رفتیم و در آنجا فوت بچه مورد تایید قرار گرفت.
پدر کودک افزود: در بیمارستان بعد از کلی پیگیری و داد و بیداد، دکتر مرگ کودک سه روزه را خفگی با شیر عنوان کرد، این در حالی بود که ما هنوز به خانه نرسیدیم تا بچه شیر بخورد!!!
وی با اشاره به اینکه در حال گریه و زاری بودیم یکی از همراهان بیماران واقع در بیمارستان آمد و گفت بچه دوباره برگشته و ما خوشحال شدیم نا باورانه به یکی از بستگان تماس گرفتیم و آمد و او برای زنده بودن نوزاد من پیگیر شد و گفت بچه را از اورژانش به NICU بردند.
وی عنوان کرد: موردی که خیلی برایمان جای تعجب داشت این بود که در همین حین پرسنل بیمارستان تماسهای مکرری داشتند تا کسی بیاید اما آن شخص را پیدا نمی کردند! در پاسخ به ما می گفتند بچه بهتر شد فاکتوری را به من دادند پوشاک بچه و شیشه شیرو دستگاهی که من نمی دانستم چیست تهیه کنم که در مجموع 146 هزار تومان شد.
پدر فاطمه یاس یادآور شد: مبنای پرسنل بیمارستانی بر این بود که حال عمومی بچه رو به بهبود است، اما بعدا متوجه شدم در میان لیستی که دادند که بعدها پیگیری کردم دستگاهی بود که برای سنجش نبض مریض بکار میرفت که من خریداری کردم حالا یا بچه مرده بود یا در کما بود نمی دانم.!
وی افزود: پوشاک بچه و شیر سناریویی بود که متوجه نشویم بچه به خاطر اشتباه آنها فوت کرد بلکه به خاطر مشکلات درونی فوت کرده است.
پدر نوزاد سه روزه در اظهارات خود خاطرنشان کرد: پرستار بیمارستان برگه گزارشی را به دکتر فرزندم ارائه داد که پزشک حاضر به امضای آن نبود و با سوال من روبه رو شد که پرستار در پاسخ اذعان داشت دکتر برای معاینه سایر بیماران رفته است، در حالیکه پزشک در اتاقش حضور داشت.
وی با بیان اینکه برای ترخیص، اسناد پزشکی نوزاد را گرفتم نوشته بود بیمار، نوزاد 4 روزه در حالیکه که در آغوش همراه بیمار به صورت سیانوزه یعنی صورتش سیاه شده بود واکسیژن به مغزش نرسیده بود وبراثر ایست قلبی و سیاه شد به اورژانس آورده شد و کد 132 اعلام گردید،«در صورتیکه بچه به هیچ عنوان سیاه نشده بود.»
پدر نوزاد با اشاره به اینکه با مراجعه به نظام پزشکی و شرح وقایع این مرجع قانونی را در جریان قرار دادم، اظهار داشت: با عدم پیگیری نظام پزشکی مواجه شده و نمی دانم چرا قصد دارند از این مسائل حیاتی و مهم به سادگی بگذرند و کسی هم صداش را در نیاورد.
وی افزود: پیگیری های من برای کاربرد این کپسول ادامه داشت و آگاهان امر اذعان داشتند که این دارو کپسول زیرزبانی برای قلب است که فشار خون را به شدت پایین می آورد، نیفدیپین برای افراد بزرگسال خطرناک است، اگر بچه زردی داشت برای عروق چرا دارو نوشت و برای کسی که مرض قلب دارد زیر زبانش می گذارند.
این پدر داغدیده با اشاره به اینکه یک ماه بعد این قضیه، یکی از پزشکان به مسئولین بیمارستان تماس گرفت و گفت من در صحبت های شما و مسئولان بیمارستان تناقض دیدم و فهیمدم کاسه ای زیر نمی کاسه است یادآور شد: وقتی به بیمارستان رفتم ساعت 12.30 دقیقه فوت بچه را اعلام کردند.
وی افزود: از ساعت 8 تا 8.30 دکتر روان بالای سر بچه آمد بعد از این واقعه ترسید شکایت شود و پای همه گیر باشد به من زنگ زدند که این آقا بچه را نجات داد اگر مرا قبول داری شکایت نکن و من بعد از 10 دقیقه فوت بچه رسیدم سر ساعت 8 بود که این دکتر شیفتش را به دکتر دیگر داد!
وی ادامه داد: بعد از تغییر شیفت دکتر بعدی نمی خواست زیر بار این قضیه برود و می گفت ربطی به دارو ندارد و وقتی عکس دارو و نسخه را نشان دادم گفت من نمی دانم و جلسه دارم و بعد به اتاق رئیس رفت.
قابل ذکر است از ساعت 8 به بعد در پرونده نوشتند نبض حس نشد اما به ما نگفتند و ساعت 12 فوت بچه را اعلام کردند.
وی با بیان اینکه در پیگیری هایم به پزشکی قانونی یکی از پزشکان با من روبه رو شد و گفت: مرگ برای پزشکان مفهومی ندارد اما قضیه فرزند شما تکان دهنده است و نباید بی خیال موضوع شوی، مسئولان باید بدانند در این بیمارستانها چه خبر است. این ماجرا باید مسئولات استانی و کشوری را تکان دهد.
پدر نوزاد فوت شده با اشاره به اینکه با مراجعه به نظام پزشکی و صحبت با رئیس دفتر متوجه شدم در سال گذشته پرونده های زیادی از این دست به این سازمان مرجع ارجاع داده شد که 15 مورد به رضایت انجامید خاطر نشان کرد: چون بعد از پیگیری های مکرر خانواده بیمار به سرانجام نرسیدند با 15 میلیون پول رضایت بیماران را جلب میکردند.
این پدر داغدیده افزود: بیمار برای جراحی و بستری تا پول واریز نکند معاینه نمی شود چطور ممکن است پزشک مقصر نباشد اما حاضر شود برای این موضوع 15 میلیون پول هم پرداخت کند.
وی افزود: در قضیه بچه من تا 130 میلیون غیر مستقیم به من پیشنهاد شد اگر مستقیم جلو می رفتم بیشتر می گفتند،جای تعجب است که آنان با چه حربهای وارد می شوند، به من می گویند پرونده شما روشن بود دادستان رای داد 130 میلیون تومان دیه، و تا دادگاهی شود زمان زیادی می برد تا پول به دستتان برسد دکتر حاضر است همین الان پول را بدهد تا شما پیگیر نشوید.
وی ادامه داد: مسئولان بیمارستان با پدر و پدر خانم و بستگانمان صحبت می کردند تا من رضایت بدهم، مهم این است اگر من هم به نوعی رضایت بدهم دستگاه امنیتی شهر نباید پیگیری باشند، اگر دکتر بار دیگر اشتباه کرد چه کسی باید پاسخگو شود؟ عدم پیگیری دستگاهای امنیتی نسبت به اینگونه بی توجهی ها فقط مردم را به این نظام و انقلاب دلسرد می کند.
وی پیگیری های خود را گسترده عنوان کرد و اضافه کرد: نامه ای را برای این موضوع تنظیم کرده به سازمان بازرسی، نماینده ولی فقیه و مجلس خبرگان ،به اداره اطلاعات ، حراست دانشگاه علوم پزشکی فرستادم، بچه را تا به کالبد شکافی بردم علت مرگ را مصرف قرص نیفدیپین اعلام کردند.
وی با تاکید براینکه اگر کودکم رابه پزشکی قانونی نمی بردم سر و ته قضیه را هم می آوردند، تصریح کرد: سازمان نظام پزشکی هم با تخطی پزشکان همدست است.
پدر فاطمه یاس خاطر نشان کرد: پزشکان 7 سال پیش هم بلایی سر کودک 6 ماهه آقای اسکویی آوردند که به دلیل نداشتن تجربه خانواده و پیگیری تا پزشکی قانونی فقط 5 درصد دکتر جریمه و سه ماه محروم از کار شد.
وی که از رای نظام پزشکی گلهمند بود یادآور شد: در رای نظام پزشکی دلیل فوت و اشتباه پزشک را شلوغی اورژانس اعلام کردند که گفتنی است در آن ساعت بیمارستان شلوغ نبود و میتوان از کامپیوتریبه راحتی مراجعات را چک کرد.
وی بیان داشت: در گزارش پزشکی قانونی آمده بود پزشک به جای کپسول کلی فیبرات، کپسول نیفدیپین تجویز کرده و به صورت غیر عمد موجب مرگ نوزاد شده است این کپسول برای نوزادان 8 روزه ای است که تحت مداوا قرار گرفتند و بهترنشدند با حضور پزشک متخصص و کادر پرستاران این کپسول را به کودک می دهند.
پدر کودک ادامه داد: ازیکی از پرستاران در مورد کپسول کلی فیبرات پرسیدم گفت این کپسول داده می شود اما نباید درخانه مصرف شده بلکه باید تحت درمان و توسط دکتر و پرستار به بیمارداده شود.
وی با اشاره به اینکه نظام پزشکی به توبیخ کتبی درج در پروند نظام پزشکی ، درج درنشریه نظام پزشکی محل الصاق رای و در تابلو نظام پزشکی برای پزشک مربوطه اکتفا کرد، افزود: دکتر سه خلاف اساسی دیگرطبق قانون خودش انجام داد ولی نظام پزشکی در رای خود لحاظ نکرد.
وی پیگیری قانونی را کاری زمانبر عنوان کرد و گفت: بعد از 100 روز می گویند اعتراض کن، یعنی تمام وقت خود را وقف این موضوع کنم، دیگر من و خانمم خسته شدیم و منتظریم تا دادگاه در این مورد قضاوت کند.
پدر فاطمه یاس ضمن گلهمندی از وضعیت نابسامان اوضاع بیمارستانی تصریح کرد: وقتی با این اشتباه فاحش به پزشکان بها داده میشود اینگونه مرگها استمرار می یابد.
وی با تاکید براینکه پزشک خاطی و ناآگاه فرزندم که او را به دام مرگ کشاند یکی از گزینههای ریاست شبکه بهداشت شهرستان قائمشهر است، اظهار داشت: مسئولان چرا پیگیر حق و حقوق بیماران نیستند؟!
گفتنی است داروی نیفدیپین برای درمان پرفشاری خون ، آنژین صدری ، نارسایی احتقانی قلب، پدیده رینود و نیز جلوگیری از سردردهای میگرنی تجویز میشود .
بر پایه این گزارش ؛ به دلیل ضعف هایی که دراین بیمارستان وجود دارد آن را کابوسی برای مردم دردمند تبدیل کرد.
چندی پیش،سهل انگاری در بیمارستان رازی قائمشهر جان یک بیمار را گرفت.
بیماری که دارای مشکل قلبی بوده و سابقه جراحی قلب باز را نیز داشته است بر اثر درد به یک پزشک فوق تخصص کلیه بیمارستان رازی قائمشهر مراجعه می کند که پس از ویزیت ، پزشک معالج آمپول سفترپاکسیون را جهت درمان تجویز کرد.
تجویز این آمپول به همراه سرم سبب می شود که بیمار دچار ایست قلبی شده و فوت کند.
بر پایه این گزارش همراهان بیمار در محوطه اورژانس بخاطر این سهل انگاری تجمع کرده و پس از ضرب و شتم دو تن از نگهبانان بیمارستان شیشه های اورژانس را شکستند که این حادثه با دخالت نیروی انتظامی خاتمه پیدا کرد.