به گزارش مازند اصناف؛چرا درباره اتومبیلهایی که تولید آنها متوقف شده صحبت میکنیم؟ آیا فقط به این دلیل است که آنها دیگر تولید نمیشوند یا اینکه فراموش شدهاند و دیگر نمیتوانیم با مدل جدید آنها رانندگی کنیم؟در واقع این موضوع مانند صحبت کردن درباره افرادی خاص است.
کسانی که سزاوار ارجمندی و تقدیر بودهاند، اما در حاشیه قرارگرفتهاند. کسانی که عالی بودند اما دیده نشدند. شما میتوانید همین موضوع را هنگام صحبت درباره ماشینهای قدیمی ببینید. هر زمان که شما به یک ماشین لقب «فوقالعاده»، میدهید انتظار میرود آن ماشین، معایب اندک یا حتی هیچگونه ایرادی نداشته باشد، هرچند که همیشه اینطور نیست. در بیشتر موارد این ماشینها بحثبرانگیز هستند و دیده میشوند. شاید پرفروشترین خودرو نشوند، اما موردتوجه علاقهمندان و منتقدان قرار میگیرند. گاهی بنا به هر دلیلی، بعضی خودروها با اینکه فوقالعاده هستند، مورد کملطفی خریداران قرار میگیرند و نادیده گرفته میشوند. در این گزارش به ملاقات ۴ سلحشور فراموش شده رفتهایم.
سیتروئن «سی 6»
در سال 2000م پس از اینکه سیتروئن تولید ایکسام را متوقف کرد، با توجه به اهمیتی که محصولاتی مانند ایکسام یا سیایکس در دهههای ۷۰، ۸۰ و ۹۰م برای این شرکت داشتند، فقدان یک پرچمدار، این شرکت را محزون کرده بود. ۵ سال پس از توقف تولید ایکسام، سیتروئن سی۶ را برای ما به ارمغان آورد؛ ماشینی که در آن زمان از یک کابین جادار و راحت بهرهمند بود و برخی طراحی خارجی آن را زیبا میدانستند. بهطور طبیعی، بسیاری از مردم، ظاهر غیرمتعارف سی۶ را درک نکردند، درنتیجه آن دسته از مردم بیشتر تمایل داشتند نام سیتروئن را بهکلی کنار بگذارند، حتی خود فرانسویها هم خیلی زود آن را فراموش کردند.
سرگیو تیدس، نویسنده وبسایت «کاراسکوپس» درباره آزمایش این خودرو میگوید: «نخستین بار که سوار یک سیتروئن سی۶ شدم، فکر کردم که راحتترین ماشینی است که تاکنون پشت آن نشستهام. اگر بخواهم عادلانه نظر بدهم، باید بگویم در آن زمان من کارم را بهعنوان یک روزنامهنگار خودرو، تازه شروع کرده بودم اما خوشبختانه، من سی۶ را چندین بار در طول سالهای مختلف (پیش از توقف تولید) بررسی کردم و در کمال تعجب، هرگز چنین احساس راحتی را در مدلهای پیش از سال ۲۰۰۶م ندیدهام. نخستین مدلی که من سوار آن شدم، مجهز به موتور 2.7 لیتری وی۶ توربودیزل «اچدیآی» با توان 201 اسب بخار بود، درحالیکه آخرین مدلی که سوار شدم از موتور ۳/۰ لیتری «اچدیآی» وی۶ با توان 237 اسب بخار بهرهمند بود، که کمی سریعتر بود اما آنچه درنهایت همیشه فوقالعاده عمل میکرد، سیستم تعلیق «هیداکتیو» آن بود این لقبی است که سی۶ برازنده آن بود؛ «فوقالعاده». سواری آن همانند یک هواپیما آرام بود چیزی که برای نخستین بار در این کلاس اتفاق افتاد و حتی برخی آن را زیبا میدانند.
مرسدس بنز کلاس«آ دبلیو 169»
درواقع دبلیو 168 نخستین کلاسآ مرسدس بنز بود که متولد و بعد از آن نسل دوم با کد دبلیو ۱۶۹ معرفی شد. در اصل نسخه بهبودیافته دبلیو ۱۶۸ بود و به یک ماشین کوچک و بسیار تاثیرگذار تبدیل شد. نسل نخست کلاسآ به نسبت غیرمتعارف و حتی عجیبوغریب بود، بهویژه برای مرسدس بنز و بهمحض شروع عرضه تنها مورد استقبال برخی از مردم قرار گرفت و نه تنها ابعاد آن بلکه عملکرد آن قابل قدردانی و ستایش و یک انتخاب بسیار محبوب برای خانمها بود. سرگیو تیدس درباره آزمایش این خودرو میگوید: «این ماشین حتی از سیستم کمک پارک فعال، سیستم استارت/استاپ، بلوتوث و چند امکان دیگر بهرهمند بود. افسوس از اینکه در آن زمان حتی مدل ۳ در آنهم عرضه شد که جمعوجور و کاربردی بود». بههرحال، با تمام این تفاسیر مردم تصور میکردند قادر به لذت بردن از رانندگی با این کوچولو مرسدس بنز نیستند و این باعث شد تواناییهای آن مطرح نشود.
سئات «اگزو»
برگردیم به سال ۲۰۰۸م، نخستین چیزی که میتوان درباره اگزو گفت این بود که این ماشین زندگی خود را با ظاهری مشابه آئودی آ۴ آغاز کرد و پسازآن در ادامه حیاتش موردبازنگری ظاهری و تجدیدقوا قرار گرفت. سرگیو درباره آن میگوید: «گذشته از چراغهای جلو، چراغهای عقب و آینههای جانبی این ماشین خیلی شبیه آئودی است. این موضوع در داخل کابین هم صدق میکند اما موضوعی که وجود داشت و عجیب به نظر میرسید، لذت رانندگی با آن بود. مدلی که سوار آن شدم نسخه اسپرت با موتور ۲. ۰ تیاسآی، فرمان سرووترونیک و تعلیق اسپرت همراه بود که بهطور قابلملاحظهای اسپرت بود. جدا از رانندگی، با ورود به کابین متوجه بهکار رفتن چرم در گوشه و کنار آن میشدید و هرچقدر هم که از سئات متنفر بودید، اگزو ثابت میکرد که اشتباه میکنید». در سال ۲۰۱۳م، سئات، اگزو را با یک مدل کوچکتر به نام تولدو که خودرو جالبی است، جایگزین کرد اما بههیچوجه لایق عنوان خوب نیست.
سوزوکی کیزاشی
از بین ۴ خودرو این فهرست باید گفت کیفیت رانندگی، چالاکی و کنترل سوزوکی کیزاشی سرپیچها فوقالعاده بود. چیزی که بهزحمت در رقبایی که ۲برابر آن قیمت داشتند، یافت میشد. جالب این بود که حتی در بازار محدود ایران که گرند ویتارا موفق عمل کرده و نسبت به سوزوکی اعتمادسازی شده بود، باز هم موفقیت چندانی نصیب کیزاشی نشد. سرگیو درباره آن میگوید: «در آن زمان میدانستم که خیلیها، درباره این ماشین که برای نخستین بار در سال ۲۰۰۹م رونمایی شد، بسیار کنجکاو هستند. قابلیتهای کیزاشی آنقدر جذاب بود که حتی دستهبندی آن تا حدودی سخت انجام میشد و شاید نزدیکترین رقیبش در آن زمان سوبارو لگاسی بود. فضای داخلی به نسبت بزرگ، بسیار کاربردی و استفاده از پلاستیک با کیفیت مناسب و معقول در سراسر کابین دیده میشد. عملکرد هوشمندانه سیستم آدبلیودی (یا آیـآدبلیودی) به همراه موتور بنزینی ۲/۴لیتری، با توان ۱۷۸ اسب بخار عالی بود، اما عملکرد گیربکس سیویتی وحشتناک بود. برخی مشخصات آن شامل چراغهای جلو اتوماتیک زنون، تهویه اتوماتیک، گرمکن صندلی، پورت یواسبی، سانروف، سیستم حرکت بدون کلید میشد. بیشتر مردم انتظار چنین ماشین مناسب و معقولی از سوزوکی، آنهم در آن زمان نداشتند و این واقعیت که آنها استقبال خوبی از آن نکردند، ناراحتکننده است، چراکه کیزاشی هنوز هم بهتر از برخی سدانهای غیرلوکس است».