به گزارش مازنداصناف، متاسفانه سالها بود بخشهای مختلف صنعت نفت ایران بهوسیله خارجیها اداره میشد که بخش حفاری نیز از چنین روندی مستثنا نبوده است. تا پیروزی انقلاب اسلامی که اراده دولت و ملت بر این قرار گرفت تا از توان انسانی و فنی مهندسی و صنعتی کشور برای خود کفا کردن صنعت ملی نفت بهرهبرداری شود.
به این ترتیب پای نخستین شرکت حفاری ایرانی به پارس جنوبی باز شد و تا قبل از آن، هیچ شرکت دکل حفاری با مدیریت شرکتهای ایرانی در این میدان عظیم گازی فعالیت نمیکرد بلکه خارجیها، همه فعالیتها را در اختیار داشتند. این در حالی است که میدان گازی پارس جنوبی که بهعنوان بزرگترین میدان گازی مستقل جهان بهشمار میرود با داشتن حدود ۱۹درصد از کل ذخایر گازی جهان، محل رویایی برای فعالیت شرکتها و دکلهای حفاری بهشمار میرود. براساس بررسیهای موجود به جرات میتوان گفت که ۳۴/۲ تریلیون مترمکعب گاز و ۱۶میلیارد بشکه میعانات گازی از میدان پارس جنوبی قابل برداشت است که حدود ۱۰ تریلیون مترمکعب از این گاز قابل برداشت در بخش ایرانی این میدان عظیم گازی قرار دارد.
با وجود اهمیتی که این میدان عظیم گازی در صنعت نفت کشور داشته، برداشت گاز ایران از پارس جنوبی و همچنین حضور شرکتهای حفاری بومی در این میدان با تاخیری طولانی همراه بوده است. در آغاز عملیات توسعه میدان گازی پارس جنوبی، عملیات حفاری بهطور کامل به وسیله شرکتهای خارجی نظیر توتال، استات اویل، انی و برخی شرکتهای آسیایی انجام میشد، اما بهتدریج شرکت حفاری ایرانی وارد این عرصه شدند بهطوریکه ورود شرکتهای ایرانی به حوزه حفاری چاههای پارس جنوبی از اواخر دهه ۱۳۸۰ و همزمان با تشدید تحریمها آغاز شد و به تدریج افزایش یافت؛ پس از مدتی شرکتهای مدعی بینالمللی از پارس جنوبی خارج شده و شرکتهای ایرانی جای آنها را گرفتند. این در حالی است که وضعیت دکلهای حفاری فعال در پارس جنوبی رو به رشد بوده است.
محمود تبریزی، عضو هیاتمدیره انجمن سازندگان تجهیزات صنعت نفت ایران با بیان اینکه در سالهایی که توسعه فازهای پارس جنوبی جریان داشته، شرکتهای حفاری ایرانی از طریق خرید یا اجاره دکل، فعالیت خود در پارس جنوبی را توسعه دادند به صمت گفت: در گذشته بیشتر دکلهای حفاری دریایی، اجارهای بود و یا اینکه بهصورت مستقیم از طریق شرکتهای خارجی وارد میشد، اما پس از گسترش فعالیت فازهای پارس جنوبی، شرکتهای ایرانی انگیزهای یافتند که در صنعت بسیار سودآور دکلهای حفاری دریایی سرمایهگذاری کرده و اقدام به خرید و واردات کنند.
وی افزود: چندی پیش شرکت ملی نفت اعلام کرد که در حالحاضر سهم دکلهای حفاری ایرانی در پارس جنوبی به ۵۰درصد رسیده که در آینده افزایش بیشتری مییابد. این در حالی است که تا سال ۱۳۸۹ هیچ دکل ایرانی در پارس جنوبی فعالیت نمیکرد و نقطه آغاز ورود دکلهای ایرانی به پارس جنوبی مربوط به سال ۱۳۹۰ بوده که با استقرار نخستین دکل، سهم دکلهای ایرانی در این میدان گازی به ۹ درصد رسید.
تبریزی با تاکید بر اینکه فعالیت دکلهای ایرانی در پارس جنوبی روند صعودی به خود گرفت به طوری که در سال ۱۳۹۱ به ۳۸درصد و در سال ۱۳۹۲ به ۵۰درصد رسید و به این ترتیب سهم ۵۰درصدی دکلهای ایرانی در این میدان گازی حفظ شده است، تصریح کرد: از عواملی که زمینه ورود شرکتهای ایرانی به حفاری پارسجنوبی را فراهم کرد، افزایش تجربه حفاران ایرانی بود که توانستند تجربه و تخصص لازم برای حفاری در چاههای پرفشار پارس جنوبی را کسب کرده و به دکلهای دریایی لازم مجهز شوند.
به گفته وی، از سوی دیگر سود بالای حفاری دریایی و همچنین توجه ویژه وزارت نفت به توسعه میدان مشترک پارسجنوبی و تخصیص بودجه ویژه به فازهای پارس جنوبی، از عوامل دیگر تشویق شرکتهای ایرانی برای حفاری در پارس جنوبی به شمار میرود.
احمد جدیر، فعال حوزه بالادستی نفت و حفاری با تاکید بر اینکه براساس آمار مراجع رسمی وزارت نفت هماکنون ۱۶ دکل حفاری در فازهای مختلف پارس جنوبی مشغول به فعالیت هستند که ۸ دستگاه ایرانی و ۸ دستگاه نیز متعلق به کشورهای آسیایی است در گفتوگو با صمت گفت: با واگذاری حفاری فاز ۱۱ پارس جنوبی به شرکت «مپنا» و سایر شرکتهای ایرانی، تعداد دکلهای حفاری ایرانی در پارس جنوبی بیشتر خواهد شد.
وی خاطرنشان کرد: صنعت حفاری نفت در بخش دریایی در سالهای اخیر با فراز و نشیبهای فراوان، بومی شده و متخصصان داخلی در این مدت، تجربیات خوبی را کسب کرده و حضور برخی شرکتهای حفاری ایرانی در کشورهای همسایه نیز از این توانمندی حکایت دارد، اما دستاوردهای کسب شده در این مدت، نباید موجب غفلت ما از کمکاریها شود و نباید فراموش کرد که در برخی موارد بیتجربگی، تاخیر و سوءمدیریت این شرکتها خسارت سنگینی را به منافع ملی وارد کرده است.
این فعال حوزه حفاری نفت با اشاره به اینکه در واقع در فضای بدون رقابتی که پس از تشدید تحریمها و خروج شرکتهای معتبر بینالمللی از ایران به وجود آمد، برخی شرکتهای بیتجربه، تنها با انگیزه سودآوری اقدام به خرید یا اجاره دکل از خارج و امضای قرارداد کردند، تصریح کرد: در دوران پس از خروج شرکتهای خارجی، چنان خلأیی ایجاد شده بود که برخی افراد و شرکتها به راحتی با خرید یا اجاره دکلهای حفاری از خارج از کشور توانستند پروژههایی را در پارس جنوبی در اختیار بگیرند. فعالیت این شرکتهای فاقد تجربه در پارس جنوبی باعث شد که خسارتهایی به منافع ملی و صنعت نفت وارد شود. در همین حال بررسیها از تاخیرهای طولانی برخی دکلهای ایرانی در پارس جنوبی حکایت دارد که کارشناسان به خوبی از هزینه این تاخیرها آگاه هستند.
جدیر ادامه داد: بهعنوان مثال زمانی که با افتتاح یک فاز پارس جنوبی قرار است روزانه ۲۵میلیون مترمکعب گاز و ۴۰هزار بشکه میعانات گازی و سایر محصولات تولید شود، به سادگی میتوان میزان خسارت ناشی از تاخیر در حفاری و راهاندازی به وسیله شرکتهای حفاری را محاسبه کرد که با توجه به تاخیرهای چندین ماهه و حتی چندین ساله برخی شرکتها در حفاری فازهای پارس جنوبی بهخوبی میتوان تخمین زد که تاکنون چند میلیارد دلار به کشور زیان وارد شده است. این فعال در حوزه بالادستی نفت و حفاری اظهار کرد: به نظر میرسد که پیشرفت مذاکرات هستهای و رفع تحریمها میتواند فرصتی مناسب را برای جهش جدید صنعت حفاری دریایی فراهم کند که در آن، فضایی رقابتی میان شرکتهای ایرانی و خارجی شکل گرفته و درنهایت شرکتهای توانمند ایرانی در صحنه باقی مانده و شرکتهایی که با استفاده از فضای رانت شکل گرفته و فعالیت کردهاند از صحنه خارج شوند.
منبع: ایران جیب