به گزارش مازند اصناف و به نقل از فارس در دوشنبه، اغلب کارشناسان سیاسی و امنیتی روسیه و منطقه معتقدند که اقدامات تروریستی ولگوگراد پاسخی بر سیاستهای مستقل روسیه در رابطه با قضیه سوریه، واگذاری پناهندگی به «ادوارد اسنودین» و جلوگیری از ورود اوکراین به اتحادیه اروپا میباشد.
اقدامات اخیر تروریستی در شهر ولگوگراد روسیه آن قدر مردم این کشور را تحت تأثیر قرار داد که «ولادیمیر پوتین» برای تغییر روحیه جامعه چند روز اول سال جدید میلادی را در این منطقه سپری کرد.
رئیس جمهور روسیه در جلسهای که در شهر ولگوگراد با حضور مقامات امنیتی و انتظامی کشورش برگزار شد، بار دیگر اعلام کرد که مسکو آماده مبارزه آشتیناپذیر با تروریسم میباشد.
وهابیت حامی تروریسم در روسیه
بمبگذاریهای انتحاری هشت و 9 دی ماه (29 و 30 دسامبر) در ولگوگراد 34 کشته و دهها نفر زخمی بر جای گذاشت که در هر 2 مورد نیز افراد غیرنظامی هدف انتخاب شدند.
کارشناسان امنیتی معتقدند که هدف از این اقدامات ایجاد رعب و وحشت در میان مردم و از بین بردن اعتماد آنها نسبت به تأمین امنیت از سوی نهادهای امنیتی و انتظامی روسیه میباشد.
ویژگی حوادث اخیر در آن است که مجری اقدامات تروریستی نه افراد متعلق به اقوام مسلمان قفقاز شمالی (چچنها، داغستانیها و...) بلکه روسها و اسلاویانیتباران میباشند که این موضوع کار نهادهای امنیتی و انتظامی را پیچیدهتر کرده و بر میزان نگرانیهای مردم افزوده است.
اما پرسش مهمتر این است که در پشت پرده حوادث اخیر تروریستی در روسیه منافع چه کشورهایی قرار گرفته است؟
در ماه جولای سال گذشته میلادی «داکو عمراف» رئیس سازمان تروریستی «امارت قفقاز» ضمن پخش بیانیه ویدئویی از شبهنظامیان چچن خواست تا از طریق راهاندازی اقدامات تروریستی مانع برگزاری مسابقات المپیک زمستانی در شهر «سوچی» شوند.
ضمنا عمراف در آغاز سال 2012 اعلام کرده بود که خارج از قلمرو قفقاز شمالی اقدام به انجام عملیاتها علیه تأسیسات روسیه نخواهد کرد. تغییر موضوع این سرکرده گروههای شبهنظامی چچن حاکی از تغییر نوع نگاه حامیان خارجی نسبت به روسیه و منافع آن میباشد در این راستا به طور مشخص به آمریکا، انگلیس، عربستان سعودی و قطر اشاره میشود.
ضمنا در بیانیه وزارت امور خارجه روسیه نیز ضمن محکوم کردن اقدامات رهبران گروههای تروریستی زیرزمینی نظیر «داکو عمراف» در جهت جلب هر چه بیشتر شبه نظامیان برای انجام جهاد علیه روسیه به طور غیرمستقیم به منافع برخی از کشورهای ذینفع اشاره شده است.
در این بیانیه گفته میشود که برخی از سیاستمداران و کارشناسان سیاسی با توجه به اهداف ژئوپلتیکی خود میخواهند تروریستها را با داشتن رفتار «درست» و «نادرست» از هم متمایز کنند.
در گذشته نیز بارها مقامات امنیتی روسیه به حمایت گروههای شبهنظامی چچن از سوی برخی از کشورهای خارجی و از جمله عربستان سعودی و قطر اشاره کرده بودند.
ضمنا عدهای از رسانهها و کارشناسان روس از حوادث تروریستی ولگوگراد به عنوان «اقدامات وهابیت» یاد کردند.
آنان معتقدند، ارتباط قضایای اخیر به اسلام در واقع انحراف از مسیر حقیقت و ارائه تحلیل درست از چرایی اینگونه حوادث است.
در حقیقت ظاهر قضیه به نوعی دینی است زیرا عوامل این اقدامات تروریستی کوچکترین عملکرد خود را با اعتقادات مذهبی خود ارتباط میدهند. اما شناخت مبانی اعتقادات مذهبی آنها برای تشخیص اسلام واقعی از اسلام مورد نظر گروههای افراطی و تروریستی فعال در قفقاز شمالی و برخی از مناطق جنوبی روسیه مهم میباشد.
بنابراین در این اتفاقات نه بحث گرفتن قصاص از سوی «بیوههای» فرماندهان گروههای شبهنظامی بلکه خواستههای برخی از بازیگران عرصه ژئوپلتیکی جهانی را باید تعیین کننده دانست.
مسئله به آن برمیگردد که در سال گذشته میلادی روسیه 3 مرتبه در مقابل منافع آمریکا و متحدان آن قرار گرفت، مسکو با همکاری ایران و چین مانع حمله به سوریه شد، برخلاف تقاضاهای مکرر واشنگتن «ادوارد اسنودن» را تحویل نداد و در نهایت مانع ورود اوکراین به اتحادیه اروپا شد.
ضمنا «داکو عمراف» که قبلا به بیانیه وی اشاره شد از القاعده و سایر سازمانهای تروریستی بینالمللی خواسته بود تا برای انجام اقدامات علیه روسیه از هرگونه موقعیت استفاده به عمل بیاورند. اقدامات تروریستی ماههای اکتبر و دسامبر ولگوگراد حاکی از آن است که بیانیه عمراف فقط یک تبلیغات رسانهای نبوده بلکه به صورت جدی به چالش کشیدن امنیت روسیه را هدف قرار داده به این دلیل است که نهادهای امنیتی روسیه در این اواخر مسیرهای دریایی (بهویژه از طریق ترکیه) و زمینی (بهطور خاص دره «پانکیسکی» گرجستان) را تحت کنترل شدید قرار دادهاند.
از روسیه چه میخواهند؟
به اعتقاد «الکساندر تمافیاف» کارشناس سیاسی روس بمبگذاریهای انتحاری اخیر ولگوگراد هدف برجسته کردن عدم امنیت مسابقات المپیک زمستانی در شهر «سوچی» را دنبال میکند تا اتباع خارجی از آمدن به این مسابقات منصرف شوند.
ضمنا برخی از رسانهها و کارشناسان آمریکایی و غربی در نخستین لحظات وقوع حادثه بمبگذاری در ایستگاه راه آهن ولگوگراد به بحث و بررسی علل تشدید اقدامات تروریستی در روسیه پرداختند و سیاستهای ولادیمیر پوتین را یکی از دلایل اصلی وقوع چنین شرایطی دانستند.
از جمله «جیمز نکسی» مدیر بخش روسیه و اوراسیای سازمان «چتم هاوس» مقیم لندن معتقد است که در وقوع اقدامات تروریستی اخیر روسیه تا حدودی رئیس جمهور این کشور مقصر میباشد. چرا که از زمان به قدرت رسیدن پوتین بیش از 70 مورد اقدام تروریستی انتحاری صورت گرفته که بخشی از آنها با موضوع نقض حقوق بشر و استفاده مفرط از زور در برابر تروریستها به دستور رئیس جمهور روسیه مرتبط میباشد.
«آندری کوپریکاف» کارشناس روس، بمبگذاریهای اخیر ولگوگراد را به چالش کشیدن پوتین از سوی کشورهای میداند که مسکو تا چند سال پیش تابع نظر آنها بود. وی به طور مشخص به آمریکاییها، انگلو ساکسنها، یهودیها و سعودیها اشاره میکند که در عراق، یوگوسلاوی، چچن، افغانستان، لیبی، تونس، مصر و سوریه از گروههای تروریستی بینالمللی حمایت به عمل میآورند.
از نگاه این کارشناس روس، موفقیت پوتین در عرصه بینالمللی باعث وقوع مشکلات داخلی با نقش و حضور رقبای خارجی مسکو شده است که اتفاقات ولگوگراد نمونه بارزی از آن میباشد.
«رحمتالله عبدالهاف» معاون مدیر مرکز مطالعات افغانستان و منطقه نیز اقدامات تروریستی اخیر را هشداری برای مسکو میداند.
عبداللهاف که با خبرنگار فارس در دوشنبه صحبت میکرد، گفت: سفارش کنندگان بمبگذاریهای ولگوگراد این هدف را دنبال میکنند تا روسیه به خاطر تأمین امنیت مسابقات المپیک زمستانی از یک عده از کشورهای مهم جهانی کمک بخواهد که این کمک (یعنی قطع بمبگذاری و عملیاتهای انتحاری) تنها در ازای برخی از گذشتها و معاملات پشت پرده میتواند ارائه شود.
از این نظر تلاش غربیها و متحدانشان برای امتیاز گرفتن از روسیه در رابطه با قضایایی نظیر بحران سوریه، بحث هستهای ایران، آینده افغانستان و منطقه بعید نخواهد بود ولی بحث مهم این است که آیا پوتین به طور جدی وارد اینگونه معاملات خواهد شد یا خیر.
به باور این کارشناس تاجیک بعید است که مسکو بخواهد دوباره در موقعیتی قرار بگیرد که منافع ملی خود را نه تنها در خارج به اصطلاح دور بلکه خارج نزدیک (کشورهای شوروی سابق) لطمه ببیند. بنابراین آنچه غربیها و متحدان شرقی آنان از مسکو میخواهند با وجود پوتین عملی نخواهد بود.
«ایوگنی لاباچف» ژنرال بازنشسته سازمان امنیت روسیه تردیدی ندارد که هدف از این اقدامات برهم زدن شرایط حضور گسترده خارجیها و به خصوص شخصیتهای سرشناس در مسابقات المپیک سوچی میباشد.
بهاعتقاد وی، این بمبگذاریها با حمایتهای مالی و مدیریت خارجی و به احتمال زیاد (با توجه به سابقه 2 جنگ چچن) عربستان سعودی صورت گرفتهاند.
دیپلماسی ضعیف جواب نخواهد داد
«سعید غفوراف» مدیر مرکز مطالعات شرق و آفریقا در روسیه نیز اقدامات تروریستی ولگوگراد را قساس خارجیها در برابر موضع مسکو در بحث سوریه میداند و همچنین بهضعفهای در دستگاه سیاست خارجی روسیه اشاره میکند.
وی میگوید که طی سالهای اخیر دیپلماسی روس در برابر بعضی از اقدامات وحشیانه در خاور نزدیک و خلیج فارس از خود نرمش و بیتوجهی نشان داد که بر جرأت دیگران افزود بنابراین نباید ضرب و شتم سفیر روسیه از سوی کارمندان نهادهای انتظامی قطر بخشوده میشد. روسیه همچنین در برابر تهاجم سعودی به بحرین نیز سکوت کرد که حرکت درستی نبود.
از نگاه این صاحب نظر مسائل خاور نزدیک و میانه، سلاطین خلیج فارس فقط رعب و بیم را میشناسند که در غیر این به توافق رسیدن با آنها امکان ندارد. از این جاست که سکوت روسیه را به معنای ضعف دانستند و اقدام به افزایش کمکهای مالی برای گروههای زیرزمینی وهابی و افراطی مذهبی در روسیه کردند.
به اعتقاد این کارشناس ضرورت ندارد که این کمکها مستقیما از طریق ریاض و یا دوحه وارد شود بلکه سازمانهای اجتماعی و غیردولتیای که در کشورهای غربی و ازجمله انگلیس مستقر میباشند، میتوانند با این هدف استفاده شوند.
تهدید دولت وهابی
ضمنا برخی از رسانههای روسی در پی انفجارهای ولگوگراد از محتوای سفر شاهزاده بندر بن سلطان رئیس اطلاعات نظامی عربستان سعودی در ماه جولای سال گذشته میلادی به مسکو یادآور شدند. براساس مطالب برخی از رسانههای غربی و عربی، بن سلطان ضمن دیدار با رئیس جمهور روسیه اعلام کرده بود که چنانچه مسکو در برابر قضیه سوری موضع نرم داشته باشد، امنیت مسابقات المپیک سوچی تضمین خواهد شد.
شاهزاده سعودی با اشاره به تهدیدهای جداییخواهان چچن در رابطه با مسابقات یادشده، گفته است که «گروههای چچنی تحت کنترل ریاض قرار دارند».
بنابراین کارشناسان مسائل سیاسی و امنیتی معتقدند که روسیه و سایر کشورهای باید در عرصه بینالمللی به دنبال افزایش ابزارهای فشار روی کشورهای حامی تروریسم نظیر آمریکا، سعودی و قطر باشند و در صورت ضرورت پایگاههای تروریستی آنها در مناطق مختلف دنیا را هدف قرار دهند.