به گزارش مازند اصناف، عمادالدین گلاب طراح پارچه و لباس و مدیر شرکت نقشینه پود، ورودی اولین دوره رشته طراحی پارچه و لباس دانشگاه آزاد یزد بوده و بعد از آن هم دورههای تخصصی برندینگ پوشاک را در کالج تخصصی مد و پوشاک Esmod فرانسه و دوره دیگری در موسسه نرمافزاری طراحی بافت پارچه EAT آلمان گذرانده است. او در گفت و گو با هنرآنلاین به بیان نکاتی در مورد صنعت پوشاک ایران پرداخت.
فعالیت خود را در زمینه پوشاک از چه زمانی آغاز کردید؟
از سال 82 وارد حوزه طراحی پارچه و لباس شدم و شرکت نقشینه پود را به عنوان اولین شرکت طراحی پارچه و لباس کشور ثبت کردم. از همان زمان مشغول فعالیت در طراحی، بافت و چاپ پارچه شدیم و برای حدود 120 کارخانه تولید پارچه کار طراحی را انجام دادیم. ما در تمام حوزههای مرتبط به طراحی پارچه ورود پیدا کردیم و انواع پارچه مبلی، پردهای، پوشاک، تریکو، ملافه، شال و روسری را در دو حوزه بافت و چاپ تولید میکنیم. در کنار طراحی و تولید به مباحث آموزشی هم توجه داشتیم و برای تیمهای طراحی واحدهای تولیدی کلاس آموزشی برگزار میکنیم یا به آنها و فارغ التحصیلان و متقاضیان ورود به صنعت نساجی و پوشاک مشاوره میدهیم. از 4 سال پیش هم به حوزه پوشاک وارد شدیم و در زمینه طراحی و آموزش فعالیت میکنیم.
به جز کارهای عملی، در حوزه نظری چه فعالیتهایی دارید؟
با توجه به اینکه بخشی از کار ما تحقیقات و آسیبشناسی بازار است، همایشها و سمینارهایی مرتبط با صنعت نساجی و طراحی پارچه و لباس برگزار کردیم که سمینار هنر پوشیدن لباس در سال 91، همایش بازاریابی مد در سال 92، سمینار روانشناسی رنگ در پارچه سال 90 و همایش طراحی بافت پارچه با نرم افزار EAT در سال 89 از جمله آنها بود. شرکت نقشینه پود اولین شرکتی بود که با دانشگاهها و تولیدیها ارتباط برقرار کرد و به همین دلیل تحت لیسانس ایتالیا درآمد. ما علاوه بر شرکت در همایشها و نمایشگاههای مختلف داخلی در همایشهای خارجی از جمله در ترکیه، دوبی و آلمان شرکت داشتیم.
اساس انتخاب موضوع این همایشها و آموزشها چیست؟
ما در حوزه صنعت تولید و مصرف منسوجات خانگی یا پوشاک آسیب شناسی میکنیم و با توجه به اطلاعات به دست آمده، برای برگزاری دورههای آموزشی برنامهریزی میکنیم. هدف ما از این دورهها بالا بردن سطح علمی فعالان این صنعت و به خصوص در حوزه طراحی مد است. با توجه به اینکه یک بحث کارشناسی پشت این کار است تا به حال از سوی تولیدکنندگان و حتی مخاطب عام استقبال خوبی از همایشها شده است.
با توجه به ضعفهایی که تولید پارچه در ایران دارد چه طور تصمیم گرفتید در این زمینه فعالیت کنید؟
ایران در زمینه پارچه سابقه چند هزار ساله دارد. اولین پارچهای که در دنیا طراحی شد کار طراحان ایرانی بود که در یک سمت آن فصل تابستان و در سمت دیگر فصل زمستان دیده میشود و هم اکنون در موزه لوور نگهداری میشود. اما اتفاقاتی که در تاریخ افتاد باعث شد خلاقیت در طراحی پارچه دچار خفقان شود. من به دلیل رشته تحصیلی خود و علاقهای که به احیا کردن این کار داشتم تصمیم گرفتم در زمینه طراحی پارچه فعالیت کنم.
در حال حاضر وضعیت طراحی پارچه را چگونه میبینید؟
در ایران طراحان فوقالعادهای داریم و برای رفع مشکل این بخش تمرکز ما باید بیشتر روی مدیران صنعت و واحدهای تولیدی باشد. باید در این زمینه فرهنگسازی شود و طراح و تولیدکننده اعتماد دو جانبهای به دست آورند تا اتفاق مثبتی بیفتد. در سالهای اخیر بسیاری از واحدهای تولیدی که کار واردات یا کپی انجام میدادند تیم طراحی استخدام کردند و نسبت به سالهای قبل به موضوع طراحی توجه بیشتری دارند. حال از میان این کارهای طراحی شده 50 درصد آنها ایده جدید و خلاقانه دارد که توسط طراحان به تولیدکننده ارائه میشود و تولید کننده هم با اعتماد به طراح از آنها استفاده میکند. اما 50 درصد پارچهها هم با وجود اینکه کار طراح است، خلاقانه نیست و بر اساس تصویری که تولیدکننده به او داده است طراحی میشود.
طراحان پارچه چقدر با صنعت آشنایی دارند؟
متاسفانه قرار دادن رشته طراحی پارچه و لباس در زیر مجموعه هنر اشتباه است. این رشته حتی زیر مجموعه صنعت هم نیست و باید کارگروه جدایی به نام هنر- صنعت داشته باشد. الان دانشجویان طراحی پارچه و لباس افکار و روحیات هنری دارند و نقاش هستند، در صورتی که صنعت موضوع خشن و سنگینی است که تقابل آن با روحیات فارغ التحصیلان هنر باعث ایجاد مشکل در طراحی پارچه و لباس شده است. طراحان ما نگرش صنعتی به پارچه و لباس ندارند و فقط به عنوان اثر هنری به طرح خود نگاه میکنند.
طراح به چه اطلاعاتی نیاز دارد تا بتواند طرحی مناسب تولید ارائه دهد؟
طراح پارچه باید بداند طرح او قابل بافت و چاپ هست یا نه. بعضی از طرحها را فقط میتوان چاپ کرد و حتی ممکن است بعضی از آنها قابل چاپ روتاری هم نباشد و به صورت دستی در تیراژ محدود چاپ شوند. بعضی طرحها باید بافته شوند و بافتهای مختلفی وجود دارد که خروجی آنها متفاوت است. اجرای هر طرح روی پارچه نیازمند تخصص است و هر طرحی را نمیتوان بافت یا چاپ کرد یا به تولید انبوه رساند.
تولیدکنندهها چقدر از کار طراحان استقبال میکنند؟
اگر یک طرح توسط طراح پارچه واقعی و با تمام علم و دانشی که از شناخت بازار، جغرافیای مصرف، اصول فنی و... دارد ارائه شود، تولیدکننده بدون هیچ مشکلی آن طرح را تولید میکند. نساجیها مشتاق طرح نو هستند و تجربه هم نشان داده است طرحی که از طرف یک متخصص به تولیدکننده ارائه شده و به بازار رسیده فروش بیشتری نسبت به پارچههای کپی شده دارد.
بنابراین فارغ التحصیلان این رشته به آموزشهای بعد از دانشگاه نیاز دارند.
بارها در دانشگاهها اعلام کردم که دانشگاه طراح آموزش نمیدهد بلکه پایه طراح را آماده میکند. همه طراحانی که در سطح صنعت فعالیت میکنند و به آنها اعتماد شده است بعد از فارغ التحصیل شدن به نقطه صفر برگشتند و درگیر صنعت شدند. آنها فهمیدند که دانستن طراحی به تنهایی کافی نیست و اصولی وجود دارد که در جزوه و کلاس قابل تدریس نیست. بنابراین فارغالتحصیل طراحی پارچه و لباس باید اطلاعات دانشگاه را در پس زمینه ذهن خود نگه دارد و به عنوان کارآموز وارد صنعت شود تا اصول کار را یاد بگیرد و بتواند پیشرفت کند.
با توجه به اینکه دورههای آموزشی در زمینه برندسازی را گذراندهاید، جایگاه برند را در صنعت پوشاک ایران چگونه میبینید؟
برندسازی یکی از آسیبهای صنعت مد و پوشاک در ایران است که به دلیل عدم شناخت فعالان این حوزه به وجود آمده است. برند شدن یا برند بودن موضوعی نیست که توسط طراح یا تولیدکننده مطرح شود و شما هیچ وقت در صحبتها یا مطالب مربوط به برندهای مطرح جهان نمیبینید که طراح یا صاحب آن محصول از کار خود به عنوان برند یاد کند. برند در حوزههای مختلف شاخصههای بینالمللی دارد و این طور نیست که هر فردی یک مزون یا تولیدی دارد و در میان عدهای شناخته شده است خود را برند بداند. آنچه طراحان لباس یا تولیدیها ثبت میکنند برند نیست، بلکه نام تجاری آنها است که ثبت میشود. در هیچ کجای دنیا برند ثبت نمیشود بلکه در ذهن مخاطب و اذهان مردم ثبت میشود.
برای برند بودن چه نکاتی لازم است؟
فاکتورهای بینالمللی برندینگ توسط مراجع قانونی نوشته شده و آنها میگویند زمانی که یک واحد تولیدی همه این آیکونها را داشته باشد محبوبیت اجتماعی به دست میآورد و تبدیل به برند میشود. امروزه در ایران تبلیغات را با برندسازی اشتباه میگیرند، در حالی که تبلیغات یکی از 85 راهکار تبدیل محصول به برند است. برند محصولی است که از بالاترین تا پایینترین سطح اجتماع آن را بشناسند، حتی اگر مشتری خاص دارد و توسط همه قابل استفاده نیست.
پس با توجه به اصولی که وجود دارد بسیاری از برندهای ایرانی برند نیستند.
اگر این مسائل بین المللی و نظرات مردم جهان را با واحدهای تولیدی که در ایران خود را برند معرفی میکنند مقایسه کنید متوجه میشوید که در ایران بیش از 5 یا 6 برند پوشاک نداریم که البته آنها هم فقط در ایران برند هستند و در جهان شناخته شده نیستند. یکی از نشانههای برند بودن داشتن شعبههای زیاد است و یک برند پوشاک باید در سراسر دنیا شناخته شده باشد، در غیر این صورت فقط تولیدی، طراح یا فروشنده است و نمیتوان عنوان برند را بر آن گذاشت.
برند یک موضوع روانی است و نمیتوان به زور به اجتماع تلقین کرد که من برند هستم. اما در صنعت پوشاک ایران هر کسی که تعدادی لباس تولید کرده و بفروشد خود را برند میداند. در مقایسه با برندهای مطرح جهانی کسی که در ایران فروش سالانه 10 میلیون تومان هم ندارد خود را برند مینامد و این نشانه بیتخصصی جامعه مد و پوشاک ایران است.
و سخن پایانی...
به عنوان کسی که سالها است در این حوزه کار میکند و به نساجی و پوشاک عرق دارد میگویم که من و بسیاری از فعالان این عرصه نیازی به حمایت مالی و معنوی هیچ کس نداریم و تنها خواست ما این است که بتوانیم کار خود را انجام دهیم. ما مشکلی با نظارت نداریم اما میخواهیم کسی مانع کار ما نشود. افرادی که در صنعت نساجی و پوشاک ایران فعالیت میکنند عاشق این کار هستند چون اگر سرمایه خود را در هر کار دیگری بگذارند آرامش و سود بیشتری دارند. کار کردن در صنعت نساجی و پوشاک ایران حکم جهاد دارد چون باید از خیلی چیزها بگذریم تا چرخه نساجی و پوشاک را حفظ کنیم.